فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۱۷۱] حکم سفر به کشورهای غربی به قصد درس خواندن

[۱۷۱] حکم سفر به کشورهای غربی به قصد درس خواندن

س: جوانی از کشور عربستان هستم، برای من بورسیه‌ی تحصیلی در یکی از رشته‌‌های تخصصی داده‌‌اند، این رشته تخصصی در دانشگاه‌‌های کشور خود ما نیز تدریس می‌شود‌. باید به عرض شما برسانم که در خارج دانشجویان زن و مرد با هم در یک کلاس بصورت مشترک درس می‌خوانند و برخی دختران لباس‌‌های تنگ و کوتاه می‌پوشند و برخی لباس‌های‌شان تا ران آن‌‌ها و بعضی تا زانوی آن‌‌ها است. علاوه بر این آرایش نموده و خوشبویی می‌زنند. به گردن صلیب آویزان می‌کنند و ما این صحنه‌‌های فتنه انگیز در خیابآن‌‌ها و اماکن عمومی به وضوح مشاهده می‌شود. وضعیت من و بسیاری از جوانان در این‌جا بدین صورت است که با دانشجویان دختر و پسر یهودی و نصرانی نشست و برخاست داریم، با آن‌‌ها با تبسم و خوشرویی برخورد می‌کنیم، با نرمی با آن‌‌ها حرف می‌زنیم برخی از برادران مرا نصیحت کردند که از چنین مسافرتی خودداری کنیم چراکه برای دین و اخلاق خودم، همسرم و فرزندانم خطر‌‌های زیادی به همراه دارد، زیرا با مشاهده‌ی منکرات و اوضاع اخلاقی در آن‌جا تحت تأثیر قرار می‌گیریم و دوستان برای بنده آیه‌ی: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَفَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ [النساء: ۹۷]. را برایم خواندند.

و گفتند: ابن کثیر می‌گوید: فرد مقیم در سرزمین کفار به خود ظلم کرده است و به اجماع و به نص این آیه مرتکب حرام شده است.

گفتند: اظهار دین فقط در نماز خواندن و روزه گرفتن نیست؛ بلکه اظهار دین باید مانند ابراهیم ÷ باشد، به این صورت که از آنان و تمام عقاید کفری‌شان اعلان بیزاری کنی، و آشکارا از آنان بیزاری و تنفر خود را اعلان کنی و بگویی آنان بر حق نیستند، عقاید‌شان باطل است و دشمنی خود را نسبت به آنان آشکار گردانی. گفتند: محمدبن عبد الوهاب در کتاب سیره یادآورشده است که حتی اگر انسان الله را به یکتایی قبول داشته باشد و شرک را ترک کند باز هم مسلمان حقیقی نخواهد بود مگر زمانی‌که با کفار دشمنی نماید، از آن‌‌ها متنفر باشد و آشکارا با آنان دشمنی و عداوت کند و یادآور شدند که پیامبر ج می‌فرماید: «أَنَا بَرِيءٌ مِنْ كُلِّ مُسْلِمٍ يُقِيمُ بَيْنَ أَظْهُرِ الْـمُشْرِكِينَ». «من از هر مسلمانی که بین مشرکین اقامت کند، بیزارم».

در حدیثی دیگر می‌فرماید: «لَا يَقْبَلُ اللَّـهُ مِنْ مُشْرِكٍ أَشْرَكَ بَعْدَ مَا أَسْلَمَ عَمَلًا حَتَّى يُفَارِقَ الْـمُشْرِكِينَ إِلَى الْـمُسْلِمِينَ». «الله تعالى از فردی که بعد از مسلمان شدن شرک ورزد هیچ عملی را قبول نمی‌کند، تا زمانی که از مشرکین جدا شود، و به نزد مسلمانان بیاید» و گفتند: پیامبر ج در هنگام بیعت با جریر س بر اسلام، جدایی از مشرکان را شرط قرار داده است.

اکنون من حیران شده‌ام و سؤالم این است که: حکم مسافرت و تحصیل در آن‌جا چیست؟ منظور از اظهار دین که با آن مسافرت به دیار کفر جایز است و با آن مسؤلیت‌ فرد ادا می‌شود، کدام است؟ آیا خانواده‌ی همسرم که اجازه می‌دهند به همراه من به چنین مسافرتی بیاید گناهکارند با این‌که از آ‌ن‌جا اطلاع دارند؟ یا بر آن‌‌ها واجب است که نگذارند همسرم با من به چنین سفری بیاید؟ لطفاً پاسخ بنده را با شرح و توضیح کامل بدهید، چرا که این مسئله‌ی مهم برای بسیاری از جوانان مسلمانان اهمیت فراوان دارد؟

ج: اگر واقعیت آن طور است که ذکر کرده اید که در کشور اسلامی‌خودت این علم بصورت تخصصی تدریس می‌شود، و تحصیل در خارج مفاسد زیادی برای دین، همسر و فرزندانت در پی دارد، رفتن برای چنین درس خواندنی جایز نیست، چرا که با وجود آن رشته‌ی تخصصی در کشور اسلامی‌خودت ضرورتی برای رفتن به آن‌جا وجود ندارد.

از پیامبر ج درباره‌ی برحذر داشتن مسلمانان از اقامت درکشور‌های کفر بدون عذر شرعی احادیثی ثابت است.

مانند: این‌که می‌فرماید: «أَنَا بَرِيءٌ مِنْ كُلِّ مُسْلِمٍ يُقِيمُ بَيْنَ أَظْهُرِ الْـمُشْرِكِينَ» [۳۰۶]. «من از هر مسلمانی که بین مشرکین اقامت کند، بیزارم». و دیگر احادیث.

این که برخی از مسلمانان بدون ضرورت به کشور‌‌های کفر مسافرت می‌کنند، سهل انگاری در دین است که جایز نیست و ترجیح دنیا بر آخرت است.

الله می‌فرماید: ﴿بَلۡ تُؤۡثِرُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا١٦ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ١٧ [الأعلی: ۱۶ – ۱۷]. «ولی شما زندگی دنیا را مقدم می‌دارید، درحالی‌که آخرت بهتر وپایدارتراست».

و می‌فرماید: ﴿قُلۡ مَتَٰعُ ٱلدُّنۡيَا قَلِيلٞ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَيۡرٞ لِّمَنِ ٱتَّقَىٰ [النساء: ۷۷]‌. «به آن‌ها بگو: سرمایه زندگی دنیا ناچیزاست، سرای آخرت برای کسی که تقوا داشته باشد، بهتر است».

رسول الله ج می‌فرماید: «مَنْ كَانَ هَمُّهُ الْـآخِرَةَ جَمَعَ اللَّـهُ شَمْلَهُ وَجَعَلَ غِنَاهُ فِي قَلْبِهِ وَأَتَتْهُ الدُّنْيَا وَهِيَ رَاغِمَةٌ وَمَنْ كَانَتْ نِيَّتُهُ الدُّنْيَا فَرَّقَ اللَّـهُ عَلَيْهِ ضَيْعَتَهُ وَجَعَلَ فَقْرَهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَلَمْ يَأْتِهِ مِنْ الدُّنْيَا إِلَّا مَا كُتِبَ لَهُ» [۳۰۷]. «هر‌کس هدف و اراده‌اش آخرت باشد، الله نیرو‌‌های آن‌ را در وی متمرکز می‌گرداند. و بی‌نیازی او را در قلبش قرار می‌دهد. و دنیا در حالی برایش داده می‌شود که تمایلی بدان ندارد. و هر‌کس هدفش دنیا باشد الله کالای دنیا را برایش پراکنده می‌گرداند و فقر او را جلوی چشمانش قرار می‌دهد و از همان به‌انداز‌های که برایش نوشته شده است، بیشتر داده نخواهد شد».

و بالله التوفیق وصلی الله علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم

انجمن دایمی پژوهش‌‌های علمی و افتا – فتوای ش (۲۰۹۶۸) تاریخ (۳/۶/۰ ۱۴۲)

[۳۰۶] تخریج آن در باب (۱۵۴) ذکر گردید. [۳۰۷] احمد (۵/۱۸۳) ابن ماجه (۴۱۰۵) و طبرانی در اوسط (۷۲۷۱) والکبیر ۵/۱۵۴ (۴۹۲۵) و ابن حبان (۶۸۰) بروایت زید بن ثابت . در این باب از انس و ابو درداء وابن عباس ب احادیثی وجود دارد. بویصری در مصباح الزجاجه گوید: (۴/۲۱۲): اسناد این روایت صحیح ورجال آن ثقه‌اند و منذری در«الترغیب والترهیب» ۴/۵۶،۵۷ (۴۷۸۸) می‌گوید: ابن ماجه روایت کرده است وراویان آن ثقه‌اند، و طبرانی...در حدیثی که ایرادی ندارد.