[۲۱۱] حکم جشن به مناسبت سال (۲۰۰۰) میلادی نصاری و غیره
در این روزها رسانههای تبلیغاتی به مناسبت فرا رسیدن سال ۲۰۰۰ میلادی و آغاز هزارهی سوم برنامههایی را پخش میکنند. کفار، اعم از یهود، نصاری و... به همین مناسبت ابراز شادمانی میکنند و آرزوهایی را با این مناسبت مرتبط میدانند.
استاد محترم! سوال این است، که بعضی از کسانی که خود را مسلمان میدانند نیز به این جشنها اهمیت میدهند، اینها را مناسبتهای ارزشمندی میدانند لذا کارها و ازدواجشان را با این مناسبت مرتبط میدانند یا به همین مناسبت اقدام به برگذاری دعوتی در محلهها یا شرکتهای خود و... میکنند. که این عمل تأثیر بدی برای مسلمانان دارد. حکم شریعت دربارهی بزرگداشت، جشن گرفتن، تبادل تبریک و تهنیت به صورت زبانی یا چاپ پوستر، ... در این روز چیست؟ الله از طرف اسلام و مسلمانان به شما جزای خیر دهد.
در سؤال دیگرآمده: یهود و نصارا به مناسبت حلول سال ۲۰۰۰ میلادی بر حسب تاریخ خود به صورت غیرمستقیم به ترویج برنامهها و اعتقادات خود در جهان به خصوص در کشورهای اسلامی میپردازند. بعضی از مسلمانان تحت تأثیر تبلیغات آنها برای (بزرگداشت این مناسبت) آمادگی میگیرند و به همین مناسبت برای فروش کالاهای خود تخفیف اعلان میکنند، لذا بیم آن میرود که این کار بر عقاید مسلمانان تأثیر بگذارد، در نتیجه با غیرمسلمانان رابطهی دوستی برقرار کنند. لطفاً حکم همسایگی با کفار و مشارکت با آنها در مناسبتهایشان، تبلیغات برای این مناسبتها، جشن گرفتن در مناسبتهایشان و تعطیل کارها در مؤسسهها و شرکتها را توضیح دهید. آیا انجام این امور و مشابه اینها یا رضایت داشتن از اینها برعقیدهی مسلمان تأثیر میگذارد؟
ج: بزرگترین نعمتی که الله تعالى به بندگانش بخشیده، نعمت اسلام و هدایت به صراط مستقیم الهی است و از رحمت الهی به بندگان مؤمن این است که برایآنها فرض نموده تا در نمازها از الله تعالى هدایت و صراط مستقیم را بخواهند. این صراط به راهی وصف شده است که از آنِ نعمت دادهشدگان از جانب الله، اعم از پیامبران، صدیقان، شهدا و صالحان است نه راه منحرفان از این مسیر (یعنی) یهود، نصارا و سایر کفار و مشرکان. به این ترتیب روشن میشود که بر فرد مسلمان واجب است که شکر نعمت الهی را بداند، با گفتار و کردار و اعتقاد به جا آورد، از این نعمت پاسداری نماید و در پی انجام کارهایی باشد که این نعمت از نابودی حفظ شود. در دنیای امروز که حق و باطل بر بسیاری از افراد پوشیده است آگاهان در دین الهی و اهل بصیرت آشکارا میبینند که دشمنان اسلام تلاش دارند تا حقایق اسلام را از بین ببرند، نور آن را خاموش کنند، مسلمانان را از اصل اسلام دور نمایند و با هر وسیلهی ممکن تلاش دارند رابطهی مسلمین را با دین قطع نمایند، علاوه بر اینها تصویر لکهداری از اسلام معرفی میکنند و انواع تهمت و دروغ به این دین نسبت میدهند، تا تمام افراد بشر را از راه الله، ایمان به آن چه بر پیامبرش، محمد بن عبدالله ج نازل کرده است، باز دارند. مصداق این واقعیت آیهی قرآن است که الله تعالى میفرماید: ﴿وَدَّ كَثِيرٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَوۡ يَرُدُّونَكُم مِّنۢ بَعۡدِ إِيمَٰنِكُمۡ كُفَّارًا حَسَدٗا مِّنۡ عِندِ أَنفُسِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡحَقُّ﴾ [البقرة: ۱۰۹]. «بسیاری از اهل کتاب از روی حسدی که در وجود آنها ریشه دوانده، آرزو میکردند شما را بعد از اسلام و ایمان آوردن به الله به کفر بازگردانند، بعد از این که حق برای آنها کاملاً روشن شده است».
و میفرماید: ﴿وَدَّت طَّآئِفَةٞ مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ لَوۡ يُضِلُّونَكُمۡ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَمَا يَشۡعُرُونَ٦٩﴾ [آل عمران: ۶۹]. «جمعی از اهل کتاب [از یهود] دوست داشتند [آرزو میکردند] شما را گمراه کنند. آنها گمراه نمیکنند مگر خودشان را و نمیفهمند».
و میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تُطِيعُواْ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَرُدُّوكُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ فَتَنقَلِبُواْ خَٰسِرِينَ١٤٩﴾ [آل عمران: ۱۴۹]. «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از کسانی که کافر شدهاند اطاعت کنید شما را بر (عقیدهی) گذشتهیتان باز میگرداند و سرانجام زیانکار خواهی شد».
و میفرماید: ﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لِمَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ تَبۡغُونَهَا عِوَجٗا وَأَنتُمۡ شُهَدَآءُۗ وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ٩٩﴾ [آل عمران: ۹۹]. «بگو ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه الله باز میدارید و در پی انحراف هستید، در حالی که به درستی این راه گواه هستید و الله از آن چه که انجام میدهید، غافل نیست».
و دیگر آیات در این موضوع، با این همه الله تعالى وعده داده است که دین و کتابش را حفظ میکند.
و میفرماید: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾ [الحجر: ۹]. «ما ذکر (قرآن و دین) را نازل کردیم و محافظ آن هستیم».
رسول الله ج در حدیثی میفرماید: «أنه لا تزال طائفة من أمته علي الحقّ ظاهرين لايضرّهم من خَذَلهم، ولامن خالفهم حتي تقوم السّاعة». «همواره گروهی از امتم با حق پیروزند، هرکس دست از یاریشان بردارد و هرکس با آنها مخالفت کند، به آنها ضرری نمیرساند، تا زمانی که قیامت بر پا شود» [۳۴۷]. فالحمد لله كثيراً
از الله تعالى – که نزدیک واجابتکننده است- میخواهیم که ما و برادران ما را جز آنها قرار دهد، چرا که او تعالى دارای جود و سخاوت و لطف و مهربانی است.
آری، انجمن دایمی مباحث علمی و افتا مشاهده میکند و میشنود که چه طور طوایف یهود و نصاری و کسانی که خود را منسوب به اسلام میدانند و تحت تأثیر آنها هستند به مناسبت کامل شدن سال دوهزار میلادی و استقبال از هزاره سوم به حساب غربیها با آمادگی بسیار زیاد به آن اهمیت میدهند. اما کاری جز نصیحت و بیان حقیقت حکم شریعت به مسلمانان تا از دینشان آگاه شوند، کاری دیگر از دست این انجمن برنمیآید تا مسلمانان از انحراف به گمراهیهای غضبشدگان و گمراهان بر حذر باشند.
ما میگوییم: اولاً- یهود و نصارا قهراً میخواهند با این هزاره تحقق حوادث، دردها و رؤیاهایی را قاطعانه یا به گمان نزدیک به قطعی بودن نسبت میدهند، چرا که اینها ناشی از مباحث و درسهایی میشود که باور کردهاند. همان طور که برخی از اتفاقات را بنا بر عقیدهیای که دارند به این هزاره ربط میدهند و به تصور این که این حوادث درکتابهای تحریفشدهیشان آمده است.
پس بر مسلمانان واجب است که به آنها توجه نکند و هیچ گونه تمایلی به آنها نشان ندهد. بلکه فقط با کتاب پروردگار و سنت پیامبرش ج خود را از باورهای دیگران بینیاز بداند و نظریات و آراء مخالف با قرآن وسنت را چیزی جز توهم نشمارد.
دوم: این مناسبتها و مانند اینها از مخلوط شدن حق به باطل و دعوت به کفر، گمراهی، بیبند و باری، الحاد و اظهار منکرات، خالی نیستند. مانند: فراخوان بهسوی وحدت ادیان، برابر دانستن اسلام با دیگر ادیان و مذاهب باطل، تبرک جستن به صلیب و اظهار شعائر قولی و عملی و کفار یهود، نصارا و... که پیامدهایی دارد؛ یا دینهای تحریفشده و منسوخشدهی نصرانی و یهودی را راه رسیدن به الله میپندارند، یا تأیید نمودن برخی از مسایلی که در آن دو دین موجود میباشد و مخالف اسلام است. یا قبول نمودن مسایلی که به اجماع امت کفر به الله، رسول الله ج، و اسلام است، علاوه بر این که چنین اعمالی وسیلهای برای بیگانه شدن مسلمانان از دینشان است.
سوم: ادلهی قرآن، سنت آثار صحیح بسیارند که ما را از مشابهت به کفار در مسایلی که مختص به آنهاست، نهی میکند، از جمله مشابهت به آنها در اعیاد و جشنهای آنها است.
عید: اسم جنس است و به هر روزی که برگردد و تکرار شود، اطلاق میشود. هر روزی که کفار آن را بزرگ شمارند یا مکانی که کفار جلسات دینی خود را در آن برگزار کنند، یا هر عملی را که در این زمآنها و مکآنها انجام میدهند، از اعیاد آنهاست. نهی فقط به بزرگداشت اعیاد آنها محدود نیست، بلکه هر وقت یا هر مکانی که کفار بزرگ میپندارند و در شریعت اسلام دارای اصلی نیست، یا هر عملی که در آن روز انجام دهند، را نیز شامل میشود و همچنین روزهای قبل و بعد از آن را که همانند حریم آن روز است، در بر میگیرد. همانگونه که ابنتیمیه در این باره هشدار داده است.
استدلال از قرآن دربارهی نهی از مشابهت کفار: ﴿وَٱلَّذِينَ لَا يَشۡهَدُونَ ٱلزُّورَ وَإِذَا مَرُّواْ بِٱللَّغۡوِ مَرُّواْ كِرَامٗا٧٢﴾ [الفرقان: ۷۲]. «و کسانی که شهادت به باطل نمیدهند [و در مجالس باطل شرکت نمیکنند] و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه ازآن میگذرند».
چون این آیه در بحث ذکر صفات بندگان مؤمن است. جماعتی از سلف، مانند ابن سیرین، مجاهد و ربیع ابن انس [۳۴۸] این چنین تفسیر کردهاند: که منظور از «زور» اعیاد کفار است. از انس بن مالک س ثابت است، که رسول الله ج به مدینه آمد، درحالی که (در هر سال مردم مدینه) دو روز را دست از کار میکشیدند و با بازی و سرگرمی جشن میگرفتند. پیامبر ج فرمود: «مَا هَذَانِ الْـيَوْمَانِ»؟ این دو روز چیست؟ گفتند: ما این دو روز را از گذشته با بازی و سرگرمی سپری میکنیم. پیامبر ج فرمود: «إِنَّ اللَّـهَ قَدْ أَبْدَلَكُمْ بِهِمَا خَيْرًا مِنْهُمَا يَوْمَ الْـأَضْحَى وَيَوْمَ الْـفِطْرِ». «الله عوض آن دو چیز بهتری را به شما داد و آن دو روز عید قربان و عید فطر است» [۳۴۹].
در روایت صحیح، ثابت بن ضحاک س میگوید: «إِنِّي نَذَرْتُ أَنْ أَنْحَرَ بِبُوَانَةَ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: هَلْ كَانَ فِيهَا، وَثَنٌ مِنْ أَوْثَانِ الْـجَاهِلِيَّةِ يُعْبَدُ ؟ قَالَ: لا، قَالَ: فَهَلْ كَانَ فِيهَا عِيدٌ، مِنْ أَعْيَادِهِمْ ؟ قَالَ: لا، قَالَ رَسُولُ اللَّـهِ ج: أَوْفِ بنذْرِكَ، فَإِنَّهُ لا وَفَاءَ لِنَذْرٍ، فِي مَعْصِيَةِ اللَّـهِ، وَلا فِي قَطِيعَةِ رَحِمٍ، وَلا فِيمَا لا يَمْلِكُ ابْنُ آدَمَ». «مردی در زمان رسول الله ج نذر کرد که شتری را به بوانه [۳۵۰] ذبح کند، لذا نزد رسول الله ج آمد و گفت: من نذر کردم که شتری را در بوانه ذبح کنم. پیامبر ج فرمود: آیا درآن جا بتی هست که عبادت شود. گفت: خیر. پرسید: آیا درآن جا مراسم عیدی از اعیادشان برگزار میشود! گفتند: خیر. فرمود: به نذر خود وفا کن؛ چرا که وفای به نذر در امری که در آن معصیت الله باشد جایز نیست و همچنین وفای به نذری که انسان توان انجام آن را ندارد، روا نیست» [۳۵۱].
عمر بن خطاب س میگوید: «لَا تَدْخُلُوا عَلَى الْـمُشْرِكِينَ فِي كَنَائِسِهِمْ يَوْمَ عِيدِهِمْ فَإِنَّ السَّخْطَةَ تَنْزِلُ عَلَيْهِمْ». «در روز عید مشرکین به معبدهای آنان وارد نشوید، چرا که غضب الله برآنها فرود میآید» [۳۵۲].
و نیز میگوید: «اجْتَنِبُوا أَعْدَاءَ اللَّـهِ فِي عِيدِهِمْ». «از دشمنان الله در روز عیدشان اجتناب کنید» [۳۵۳].
عبدالله بن عمرو بن عاص س میگوید: «مَن بَنَي ببلادِ الأعاجم فصنع نَيرُوزَهُم ومهر جانهم وتشبَّهَ بهم حتي يموت وهو كذلك؛ حُشِرَ معهم يوم القيامة».«هرکس در بلاد عجم خانه بسازد، به مناسبت نوروز و مهرگان اعمال آنها را انجام دهد و تا وقت مرگ خود، شبیه آنها بماند، روز قیامت با آنها حشر میشود» [۳۵۴].
چهارم: رسول الله ج با توجه به بسیاری از مسایل (و پیامدها) از اعیاد کفار نهی کرده است. از جمله: تشابه با آنها در اعیادشان موجب شادی قلب و خوشحالی آنها در کار باطلشان میشود.
مشابهت در امور ظاهری سبب مشابهت در امور باطنی مانند عقاید فاسد میشود که این عقاید فاسد دزدانه و پنهانی به صورت تدریجی در فرد اثر میگذارد و از بزرگترین مفاسدی که از این طریق پدید میآید، این است که مشابهت ظاهری با کفار سبب ایجاد محبت و دوستی باطنی با آنها میگردد و محبت و دوستی نسبت به آنها با ایمان منافی است.
الله تعالى میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡيَهُودَ وَٱلنَّصَٰرَىٰٓ أَوۡلِيَآءَۘ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَإِنَّهُۥ مِنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ٥١﴾ [المائدة: ۵۱]. «ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصارا را ولی [دوست و تکیهگاه خود] نگیرید. آنها اولیای یکدیگرند و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند از آنها هستند. الله ستمکاران را هدایت نمیکند».
الله تعالى میفرماید: ﴿لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُ﴾ [المجادله: ۲۲]. «هیچ قومی را که به الله و روز آخرت ایمان دارند نمییابی که با دشمنان الله و رسولش دوستی کنند».
پنجم: بنابر مطالبی که گذشت، برای مسلمانی که الله تعالى را بعنوان پروردگار، اسلام را بعنوان دین، و محمد ج را بعنوان پیامبر پذیرفته اجازه ندارد برای اعیادی که در اسلام هیچ اصلی ندارند، جشن بگیرد. بنابراین جشن هزارهی دوم و سوم از همین نوع جشنهاست. لذا حضور، مشارکت و هیچ نوع کمک به آنها جایز نیست، چون گناه و تجاوز از حدود الهیست.
الله تعالى میفرماید: ﴿وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ﴾ [المائدة: ۲]. «هرگز در راه تعدی و گناه همکاری ننمایید و از [مخالفت با فرمان] الله بپرهیزید که مجازات الله شدید است».
ششم: برای مسلمان تعاون و همکاری با کفار در اعیاد و مراسم آنها به هیچ صورتی جایز نیست. از جمله: معرفی و اطلاع رسانی برای اعیاد آنها که هزاره میلادی مذکور از همین نوع است.
دعوت دادن بهسوی آن با هیچ وسیلهای جایز نیست، برابر است که این دعوت به وسیله رسانههای گروهی باشد یا با نصب ساعتهای ویژه، تقویمهای دیواری، تولید لباسهای مخصوص به هدف یادگاری آن روز، چاپ پلاکارتهای تبلیغاتی، یا تبلیغات بر روی انواع دفتر دانش آموزان، تخفیفهای ویژه برای کالاهای تجاری، تعیین جوائز برای خرید کالاهای مخصوص عید، مسابقات ورزشی به چنین مناسبتی و یا پخش شعار خاصی به مناسبت عید کفار (همهی اینها ناروا و از نظر شریعت ممنوع است).
هفتم: برای مسلمان جایز نیست که اعیاد کفار را معتبر بداند از جمله همین هزارهی مذکور، مانند آن و دیگر مناسبتها و اوقاتی که از نظر آنان ارزشمند و مبارک است. به این صورت که کارهای خود را در آن روزها تعطیل کنند، مراسم عقد وازدواج خود را درآن روز برگذار کنند، آغاز کارهای تجارتی را به آن روز موکول نمایند، پروژههای آبادانی و... را در آن روز افتتاح کنند. بطور کامل برای فرد مسلمان جایز نیست که تصور کند این روزها بر دیگر روزها برتری دارد، چون این روزها مانند روزهای دیگر است و این از باورهای فاسدی است که حقیقت هیچ چیز را تغییر نمیدهد، بلکه چنین باوری گناه روی گناه است. از الله تعالى خواهان عافیت و سلامتی هستیم.
هشتم: برای مسلمان جایز نیست که اعیاد کفار را به آنها تبریک بگوید، چون این عمل، بمنزلهی رضایت از عقیدهی باطل آنها است که سبب خوشحالی آنها میشود.
ابن قیم میگوید: تبریک گفتن شعائر مختص کفار، به اتفاق حرام است.مانند: تبریک گفتن عیدها و روزهیشان که بگوید: عید شما مبارک! یا عید مبارک! و... چنین فردی اگر از کفر سالم بماند، عملش از محرمات است. چنین عملی مانند: تبریک گفتن بخاطر سجده برای صلیب است!؟ گناه این عمل در نزد الله بزرگتر و عذابش از تبریک گفتن به شارب خمر، قاتل، زناکار و... سخت تر است.
بسیاری از کسانی که دین برایآنان ارزشی ندارد به این گمراهی مبتلا میشوند؛ حال آن که از زشتی عمل خود بیخبر است، به این ترتیب هرکس به فردی در ارتکاب معصیت، بدعت، یا کفر تبریک بگوید خود را در معرض خشم و غضب الهی قرار داده است [۳۵۵].
نهم: شرافت مسلمانان در این است که به تاریخ هجرت پیامبرشان محمد ج افتخار کنند. که صحابه بر آن اجماع کردهاند، و به این تاریخ پایبند باشند و آن را بدون هیچ گونه جشنی تاریخ خود قرار دهند، چرا که مسلمانان از چهارده قرن پیش تا به امروز آن را به ارث بردهاند. به این ترتیب اکنون روا نیست که مسلمانان از تاریخ هجری روی گردانند و تاریخ دیگری - از دیگر ادیان - را جایگزین آن کنند. مانند تاریخ میلادی!؟ چرا که این عمل جایگزین کردن چیزی بیارزش به جای چیزی بهتر است.
ما تمام برادران مسلمان خود را به رعایت تقوای الهی آن هم طوری که حق رعایت کردن است، سفارش میکنیم تا با عمل به اطاعت الهی، دوری از معصیت، و سفارش یکدیگر به این امور و صبر بر این اعمال توصیه مینماییم. باید هر فرد مؤمن تلاش کند که خیرخواه خود باشد و برای رهایی از غضب و لعنت الله در دنیا و آخرت در دستیابی به علم و ایمان حریص باشد و الله را تنها هادی، یاریدهنده، حاکم و ولی خود بداند، چرا که او بهترین حامی و بهترین یاریدهنده است و پروردگار تو در هدایت و نصرت کافی است. و باید این دعای پیامبر ج را بخواند که میفرماید: «اللَّـهُمَّ رَبَّ جَبْرَائِيلَ وَمِيكَائِيلَ وَإِسْرَافِيلَ، فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْـأَرْضِ عَالِمَ الْـغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ، اهْدِنِي لِمَا اخْتُلِفَ فِيهِ مِنْ الْـحَقِّ بِإِذْنِكَ، إِنَّكَ تَهْدِي مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ».«بارالها،ای پروردگار جبرئیل، میکائیل و اسرافیل، پدیدآورندهی آسمآنها و زمین، عالم غیب و آشکار، تو بین بندگان خود در آن چه اختلاف میکنند داوری میکنی، [از تو میخواهم که] مرا درآن چه اختلاف شده، به یاری خود به حق راهنمایی کنی، همانا تو هرکس را بخواهی به راه راست هدایت میکنی» [۳۵۶]. و سپاس الهی را که پروردگار عالمیان است.
والله ولی التوفیق و صلی الله علی نبینا محمد و آله و صحبه و سلم
انجمن دایمی پژوهشهای علمی و افتا-ش (۲۱۰۴۹) و تاریخ (۱۲/۸/۱۴۲۰)
[۳۴۷] مسلم (۱۹۲۰،۱۹۲۱،۱۹۲۳۹)به بعده به همین معنا است. [۳۴۸] نگا تفسیر ابن کثیر (۳/۳۲۹،۳۳۰). [۳۴۹] احمد در مسند (۳/۱۰۳،۱۷۸،۲۳۵،۲۵۰) و ابوداود (۱۱۳۴) ونسائی (۱۵۵۶)وحاکم ۱/۲۹۴ (۱۰۹۱) آن را صحیح دانسته و ذهبی با او موافق است. [۳۵۰] بوانه: سرزمین سر سبزی است که پشت ینبع نزدیک ساحل دریاست. [۳۵۱] ابوداود (۳۳۱۳)و آلبانی درصحیح ابوداود (۲۸۳۴) آن را صحیح دانسته است. [۳۵۲] بیهقی در السنن کبری (۱۸۶۴۰)ونگا مجموع الفتاوا (۲۵/۳۲۵)والآداب الشرعیة لابن مفلح (۳/۴۱۷) هردو این حدیث را صحیح دانسته اند. [۳۵۳] بیهقی در سنن کبری (۱۸۶۴۱)و بخاری در تاریخ کبیر (۱۸۰۴). [۳۵۴] بیهقی در السنن کبری (۱۸۶۴۲) ابن تیمیه در اقتضاء الصراط المستقیم (۱/۲۰۰) و ابن قیم فی احکام اهل الذمة (۳/۱۲۴۸) اسناد این روایت را صحیح دانستهاند. [۳۵۵] احکام اهل ذمه (۱/۴۴۱). [۳۵۶] مسلم (۷۷۰).