[۴۸] علت حرام بودن طلا برای مردان
س: چرا استفاده کردن از طلا (از قبیل: انگشتر، دست بند و غیره) برای مردان جایز نیست؟ چون ما میدانیم که دین اسلام برای مسلمان چیزی را حرام نمیکند؛ مگر این که آن چیز به زیان مسلمانان باشد، اگر مرد خودش را با طلا بیاراید چه ضرری متوجه او میشود؟
ج: سؤال کننده و هر کسی که این برنامهی پرسش و پاسخ را گوش میکند، باید بداند که دلیل در همهی احکام شرعی برای هر مؤمنی گفتهی خدا و پیامبر ج است، چون الله تعالی میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ﴾ [الأحزاب: ۳۶]. «هرگاه خدا و پیامبر امری را فیصله کردند هیچ مرد و زن مؤمنی از خود اختیاری ندارند (و ارادهی ایشان باید تابع ارادهی الله و رسول باشد)».
پس هرکس در مورد علت واجب بودن یا حرام بودن چیزی که کتاب و سنت آن را بیان داشته باشند بپرسد میگوییم: علت و دلیل در این مورد گفته خدا و پیامبر ج است و این علت برای هر مؤمنی کافی است.
بنابراین وقتی از عایشه ل پرسیدند: چرا زن در وقت حیض قضای روزه را بجا میآورد و قضای نمازش را به جا نمیآورد؟ گفت: «كَانَ يُصِيبُنَا ذَلِكَ فَنُؤْمَرُ بِقَضَاءِ الصَّوْمِ وَلَا نُؤْمَرُ بِقَضَاءِ الصَّلَاةِ» [۱۵۶۶]. «ما حیض میشدیم و آن گاه فرمان مییافتیم که قضای روزه را بجا آوریم و برای به جا آوردن قضای نماز امر نمیشدیم» چون نص کتاب خدا یا سنت پیامبر ج علتی است که مؤمن براساس آن مکلف میگردد.
اما اگر انسان به دنبال حکمت و فلسفه احکام الهی باشد و آن را بجوید اشکالی ندارد؛ چون این امر به او اطمینان بیشتری میدهد و اینگونه مقام و جایگاه والای شریعت اسلامی روشن میگردد. چون احکام همراه با علت خود بیان میشوند. اگر علت این حکم در امری دیگر ثابت شود که در مورد آن امر نص نیامده میتوان آن را با امر منصوص قیاس کرد. پس دانستن فلسفه و حکمت شریعت این فواید سه گانه را دارد.
بعد از این در پاسخ سؤال برادر سؤال کننده میگوییم: از پیامبرج ثابت شده است که استفاده و به تن کردن طلا را برای مردان حرام قرار داده نه برای زنها، و دلیلش این است که طلا بالاترین آرایشی است که انسان خود را با آن میآراید و طلا از اسباب زینت و زیور است که در مورد مرد، چنین هدفی در نظر نیست؛ یعنی مرد این گونه نیست که با چیزی دیگر خودش را کامل گرداند؛ بلکه مرد خودش کامل است و نیازی نیست که خودش را برای کسی دیگر بیاراید تا آن کس دیگر به وی علاقه مند شود بر خلاف زن، زیرا زن ناقص است و نیاز دارد که خود را کامل نماید و به آرایش نیاز دارد که خود را با بالاترین انواع آراستنیها بیاراید تا انگیزهای برای بهتر زیستن او با شوهر باشد. پس بنابراین به زن اجازه داده شده که خود را با طلا بیاراید، و به مرد چنین اجازهای داده نشده است.
الله تعالی در توصیف زن میفرماید: ﴿أَوَ مَن يُنَشَّؤُاْ فِي ٱلۡحِلۡيَةِ وَهُوَ فِي ٱلۡخِصَامِ غَيۡرُ مُبِينٖ١٨﴾ [الزخرف: ۱۸]. «آیا کسی که در لابلای زینت پرورش مییابد و به هنگام گفتگو و مجادله (به خاطر حیا و شرم و عاطفهی نازکی که دارد) نمیتواند مقصود خود را خوب بیان و ثابت کند (او را فرزند خدا میدانید و پسران را فرزند خود؟)».
و با این توضیح، حکمت و فلسفهی شریعت در مورد حرام بودن استفاده از طلا برای مردان روشن میشود. به مناسبت این موضوع، به مردانی که خود را با طلا میآرایند نصیحت میکنم، اینها با این کار از فرمان خدا و پیامبرش سرپیچی کردهاند و آنچه را که زن، خود را با آن میآراید، آرایش میدهند. این مردان در دستهای خود اخگری از آتش قرار میدهند. چنان که پیامبرج فرموده است. پس چنین مردانی باید توبه نمایند، و اگر دوست دارند در چهار چوب شریعت، زیور به تن نمایند. همچنین میتوانند از فلزهای دیگری علاوه از طلا انگشتر به دست نمایند به شرط آنکه به حد اسراف نرسد.
و الحمد لله رب العالمين. وصلي الله وسلم علي نبينا محمد وعلي آله وصحبه أجمعين
ابن عثیمین – أسئلة فی بیع و شراء الذهب، ص (۲۸)
[۱۵۶۶] بخاری (۳۲۱)، مسلم (۳۳۵).