[۱۱] حکم شرکت در تشییع جنازهی قبرپرستان
س: الله تعالى فرموده است: ﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن يَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِكِينَ وَلَوۡ كَانُوٓاْ أُوْلِي قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ١١٣﴾ [التوبة: ۱۱۳]. «برای پیامبر و مؤمنان شایسته نیست که برای مشرکان طلب آمرزش کنند، هرچند که خویشاوند باشند، هنگامی که برای آنان روشن شود که (با شرک از دنیا رفته اند، و) آنها از اهل دوزخ هستند».
ظاهر آیهی مذکور از طلب آمرزش برای مشرکین هرچند که خویشاوند هم باشند منع میکند. پدران و خویشاوندان بسیاری از ما اعراب بادیهنشین به ذبح حیوان در نزد قبور گرفتار هستند و به آنها متوسل شده و برای آنها نذر میکنند و از آنها واسطهگری نموده و رهایی از مشکلات و شفای بیماران را از آنها میخواهند.
اینها بر همین حالت یعنی با شرک از دنیا رفتند؛ در حالی که کسی آنها را متوجه نکرد که انجام نذور و دعا- چون عبادت هستند- جز برای الله، برای هیچکس دیگری جایز نیست.
پس آیا در نماز جنازهی افراد قبر پرست و نماز خواندن بر آنان و طلب آمرزش و قضای حج آنها و صدقهدادن به اینگونه اشخاص جایز است؟
ج: کسی که به حالت مذکور از دنیا برود، نماز خواندن بر او و شرکت در تشییع جنازهاش جایز نیست. همچنین جایز نیست که برایش دعاو طلب آمرزش نمود و یا حج فوت شدهاش را قضا کرد و یا به او صدقه داد، چون اعمالی که در زندگی انجام داده اعمالی شرک آمیز بوده است، این درحالی است که الله سبحانه و تعالى فرموده است: ﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن يَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِكِينَ وَلَوۡ كَانُوٓاْ أُوْلِي قُرۡبَىٰ﴾ [التوبة: ۱۱۳]. «شایستهی پیامبر و مؤمنان نیست که برای مشرکان طلب آمرزش کنند، هرچند که خویشاوند باشند».
از رسول الله ج نیز ثابت است که ایشان فرمودند: «أسْتَأذَنتُ رَبِّي فِي الإسْتِغْفَارِ لِأمِّيْ فَلَمْ يَاْذَنْ واسْتَأذَنْتُهُ فِيْ زِيَارَةِ قَبْرِهَا فَأذِنَ لِيْ» [۸۵۴]. «درمورد طلب آمرزش برای مادرم از الله تعالى اجازه خواستم، به من اجازهی اینکار را نداد و از الله تعالى دربارهی رفتن به زیارت قبر مادرم اجازه خواستم به من اجازه داد».
نمیتوان از طرف آنها عذر پیش کرد و گفت که هیچکس نزد آنان نرفته است و برای آنها آشکار ننموده که امور مذکور شرک است، زیرا دلایل قرآن واضح و روشن است و امروزه علما در هر کجا حضور دارند و آنها میتوانستند مسئلهی شرک را که در آن گرفتار بودند از علما سؤال کنند، ولی آنها از حق روی برتافتند و بر شرک راضی و خرسند بودند.
وصلی الله علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم
فتاوای انجمن دایمی بحوث علمی و افتا (۹/۱۲، ۱۳)
[۸۵۴] مسند احمد (۲/۴۴۱، ۵/۳۵۵، ۳۵۹) و مسلم (۹۷۶).