[۸] سوگند خوردن به پیامبر ج
س: بعضی ازمردم عادت کردهاند که به پیامبر ج سوگند میخورند و این قضیه برایشان عادی شده است، اما به آن معتقد نیستند، حکم آن چیست؟
ج: سوگند خوردن به پیامبر ج و یا دیگر مخلوقات منکر بزرگی است و از امور حرام و شرک آمیز است.
سوگند خوردن جز به خداوند به هیچ چیزی جایز نیست.
امام ابن عبد البر/ میگوید: بر این که قسم خوردن به غیر خداوند جایز نیست اجماع شده است.
احادیث صحیحی از پیامبر ج روایت شده است که در آن از قسم خوردن به غیر از خدا نهی شده و این کار شرک محسوب میشود؛ چنانکه در صحیحین از پیامبر ج روایت است که فرمود: «إِنَّ اللَّـهَ ﻷ يَنْهَاكُمْ أَنْ تَحْلِفُوا بِآبَائِكُمْ؛ فَمَنْ كَانَ حَالِفًا فَلْيَحْلِفْ بِاللَّـهِ أَوْ لِيَصْمُتْ» [۱۴۵۱]. «خداوند ﻷ شما را از قسم خوردن به پدرانتان نهی میکند، پس هر کسی قسم میخورد به خدا قسم بخورد به خدا قسم بخورد یا ساکت باشد».
درعبارتی دیگر آمده است: «فَلاَ يَحْلِفْ إِلاَّ بِاللهِ» [۱۴۵۲] «پس قسم نخورد؛ مگر به خداوند».
ابوداود وترمذی با اسناد صحیح از پیا مبر ج روایت نمودهاند که فرمود: «مَنْ حَلَفَ بِغَيرِ اللهِ فقد كَفَرَ أَوْ أشْرَكَ». «هرکس به غیر از خدا قسم بخورد، کفر یا شرک ورزیده است» [۱۴۵۳].
در حدیث صحیح ازپیامبر ج روایت است که فرمود: «مَنْ حَلَفَ بِالأمَانَةِ فَلَيْسَ مِنَّا» [۱۴۵۴]. «هرکس به امانت سوگند بخورد از ما نیست».
احادیث زیادی در این موضوع آمده است و مسلمین باید به غیر از خدا قسم نخورند. هیچکس حق ندارد به غیر از خدا هر کسی که باشد قسم بخورد، هر کسی به قسم خوردن به غیر از خدا عادت کرده باشد باید خانواده و همراهانش او را از این کار باز دارند. زیرا پیامبر ج میفرماید: «مَنْ رَأى مِنْكُمْ مُنْكَراً فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أضْعَفُ الإيمَانِ» [۱۴۵۵]. «هرکس از شما منکری را دید باید با دست خود آن را تغییر دهد و اگر نتوانست باید با زبانش با آن مخالفت کند و اگر نتوانست با قلب خود با آن مخالفت نماید و این ضعیف ترین درجهی ایمان است».
با توجه به حدیث سابق، سوگند خوردن به غیر از خدا شرک اصغر است.
اگر سوگند خورنده، کسی را که به آن سوگند میخورد مانند خدا مستحق تعظیم بداند شرک اکبر میشود و اگر معتقد باشد که آن چیز مستحق عبادت است شرک اکبر به شمار میآید، و مانند اینها که از موارد کفری است.
از پروردگار مسألت دارم تا بر مسلمانان منت نهد و همه آنان را عافیت و فهم دین نصیب فرماید، و از اسباب غضب حفاظت کند؛ انه سمیع قریب.
شیخ ابن باز- کتاب الدعوة (۲/۲۸، ۲۹)
[۱۴۵۱] البخاری (۳۸۳۶)،ومسلم (۱۶۴۶). [۱۴۵۲] البخاری (۳۸۳۶)،ومسلم (۱۶۴۶). [۱۴۵۳] أبوداود (۳۲۵۱)،والترمذی (۱۵۳۵) و قال: «حدیث حسن» و الحاکم ۴/۲۹۷ (۷۸۱۴) و صححه ووافقه الذهبی. [۱۴۵۴] أبوداوود (۳۲۵۳) و اللفظ له. و أخرجه بنحوه و زیادة الإمام أحمد (۵/۳۵۲) و ابن حبان (۴۳۶۳)،والحاکم ۴/۲۹۸ (۷۸۱۶) وصححه و وافقه الذهبی، و البیهقی فی، «السنن الکبری (۱۹۶۲۱).قال الهیثمی فی «المجمع» (۴/۳۳۲): «رواه أحمد والبزار،و رجال أحمد رجال الصحیح خلا الولید بن ثعلبة، وهو ثقة». ش: سوگند خوردن به امانت جواز ندارد، زیرا سوگند خوردن به اسماء و صفات جواز دارد و امانت از صفات خداوندی نمیباشد، بلکه امری از اوامر و فرضی از فرضهای خداست و نهی از آن سبب صورت گرفته که توهم مساوات آن با صفات خدا نشود. عده ای هستند که سوگند میخورند کار خیری را انجام ندهند، مثلاً با فلان شخص صحبت نکنند و یا به خانهء یکی از ذوی الارحام خود رفت و آمد ننمایند و بر آن اصرار هم میورزند در حالی که باید شخص اولاً از همچو سوگندی بپرهیزد و اگر چنین سوگندی خورد باید کفاره دهد و خود را حانث کند و صلهء رحم را فریضه ایست الهی پیوسته بدارد. [ریاض الصالحین: ترجمه و شرح: عبد الله خاموش هروی]. [۱۴۵۵] مسلم (۴۹).