فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۱۵۴] تابعیت گرفتن مسلمان از کشوری که حکومت آن کافر است.

[۱۵۴] تابعیت گرفتن مسلمان از کشوری که حکومت آن کافر است.

س: بسیاری از مسلمانان وقتی‌ به اینجا (آمریکا) می‌آیند، نیت اقامه می‌کنند و تابعیت دایمی از کشور امریکا می‌گیرند. آیا این کار برای آن‌‌ها جایز است؟ با این که آنان می‌دانند که این مکان سرزمین شرک، کفر، بی‌بند و باری است!؟ چطور این‌‌ها از تابعیت کشور مسلمان خارج می‌شوند و به تابعیت این کشور‌ها در می‌آیند؟ حکم اسلام در این مورد چیست؟ گفتنی است که اینان برای خود‌شان این گونه توجیه می‌کنند که می‌خواهند اسلام را نشر دهند.

ج: برای هیچ مسلمانی جایز نیست که به تابعیت کشوری درآید که حکومتش کافر است، چرا که این کار وسیل‌های برای دوستی، همکاری و تأیید عقیده‌ی باطل‌شان است، اما در اقامت، بدون گرفتن تابعیت، اصل منع و عدم جواز است.

الله تعالى می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ظَالِمِيٓ أَنفُسِهِمۡ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمۡۖ قَالُواْ كُنَّا مُسۡتَضۡعَفِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ قَالُوٓاْ أَلَمۡ تَكُنۡ أَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٗ فَتُهَاجِرُواْ فِيهَاۚ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا٩٧ إِلَّا ٱلۡمُسۡتَضۡعَفِينَ [النساء: ۹۷ - ۹۸]. «کسانی که فرشتگان [قبض ارواح] روح آن‌ها را گرفتند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند به آن‌ها گفتند: شما در چه حالی بودید؟ گفتند: ما در سرزمین خود تحت فشار و مستضعف بودیم آن‌ها [فرشتگان] گفتند: مگر زمین الله پهناور نبود که مهاجرت کنید؟! آن‌ها عذری نداشتند و جایگاه‌شان دوزخ است و بد سرانجامی است، مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانی که به راستی تحت فشار قرار گرفتند».

پیامبر ج می‌فرماید: «أنا بَريءٌ مِن كُلِّ مُسلِمٍ يُقيمُ بَينَ المُشرِكينَ» [۲۷۱]. «من از هر مسلمانی که بین مشرکین اقامت می‌گزیند بیزارم».

احادیث دیگری نیز در همین موضوع وجود دارد.

تمامی مسلمانان در این اجماع دارند که هجرت از سرزمین کفر به سرزمین اسلام واجب است حتی اگر استطاعت زندگی درآن جا را نیز داشته باشند.

اما اگر کسی از علما و آگاهانِ در دین، بین مشرکین برای دعوت و ابلاغ دین اسلام، بماند مانعی ندارد. البته تا زمانی که از فتنه‌ در دینش بیم نداشته باشد، فقط به امید تأثیر دینی و هدایت آن‌‌ها دست به چنین کاری بزند.

و بالله التوفیق و صلی الله علی نبینا محمد و آله و صحبه و سلم.

انجمن دایم پژوهش‌‌های علمی و افتا (۲/۶۹)

[۲۷۱] ابو داود (۲۶۴۵)وترمذی (۱۶۰۴) طبرانی در الکبیر ۲/۳۰۳ (۲۲۶۴) بروایت جریر بن عبدالله. و نسائی (۴۷۸۰) بصورت مرسل روایت کرده است و صحیح این است که این روایت مرسل ا‌ست. همان‌طور که بخاری و ترمذی گفته‌اند. .نگا: المغنی عن حمل الاسفار (۱۷۹۰) و آلبانی در صحیحة (۲/ ۲۲۸) با طرق مختلف این حدیث را حسن دانسته است.