فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۲۸] حکم حجاب و چگونگی آن

[۲۸] حکم حجاب و چگونگی آن

س: آیا زن موظف است دست‌‌ها و صورتش را بپوشاند، بخصوص اگر جوان و زیبا باشد

ج: زن‌ها موظف هستند بدنشان را از نگاه مردان نامحرم بپوشانند؛ و بدیهی است که دست و صورت جزء بدن می‌باشند؛ زیرا آیات قرآن و احادیث پیامبر ج، بیانگر همین مطلب هستند دلایل از قرآن:

۱- خداوند می‌فرماید: ﴿وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ [النور: ۳۱]. «و باید که روسرى هایشان را بر گریبآن‌هایشان فروگذارند».

وجه استدلال از این آیه: وقتی که به زن امر شده روسری‌اش را از سر بر گریبانش بیاندازد تا سینه‌اش را بپوشاند، به صورت تضمّنی بر این امر دلالت می‌نماید که زن موظف است، آن قسمت از بدنش را که بین سر و سینه قرار دارد بپوشاند، و آن قسمت صورت و گردن می‌باشد.

این مطلب از روایتی که در صحیح بخاری از عائشه نقل شده ثابت می‌شود، عائشه می‌گوید: رحمت خدا بر نخستین زنان مهاجر باد؛ وقتی که این آیه نازل شد: ﴿وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ[النور: ۳۱]. «و باید که روسرى هایشان را بر گریبآن‌هایشان فروگذارند [۱۹۱۳]».

زنان قسمتی از لباس بلندی را که می‌پوشیدند پاره کرده و با آن خمار و روسری درست کردند. خمار به پاچ‌های گفته می‌شود که زن با آن سرش را می‌پوشاند.

جَیب: یعنی گریبان، که در قسمت جلوی بدن قرار دارد. همان گونه که آیه بر آن دلالت می‌نماید.

۲- خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَٱلۡقَوَٰعِدُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِي لَا يَرۡجُونَ نِكَاحٗا فَلَيۡسَ عَلَيۡهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعۡنَ ثِيَابَهُنَّ غَيۡرَ مُتَبَرِّجَٰتِۢ بِزِينَةٖۖ وَأَن يَسۡتَعۡفِفۡنَ خَيۡرٞ لَّهُنَّۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ٦٠ [النور: ۶۰]. راغب در (مفردات) [۱۹۱۴].

و ابن فارس در (معجم) [۱۹۱۵] خود می‌گوید: (القاعدة: لمن قعدت عن الحیض والتزوج) (القاعدة: به زنی گفته شده که از حیض و ازدواج باز نشسته شده است کنایه از زنان مسّن و پیر.

بغوی [۱۹۱۶] در تفسیرش می‌گوید: ربیعةالرأی گفته: (هن العُجَّز اللاتی إذا سألن الرجال استقذروهن، فأما من كانت فیها بقیة من جمال وهی محل الشهوة فلا تدخل فی هذه الآیة.) پیرزنانی هستند که وقتی از مردان چیزی بخواهند، مردان آن‌‌ها را زشت می‌دانند، اما زنی که هنوز در او زیبایی و جمالی مانده و محل توجه است، شامل آیه نمی‌گردد.

تبّرج: یعنی این که زن، زینت و زیبایی هایش را برای مردان بیگانه آشکار کند. این معنی را صاحب «اللسان» و «القاموس [۱۹۱۷]». و غیره ذکر کرده‌اند.

وجه استدلال: آیه می‌گوید که خداوند به پیرزنانی که طمع ازدواج ندارند اجازه داده که حجاب نکنند، چون موردی که در زنان زیبا و جوان هست در آن‌‌ها وجود ندارد، اما اگر مانند زنان جوان حجاب کنند برایشان بهتر است.

بغوی می‌گوید: (اگر حجاب را دور نکنند برایشان بهتر است) [۱۹۱۸].

ابوحیان می‌گوید: اگر از کنار گذاشتن لباس ها، خودداری کنند و مانند زنان جوان حجاب بپوشند، برایشان بهتر است) [۱۹۱۹].

مفهوم مخالف این آیه چنین است: زنی که از ازدواج ناامید نیست و درآن هنوز زیبایی و تمایلی به مردان باقی است از«قواعد» به شمار نمی‌رود، و برای او جایز نیست که چیزی از لباسش را در حضور مردان بیگانه کنار بگذارد؛ چون نمی‌توان از تمایل و وسوسه‌ی مردان به چنین زنی و تمایل چنین زنی به مردان، ایمن بود.

۳- خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن يُعۡرَفۡنَ فَلَا يُؤۡذَيۡنَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا٥٩ [الأحزاب: ۵۹]. «اى پیامبر، به زنانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسریهایشان را بر خود فرو پوشند. این نزدیکتر است و به آنکه شناخته شوند، و آزار نبینند. و خداوند آمرزنده مهربان است (۵۹)».

وجه استدلال از آیه: ابن جریر [۱۹۲۰] و ابن ابی حاتم و ابن مردویه در تفاسیر خود با اسانیدشان از ابن عباس ب و عبیدة السلمانی س روایت کرده‌اند که آن‌‌ها گفتند: خداوند زنان مسلمین را امر نموده که هرگاه برای کاری از خانه هایشان بیرون می‌آیند، چهره هایشان را از بالای سر با جلابیب «روسری» بپوشانند، و فقط یک چشم خود را نمایان کنند.

این که خداوند می‌فرماید: «علیهن» یعنی بر چهره هایشان؛ آن قسمتی از بدنشان که در زمان جاهلیت نمایان بود.

«جلابیب» جمع جلباب است یعنی روسری، ابن منظور به نقل ابن السکیت در «لسان العرب» می‌گوید که عامریة می‌گوید: جلباب یعنی روسری.

ابن الأعرابی می‌گوید: جلباب یعنی ازار.

الأزهری می‌گوید: معنی سخن ابن الأعرابی که می‌گوید: «جلباب یعنی ازار» به معنی شلوار نیست؛ بلکه مراد ازاری است که با آن خود را می‌پیچانند و تمام بدن را می‌پوشاند. همچنین ازارِ شب، مانند لباس گشادی است که کسی که می‌خوابد آن را بر تن می‌کند که تمام بدنش را می‌پوشاند.

در صحیح مسلم از ام عطیة ب روایت است که گفت:‌ای رسول خدا! بعضی از ما جلباب ندارند، پیامبر ج فرمود: «لِتُلْبِسْهَا أُخْتُها من جِلْبَابِها [۱۹۲۱]». «باید خواهرش او را از جلباب خود بپوشاند».

ابو حیان در تفسیر جِلباب می‌گوید: (گویا عادت جاهلیت این بود که زنان آزاد و کنیز در حالی که چهره هایشان را نمی‌پوشاندند و با پیراهن و روسری بیرون می‌آمدند، هرگاه زنان شب‌‌ها برای انجام کار‌های خود به میان نخل‌‌ها و زمین‌‌ها می‌رفتند، زناکاران به کنیز‌‌ها متعرض می‌شدند، و گاهی به زنان آزاد نیز متعرض می‌شدند و می‌گفتند: ما او را کنیزی پنداشته ایم؛ پس آنگاه زنان آزاد فرمان یافتند که با پوشیدن چادر و پوشاندن سر و صورت لباسی غیر از لباس کنیز‌ها بپوشند تا دارای هیبت و وقار باشند و کسی به آن‌‌ها متعرض نشود [۱۹۲۲].

به همین‌اندازه از دلایل قرآن کفایت می‌کنیم.

اما دلایل از سنّت:

۱- از ام سلمه ل روایت است که او همراه با میمونه ل نزد پیامبر ج بود، می‌گوید: در حالی که ما نزد پیامبر ج بودیم ابن ام مکتومس آمد و این بعد از دستور حجاب بود، پیامبر جفرمود: «احْتَجِبَا مِنْهُ». «از او حجاب کنید»، گفتم:‌ای رسول خدا: آیا او مرد نابینایی نیست که ما را نمی‌بیند و نمی‌شناسد؟ پیامبر ج فرمود: «أفَعَمْيَاوَانِ أنتُما؟ أَلَسْتُمَا تُبْصِرَانِهِ ؟» آیا شما دو تا هم نا بینا هستید؟ آیا شما او را نمی‌بینید؟ [۱۹۲۳]». ترمذی و غیره روایت کرده‌اند، و ترمذی بعد از روایت آن می‌گوید: «حدیث حسن صحیح» ابن حجر می‌گوید: «اسنادش قوی است». [الفتح ۹/۳۳۷].

۲- از انسس روایت است که می‌گوید: عمربن خطابس گفت:‌ای رسول خدا: نیکوکار و بد کار نزد زنان شما می‌آیند، اگر شما امّهات المؤمنین را به حجاب فرمان می‌دادید بهتر بود؛ آنگاه خداوند آیه حجاب را نازل کرد [۱۹۲۴].

۳- از عائشه ل روایت است که می‌گوید: در حالی که ما همراه پیامبر ج در سفر حج، مُحرِم بودیم کاروآن‌‌ها از کنار ما می‌گذشتند، وقتی که آن‌‌ها روبروی ما قرار می‌گرفتند هر یکی از ما روسری‌اش را از سرش بر صورتش می‌انداخت، و چون آن‌‌ها از ما می‌گذشتند روسری را از چهره دور می‌کردیم [۱۹۲۵]». احمد و ابو داود و غیره.

۴- از عقبه بن عامرس روایت است که او از پیامبر ج در این مورد پرسید: «خواهری دارد که نذر نموده، پا لخت و سر لخت به حج برود، پیامبر ج فرمان داد که سرش را بپوشاند و حج کند [۱۹۲۶]».

دلالت این حدیث: پیامبر ج به او فرمان داد که روسری بپوشد، چون نذری که گناه باشد منعقد نمی‌شود، و زنان به گذاشتن روسری بر سر و پوشاندن آن امر شده‌اند. شیخ الإسلام ابن تیمیه / در این مسئله، سخن جامعی دارد که ما آن را ذکر می‌کنیم؛ ایشان می‌گویند: سلف صالح، در مورد زینت ظاهری دو قول دارند، قول اول: ابن مسعود و موافقان او گفته‌اند: مراد از زینتِ نمایان، لباس‌‌ها هستند.

قول دوم: ابن عباس و موافقانش گفته‌اند: مراد زینتی است که در صورت ودست‌ها است مانند سرمه انگشتری و غیره.

ایشان می‌گویند: حقیقت امر این است که خداوند زینت را دو مورد قرار داده؛ زینت آشکار و نمایان، و زینت غیر آشکار که نمایان نیست، و به زن اجازه داده‌اند که زینت ظاهر خود را برای غیر از شوهر و محارم نمایان کند.

اما زینت باطنی و غیر ظاهر، را جز برای شوهر و محارم حق ندارد نمایان کند. قبل از نزول آیه حجاب، زنان بدون جلباب بیرون می‌آمدند و مردان چهره و دستهایشان را می‌دیدند، و در آن وقت برای زن جایز بود که صورت و دست‌ها را نمایان کند، نگاه کردن به صورت و دست‌های زن جایز بود؛ زیرا نمایان کردن دست و صورت جایز بود. سپس وقتی که آیه حجاب نازل شد ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّۚ [الأحزاب: ۵۹]. «اى پیامبر، به زنانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسریهایشان را بر خود فرو پوشند». زنان از مردان حجاب کردند.

هنگامی که پیامبر ج با زینب دختر جحش ل ازدواج کرد، پیامبر ج پرده را‌انداخت و نگذاشت که زن‌ها نگاه کنند. وقتی که پیامبر ج یک سال بعد از آن در سال فتح خیبر با صفیه بنت حیی ل ازدواج نمود، اصحاب گفتند: اگر پیامبر ج او را حجاب کند از امهات المومنین است، و گر نه کنیز اوست، آنگاه پیامبر ج او را حجاب نمود.

هنگامی که خداوند دستور داد که هرگاه زنان از مردان نامحرم چیزی می‌پرسند یا می‌طلبند، باید از پشت پرده بپرسند و بخواهند، آنگاه پیامبر ج به همسران و دختران و زنان مسلمین دستور دادند که چادرهایشان را پایین بیاندازند.

«جِلباب» یعنی چادر، چنانکه ابن مسعود  و دیگران، آن را «رداء» (چادر) نامیده‌اند. عبیده و غیره گفته‌اند: که چادر را بالای سر بیاندازد و فقط چشم‌ها ظاهر باشد و نقاب از همین است، پس زنان نقاب می‌زدند.

در روایت صحیح آمده است: «أَنَّ الْـمُحْرِمَةَ لَا تَنْتَقِبُ وَلَا تَلْبَسُ الْـقُفَّازَيْنِ». «که زن مُحرم، که در حال ادای مناسک حج هستند نقاب نزنند و دستکش به دست نکنند [۱۹۲۷]». بنابراین زنان مأمور بودند جلباب بپوشند تا شناخته نشوند.

جلباب یعنی پوشاندن صورت یا پوشاندن صورت با نقاب، پس دست و صورت از زینتی است که زن مأمور شده آن را برای بیگانگان آشکار نکند. تن‌‌ها چیزی که بیگانگان می‌توانند ببینند لباس‌‌های ظاهری می‌باشند، ابن مسعود آخرین حالت را ذکر کرده است [۱۹۲۸]. پایان کلام شیخ الإسلام ابن تیمیه /.

مقصود این که دلایلی که نشانگر این هستند که زن اجازه دارد دست و صورتش نمایان باشد، بر اصل قضیه دلالت می‌نمایند که حالت قبل از نزول آیات قرآنی و آمدن دلایلی از سنت است که بر امر به پوشاندن آن دلالت می‌نمایند، بیان می‌دارند.

با این توضیح، مشخص می‌شود که دلایلی که بر پوشاندن چهره و دست‌‌ها دلالت می‌کنند، دلایلی را که به جایز بودن نمایان کردن دست و صورت دلالت دارند، منسوخ می‌کند.

بله؛ اگر نیاز باشد که زن دست و صورت خود را نمایان کند جایز است، به عنوان مثال اگر زن مجبور باشد به خاطر بیماریی که در صورت یا دست‌‌ها دارد، دست و صورت خود را نپوشاند، جایز است. همچنین اگر شهادت و گواهی بر زن لازم بود و او جز با نمایان کردن چهره‌اش شناخته نمی‌شود، جایز است که دست و صورت را نمایان کند.

و بالله التوفیق، و صلی الله علی نبینا محمد و آله و صحبه و سلم.

فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة و الإفتاء (۱۷/۱۴۱-۱۵۰).

[۱۹۱۳] البخاری (۴۷۵۸، ۴۷۵۹) بنحوه. [۱۹۱۴] ص (۶۷۹)، مادة (قعد). (بتحقیق: صفوان داوودی). [۱۹۱۵] «معجم مقاییس الغة» (۵/۱۰۸)، و فیه: (و الأزواج) بدل: (و التزوج). [۱۹۱۶] «معالم التنزیل» (۳/۳۵۶). [۱۹۱۷] مادة (ب ر ج). [۱۹۱۸] تفسیر البغوی (۳/۳۵۷). [۱۹۱۹] تفسیر البحر المحیط (۶/۴۳۴). [۱۹۲۰] تفسیر ابن جریر (۲۲/۴۶). [۱۹۲۱] مسلم (۸۹۰). [۱۹۲۲] «البحر المحیط» (۷/۲۵۰). [۱۹۲۳] أحمد (۶/۲۹۶)، و أبو داود (۴۱۱۲)، و الترمذی (۲۷۷۸)، و النسائی فی «الکبری» (۹۲۴۱)، و ابن حبان فی «صحیحه» (۵۵۷۵). [۱۹۲۴] البخاری (۴۰۲،۴۴۸۳، ۴۷۹۰)، و مسلم (۲۳۹۹) مختصراً. [۱۹۲۵] تخریج در فتوای سابق ۲۵ گذشت. [۱۹۲۶] أحمد (۱/۲۳۹،۲۵۲ و ۴/۱۴۳، ۱۴۵، ۱۴۷،۱۴۹، ۱۵۱،۱۵۲، ۲۰۱)، و أصله فی البخاری (۱۸۶۶)، و مسلم (۱۶۴۴) بدون ذکر مسألة الخمار. [۱۹۲۷] البخاری (۱۸۳۸). [۱۹۲۸] «الفتاوی» (۲۲/۱۰۹) و ما بعدها، و رسالة (حجاب المرأة و لباسها فی الصلاة) لشیخ الإسلام ابن تیمیة، ضمن (مجموعة رسائل فی الحجاب و السفور) ص (۶)، و ما بعدها، طبعة رئاسة إدارة البحوث العلمیة و الإفتاء.