[۲۰] توضیحی پیرامون روشهای نقدِ دعوتگران
الحمد لله رب العالمين، والصلاة والسلام علي نبيّنا محمد النبي الأمين، وعلي آله وصحبه ومن اتبع سنته الي يوم الدين.
و بعد... الله تعالى به عدالت و نیکی امر نموده و از ستم، تجاوز و تعدی منع میکند. پیامبرش محمد ج را با همان هدفی که تمام پیامبران را که دعوت به توحید و اخلاص در عبادت برای الله، فرمان به برپایی عدل و داد و جلوگیری از بیعدالتی که عبادت غیرالله؛ اختلاف و تجاوز به حقوق بندگان، مبعوث کرده است. در عصر ما بسیاری از علما و دعوتگران که به خیر و نیکی منتسب هستند (بدون رعایت انصاف در جلسات خصوصی خود و یا با تهیه و توزیع کاستهایی) که در اختیار مردم قرار میدهند و حتی گاهی در سخنرانیهای عمومی که در مساجد برگزار میگردد، آبرو و شخصیت علما و دعوتگران سرشناس، طلاب و سخنرانان زبردست را مورد حمله قرار میدهند!؟ این کار از جهات مختلف با دستورات الله و پیامبرش مخالف است، از جمله:
اول: این عمل، تجاوز به حقوق مردم مسلمان و حتی نخبگان جامعه است که تمام سعی و تلاش خود را برای بیداری، راهنمایی، اصلاح عقیده و راه و روش مردم به کار گرفتهاند و برای تشکیل کلاسهای درس، تألیف و تصنیف کتابهای سودمند و برگزاری محافل و مجالس سخنرانی تلاش میکنند.
دوم: این حرکت باعث به هم خوردن اتّحاد مسلمانان میگردد، حال آن که مسلمانان سخت نیازمند وحدت و پرهیز از اختلاف و دودستگی و بگو مگو هستند. در این حرکت نابخردانه علما و دعوتگرانی از اهل سنت و جماعت آماج حمله قرار میگیرند که با بدعتها، خرافهگوییهای اهل بدعت و مروجین و طراحان آن مبارزه میکنند و متأسفانه دشمنان قسم خوردهاسلام اعم از کفار، منافقین، مبتدعان و گمراهان نهایت استفاده از این شرایط را میبرند.
سوم: این کار کمک به افراد سودجو و فرصت طلب است مانند: افراد لائیک، غربزدهها و بیدینهایی که در دشمنی با دعوتگران و طالبان علم و دانش مشهورند و با دروغپراکنی، تحریک و نوشتهها و تبلیغات زهرآگین خود از طریق پخش نوارها به میدان آمدهاند.
شایستهی هیچ برادر دینی نیست که از چنین افراد سطحینگر که با این اعمال خود دشمن را یاری و تقویت میکنند، همصدا شود.
چهارم: این کار منجر به نابودی امنیت روانی عموم مردم و نخبگان میگردد. از طرفی با ترویج اکاذیب و شایعات، غیبت و سخن چینی، افزایش مییابد، درهای شر برای افراد زبونی گشوده میشود که در صدد طرح شبهات، ایجاد فتنه و آزار دادن مومنانی هستند که جرمی را مرتکب نشدهاند.
پنجم: بسیاری از سخنانی که (دربارهی دعوتگران) میگویند هیچ اصل و اساسی ندارد بلکه مبتنی بر توهمات و گمآنهایی است که شیطان برای هوادارنش مزین نموده و بدینگونه فریبشان داده است.
الله تعالى در کلام پاکش میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ وَ لَا تَجَسَّسُواْ وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًا﴾ [الحجرات: ۱۲]. «ای کسانی کهایمان آوردهاید! از بسیاری از گمآنها بپرهیزید، که برخی از گمآنها گناهاست، و جاسوسی و پردهدری نکنید، و یکی از دیگری غیبت ننماید».
برای فرد مؤمن شایسته است که سخن برادر مسلمانش را به بهترین صورت ممکن توجیه کند. یکی از بزرگان سلف میگوید: «لا تَظُنَّنَ بكلمةٍ خرجت من أخيك سوءًا وأنت تَجِدُ لها في الخير مَحمَلاً» [۱۱۳۱]. «تا مادامی که به گفته و سخن برادرت میتوانی توجیه و برداشت خوب داشته باشی اصلاً گمان بد و برداشت نادرست مکن».
ششم: نظریات اجتهادی که عدهای از علما، دانشجویان و طلاب، (در مسایلی که گنجایش اجتهاد دارد) در صورت توانمندی ارائه میدهند نباید مورد سرزنش و توبیخ قرار گیرند. اگر کسی با او مخالفت کرد، زیبنده است که با بهترین روشی با او مجادله کند، تا (نشان دهد که) شیفتهی رسیدن به حق و دفع وسوسههای شیطانی و پرهیز از نزاع بین مؤمنین است. اگر چنین چیزی امکان نداشت و با فردی روبهرو شد که ناگزیر میبایست با وی مخالفت شود، باید از بهترین کلمات و ملایمترین اصطلاحات بدون حمله کردن، یا جرح نمودن، یا تندی در سخن که بسی اوقات منجر به رد حق یا اعراض از آن میگردد و بدون تعرض به شخصیتها، متهم کردن عقاید یا زیادهروی در سخن در حدی که جواز ندارد، باشد.
پیامبر ج در چنین مواردی میفرمود: «مَا بَالُ أقوَامٍ قَالُوا كَذَا وكَذَا؟!» [۱۱۳۲]. «چه شدهاست عدهای را که چنین و چنان میگویند»؟!.
نصیحت من به این برادرانی که حیثیت و آبروی دعوتگران را آماج حملات خود قرار میدهند، این است که از آنچه انگشتانشان نوشته یا با زبان گفتهاند که سبب انحراف دل برخی از جوانان شده است و نسبت به افرادی کینه و بغض پیدا کردهاند، از یادگیری علم سودمند، دعوت بهسوی الله باز ماندند و دربارهی فلانی چنین و چنان گفتهاند سرگرم شدهاند، و در پی مسایلی که آنها را اشتباهات دیگران و شکار تازهیافتهی خود میپندارد و خودشان را برای چنین عملی مکلف میدانند، توبه کنند. نصیحت ما به این افراد این است که از آنچه نوشتهاند یا به دیگر صورت انجام دادهاند، توبه کنند و هر چه در اذهان مخاطبان خود پدید آوردهاند، اصلاح کنند و کارهای مفیدی که موجب نزدیکیشان به الله میگردد و برای بندگان مفید است، انجام دهند و از تسریع در تکفیر، تفسیق و مبتدع خواندن افراد بدون دلیل و برهان بر حذر باشند.
رسول الله ج میفرماید: «مَن قَالَ لأخِيهِ: يا كَافِر فقد بَاءَ بها أحدُهما» [۱۱۳۳]. «هرکس به برادر [مسلمان] خود بگوید کافر! بطور قطع، کفر به یکی از آن دو برمیگردد».
برای دعوتگران راستین و طلاب مشروع است که هرگاه سخن یکی از علما و... را نفهمیدند، به علمای معتبر مراجعه کنند تا حقیقت امر را برایشان روشن کنند و اصل آن را برایشان شرح دهند، تا شک و شبههای که در دل دارند، برطرف گردد. به فرمودهی الله تعالى که در سورهی نساء میفرماید توجه نمایند: ﴿وَإِذَا جَآءَهُمۡ أَمۡرٞ مِّنَ ٱلۡأَمۡنِ أَوِ ٱلۡخَوۡفِ أَذَاعُواْ بِهِۦۖ وَلَوۡ رَدُّوهُ إِلَى ٱلرَّسُولِ وَإِلَىٰٓ أُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنۡهُمۡ لَعَلِمَهُ ٱلَّذِينَ يَسۡتَنۢبِطُونَهُۥ مِنۡهُمۡۗ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّيۡطَٰنَ إِلَّا قَلِيلٗا٨٣﴾ [النساء: ۸۳]. «و هنگامی که خبری [حاکی] از امنیت یا ترس به آنها برسد آن را پخش میکنند، و اگر آن را به پیامبر و اولی الامر خود ارجاع میدادند، قطعاً کسانی در میان ایشان وجود داشتند که [میتوانستند درست یا غلط بودن] آن را در یابند. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود جز تعداد اندکی از شیطان پیروی میکردید».
از الله میخواهیم که وضعیت تمام مسلمانان را اصلاح گرداند، قلبها و اعمالشان را بر تقوا جمع نماید و همه علما و دعوتگران به حق را بهآنچه میپسندد و به نفع بندگانش است، موفق گرداند و آنها را بر هدایت متحد گرداند و از این اسباب تفرقه و اختلاف حفاظت کند، و به وسیلهی آنان حق را یاری نموده و باطل را ذلیل نماید، که او توانای بر این است.
و صلی الله علی نبینا محمد وآله و صحبه، ومن اهتدی بهداه، إلی یوم الدین.
الشیخ ابن باز، فتاوی علماء حول الدعوة و الجماعات اسلامیة،
ص (۶۰/۶۳) جمع و ترتیب ابو أنس صلاحالدین السعید
[۱۱۳۱] از عمربن خطاب روایت شده است. ر.ک: " تاریخ مدینة دمشق" (۴۴/۳۶۰)، و " الآداب الشرعیة" لابن مفلح (۲/۲۹۵). [۱۱۳۲] مسلم (۱۴۰۱). [۱۱۳۳] بخاری (۶۱۰۳، ۶۱۰۴) و مسلم (۶۰).