[۲۲۷] زیارت مساجد تاریخی مدینه منوره
س: الف) عدهای از مسلمانان به مدینه منوره میروند تا در مسجد نبوی نماز بخوانند، سپس به مسجد قبا و مسجد قبلتین و مسجد جمعه و مسجد غمامه و مسجد صدیق و مسجد علی ش و دیگر مساجدی که روی آثار پیامبر ج و صحابه ش بنا شده میروند و دو رکعت تحیةالمسجد میخوانند، آیا این جایز است؟
ب: آیا زائر میتواند بعد از اینکه در مسجد النبی ج نماز خواند فرصت را غنیمت شمرده و جهت اطلاع و تحقیق در زندگی سلف صالح برای تطبیق دادن آنچه در کتب تفسیر و حدیث و تاریخ در غزوات پیامبر ج و محل سکونت قبایل انصار مطالعه کرده است، به دیگر مساجد و اماکن تاریخی برود؟ لطفاً توضیح دهید.
ج: مرکز پژوهش و تحقیق فتاوی پس از تحقیق و بررسی پاسخ میدهد:
اول: با تحقیق و کنجکاوی در خصوص مساجد موجود در مدینه منوره روشن میشود که انواع مختلفی دارند:
نوع اول: (الف) مساجدی که در مورد آنها فضیلت خاصی از پیامبر ج ثابت شده است که فقط دو مسجد میباشند یکی مسجد النبی است که این آیه قرآن آن را شامل میشود: ﴿لَا تَقُمۡ فِيهِ أَبَدٗاۚ لَّمَسۡجِدٌ أُسِّسَ عَلَى ٱلتَّقۡوَىٰ مِنۡ أَوَّلِ يَوۡمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِۚ فِيهِ رِجَالٞ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْۚ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُطَّهِّرِينَ١٠٨﴾ [التوبة: ۱۰۸]. «مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستید، در آن مردانی هستند که دوست میدارند پاکیزه باشند، و الله تعالى پاکیزگان را دوست دارد».
این مسجد یکی از سه مسجدی است که سفر زیارتی به آن از احادیث پیامبر ج ثابت شده است، از جمله: در حدیث صحیح به صراحت آمده: یک نماز در این مسجد با هزار نماز در مساجد دیگر، غیر از مسجد الحرام برابر است [۳۸۵].
ب) مسجد قبا: الله تعالى در این مورد فرموده است: ﴿لَّمَسۡجِدٌ أُسِّسَ عَلَى ٱلتَّقۡوَىٰ مِنۡ أَوَّلِ يَوۡمٍ﴾ [التوبة: ۱۰۸] «مسجدی که از روز نخست براساس تقوا بنا شده است».
اُسید بن حضیر الانصاری س از پیامبر ج روایت میکند: «صلاة في مسجد قبا كَعُمرَة».«ثواب یک نماز در مسجد قبا برابر با ثواب یک عمره است». [۳۸۶] سهل بن حنیف س از پیامبر ج روایت میکند: «مَنْ تَطَهَّرَ فِي بَيْتِهِ ثُمَّ أَتَى مَسْجِدَ قُبَاءَ فَصَلَّى فِيهِ صَلَاةً كَانَ لَهُ كَأَجْرِ عُمْرَةٍ» . «کسی که در خانه وضو بگیرد و به مسجد قبا برود و نماز بخواند پاداش یک عمره را دارد» [۳۸۷].
نوع دوم: مساجد عمومی درمدینه منوره که فضیلت خاصی در مورد آنها به اثبات نرسیده و حکم آنها مانند دیگر مساجد است.
نوع سوم: مساجدی هستند که اساس آنها بر این باور است که پیامبر ج در آن نماز خوانده است. مانند مسجد بنی سالم و عیدگاه... این گونه مساجد فضیلت خاصی در مورد آنها ثابت نشده و هیچ تشویقی به زیارت و خواندن دو رکعت نماز در آنها به اثبات نرسیده است.
نوع چهارم: مساجد تازه تأسیسی هستند که مبنای آنها را به زمان پیامبر ج و خلفای راشدین نسبت میدهند و هم اکنون زیارتگاه زائران قرار گرفته است. مانند مساجد هفتگانه و مسجد کوه أُحُد و... زیارت این مساجد در شریعت اساسی ندارد و سفر زیارتی به آنها درست نیست، بلکه بدعتی آشکار است.
قاعدهی شرعی در این باره این است که فقط الله را عبادت کنیم و عبادت باید به روشی باشد که از پیامبر ج به اثبات رسیده است و این عمل با رجوع به قرآن و سنت صحیح و سخنان سلف صالح که دین را از پیامبر ج به ما رساندند و ما را از بدعت و نوآوری نهی کردهاند مشخص میشود؛ زیرا پیامبر ج فرموده است: «مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا فَهُوَ رَدٌّ». «هرکس کاری را انجام دهد که ما دستور انجام آن را ندادهایم، آن کار مردود است» [۳۸۸].
و در روایتی دیگر این چنین فرموده است: «مَنْ أَحْدَثَ فِي أَمْرِنَا هَذَا مَا لَيْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ».
هرکس در دین ما چیزی وارد کند که از دین نباشد، آن عمل مردود است. [۳۸۹]
و فرموده است: «عَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْـخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ مِنْ بَعْدِي، عَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ، وَإِيَّاكُمْ ومُحْدَثَاتِ الْـأُمُورِ، فإن كل محدثة بدعة وكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ». «بر شما است که به سنت من و سنت خلفای راشدین ش بعد از من عمل کنید، و آن را محکم بگیرید و از نوآوری بپرهیزید؛ چرا که هر نوآوری بدعت و هر بدعت گمراهی است» [۳۹۰].
و فرموده است: «اقْتَدُوا بِاللَّذَيْنِ مِنْ بَعْدِي أَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ». «به خلفای بعد از من ابوبکر س و عمر س اقتدا کنید».
پیامبر ج به آن دسته از یارانش که از او خواستند برای ایشان درختی را مشخص کند تا به آن تبرک بجویند و اسلحههایشان را به آن آویزان کنند، فرمود: «اللَّـهُ أَكْبَرُ، آن ها السُّنَنُ، قُلْتُمْ وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ كَمَا قَالَتْ بنو إِسْرَائِيلَ لموسي: ﴿ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا كَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞ﴾ [الأعراف: ۱۳۸]». «الله اکبر! این، راه و رسم [های انحرافی] است، قسم به ذاتی که جانم در دست اوست همان چیزی را گفتید که بنی اسرائیل به موسی گفته بودند: ﴿ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا كَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞ﴾ [الأعراف: ۱۳۸] تو هم برای ما معبودی قرار ده، همان گونه که آنها معبودانی (و خدایانی دارند) [۳۹۱].
پیامبر ج فرموده است: «افْتَرَقَتِ الْـيَهُودُ عَلَى إِحْدَى وَسَبْعِينَ فِرْقَةً، وَافْتَرَقَتِ النَّصَارَى عَلَى اثْنَتَيْنِ وَسَبْعِينَ فِرْقَةً، وستفتَرِقُ هذه الأمة علي ثلاث وسبعين فرقة، كلها في النار إلا الواحدة» (یهود به هفتاد و یک گروه تقسیم شدهاند نصاری به هفتاد و دو گروه، بزودی این امت به هفتاد و سه گروه تقسیم خواهند شد و همه آنها در جهنم هستند، بجز یک گروه، گفتند:ای رسول الله ج آن گروه کدامند، پیامبر ج فرمود:«مَن كان عَلَي مِثلِ ما أنا عليه اليوم وأصحابي» گروهی که به روش من و اصحاب ش من پایبند باشند [۳۹۲].
ابن وضاح در کتاب: «البدع و النهی عنها» ص/۹ با سند خود از ابن مسعود ب روایت میکندکه: عمرو بن عتبه و یارانش در بیرون از شهر کوفه مسجدی بنا کردند. عبدالله س دستور تخریب آن مسجد را صادر کرد. سپس خبر به عبدالله س رسید که این گروه در یکی از مساجد کوفه تجمع میکنند و یکسری اوراد مشخصی را تکرار میکنند و تکبیر و تهلیل (لا اله الا الله) میگویند. ابن وضاح گوید: عبدالله س با کلاهی مخصوص سر و صورتش را پوشاند و در جلسه ایشان شرکت کرد. بعد از آن که اوراد و اذکار این گروه را شنید کلاه را از سرش برداشت و گفت: من ابوعبدالرحمن هستم! سپس ادامه داد: یا شما از اصحاب محمد ج عالمتر (به دین) هستید، یا ظالمانه مرتکب بدعتی شدهاید! ایشان و امثال ایشان مردم را از بدعت بر حذر میداشتند و به پیروی از سلف صالح تشویق مینمودند.
از روایات تاریخی ثابت است که عمر س درخت بیعتالرضوان را که پیامبر ج و یارانش زیر آن بیعت کرده بودند، قطع کرد.
این در زمانی بود که عمر س متوجه شد بعضی از مردم به آنجا میروند علت را از آنها جویا شد. گفتند: مردم در آنجا نماز میخوانند، چون پیامبر ج در مسیر حج در آنجا نماز خوانده است عمر خشمگین شد و فرمود: همانا پیشینیان به سبب تقدس آثار پیامبرانشان به هلاکت رسیدند [۳۹۳].
بدیهی است که هدف از بنای مساجد، تجمع مردم برای عبادت است و این تجمع یک حکم شرعی است ولی وجود هفت مسجد در یک مکان این هدف را محقق نمیکند؛ بلکه این عمل انگیزه جدایی و تفرقه است و با مقاصد شریعت اسلامی منافات دارد. این مساجد برای عبادت ساخته نشدهاند چون بسیار به هم نزدیک هستند بلکه هدف از بنای آنها تبرک جستن با نماز خواندن و دعا کردن در آنها میباشد و این بدعت آشکاری است.
مبنای نامگذاری این مساجد - مساجد هفت گانه- در کتب تاریخ هیچ اصل و سندی ندارد، "ابن زَبالة" مسجد فتح را ذکر کرده است، در حالیکه ائمه حدیث، ابن زَبالة را کذّاب و روایت او را مردود دانستهاند: و ابن زباله در اواخر قرن دوم فوت کرده است [۳۹۴]. سپس مورخی به نام ابن شبَّه این مساجد را به نام مسجد فتح ذکر کرده است [۳۹۵].
بدیهی است که تاریخ نویسان به صحت و سقم سند اهمیت نمیدهند، هر آنچه به ایشان برسد نقل میکنند، صحت و سقم اخبار را به عهده راوی میگذارند. امام حافظ ابن جریر در تاریخ خود به این نکته اشاره کرده است [۳۹۶].
به هر حال دلیل شرعی برای نامگذاری این مساجد یا یک مسجد به این نام وجود ندارد. اصحاب پیامبر ج توجه خاصی به نقل روایات و افعال و کردار پیامبر ج داشتند. طوری که تمام حرکات، حتی قضای حاجت پیامبر ج و رفتن هفتگی پیامبر ج به مسجد قبا و دعای وی بر شهدای احد و... که کتابهای حدیث مملو از این مسایل است را برای ما نقل کردهاند. در مورد نامگذاری این مساجد علامه سمهودی میگوید: در مورد این مسئله به دلیل قانع کنندهای نرسیدهام [۳۹۷]. در جای دیگر میگوید: در مورد این مساجد و دو مسجدی که" مطری" به آنها اشاره کرده است به دلیل خاصی دست نیافتهام.
شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: [۳۹۸] صحابه و تابعین بر آثار پیامبران و صالحان (مانند نشستن پیامبر در جای مخصوص و یا، نماز خواندن ایشان در یک مکان مشخص و غیره...) بناء یا مسجدی نساختند، حتی بزرگان صحابه از جمله عمر بن خطابس و... مردم را از نماز خواندن در مکانی که پیامبر ج اتفاقی در آنجا نماز خوانده نهی کردهاند.
و عدهای از بزرگان صحابه ش از جمله عثمان و علی و بقیه عشره مبشره و ابن مسعود و معاذ و ابی بن کعب ش بر این اتفاق نظر دارند.
در ادامه شیخ الاسلام میگوید: در مدینه منوره مساجد زیادی است که به جز مسجد قبا، به نماز خواندن در دیگر مساجد فضیلت خاصی وارد نشده است و بنای مسجد و بارگاه بر قبرها و آثار بزرگان از بدعتهایی است که در اسلام از طرف افراد جاهل از شریعت اسلام و بیخبر از هدف بعثت پیامبران و نا آگاه از توحید کامل و اخلاص در دین انجام شده است. کسانی که این کارها را انجام دادهاند که از راههای نفوذ شیطان برای گشودن دروازهی شرک و بت پرستی نا آگاه هستند. [۳۹۹]
علامه شاطبی در (الاعتصام) میگوید: [۴۰۰] هنگامی که عمر بن خطاب س متوجه شد بعضی از مردم جهت نماز خواندن به مکآنهایی که پیامبر ج نماز خوانده بود میروند گفت: پیشینیان از همین راه هلاک شدند که آثار پیامبرانشان را به کلیسا و عبادتگاه تبدیل میکردند. و نیز مینویسد: ابن وضاح گوید: امام مالک تمام بدعتها را ناپسند میدانست حتی اگر در خیر میبود تا مبادا در آینده آنچه که سنت نیست سنت تلقی شود و چیزیکه از دین نیست، مشروع قرار گیرد.
شاطبی گوید: از ابن کنانه در مورد آثاری که از پیامبر ج در مدینه بجا مانده سؤال کردند. گفت: تنها اثر معتبر نزد ما مسجد قبا است. [۴۰۱] ثابت است که عمر س بعد از آن که دید، مردم برای نماز خواندن به پای درخت بیعت الرضوان میروند آن را قطع کرد [۴۰۲].
عمربن شبَّه در (أخبار المدينة) و عینی در (شرح بخاری) مکآنهای بسیاری را که پیامبر ج در آنجا نماز خوانده است ذکر کردهاند؛ اما مساجد هفتگانه را با این نام، ذکر نکردهاند. با این گفتار کوتاه روشن شد که در روایات معتبر، وجود مساجد هفتگانه ثابت نیست و حتی چیزی به نام مسجد فتح هم وجود ندارد.
اینها را ابوالهیجا وزیر حکومت منحرف عبیدیها (فاطمیها) که مذهبشان مشخص است، [۴۰۳] پدید آورد و از آن زمان بود که این مساجد جزء اماکن زیارتی، نماز گزاردن و تبرک جستن قرار گرفت و بسیاری از زائران مسجد النبی ج بدین وسیله گمراه میشوند.
در حقیقت قصد زیارت این اماکن بدعتی آشکار است. ابقای این مکآنها با اهداف شریعت و دستوراتی که خطاب به پیامبر ج آمده: (خالصانه الله را عبادتکند) مخالف است و به اقتضای این حدیث که پیامبر ج میفرماید: «مَنْ عَمِلَ عَمَلًا لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا فَهُوَ رَدٌّ». «هرکس کاری انجام دهد که مطابق دستور (دین) ما نباشد مردود است». باید از بین برود، تا فتنه دفع شود و وسیلهای برای شرک نماند و عقیدهی مسلمانان پاک و صاف باقی بماند و توحیدکاملاً حمایت شود.
و با این کار به خلیفهی راشد، امیر المومنین، عمر بن خطاب س که درخت حدیبیه را از بیم فتنه قطع کرد اقتدا کرده باشیم. عمر س برای مردم توضیح داد که امتهای پیشین، با جستجوی آثار پیامبران که چنین فرمانی برایشان از جانب پروردگار نیامده بود هلاک شدند. چون این کار عملی عبادی است که الله به آن دستور نداده است.
دوم: با توجه به مسایلی که ذکر شد به این نتیجه میرسیم که:
رفتن مردم به مساجد هفتگانه و دیگر مساجد تازه تاسیس جهت شناخت آن و عبادت در آن و تبرک جستن به در و دیوار آنها بدعت، و از انواع شرک میباشد. این اعمال شبیه همان کاری است که کفار در جاهلیت با بتهایشان انجام میدادند. پس بر هر مسلمان خیرخواه واجب است از این عمل خودداری کند و برادران مسلمان خویش را به ترک آن نصیحت نماید.
سوم: با این توضیح مشخص میشود که افراد سودجویی که حجاج و زوار را در مقابل اخذ مبلغی پول به این اماکن میبرند کارشان بدعت و حرام است. و مبلغی را که از این راه کسب کردهاند حرام میباشد و ترک این کار بر آنان واجب است.
الله تعالى میفرماید: ﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا٢ وَيَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَحۡتَسِبُۚ وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَٰلِغُ أَمۡرِهِۦۚ قَدۡ جَعَلَ ٱللَّهُ لِكُلِّ شَيۡءٖ قَدۡرٗا٣﴾ [الطلاق: ۲ – ۳]. «و هرکس از الله تعالى بترسد و پرهیزگاری کند، الله راه نجات (از هر تنگنایی) را برای او فراهم میسازد. (۲) و به او از جایی که تصورش نمیکند روزی میرساند».
وبالله التوفیق و صلی الله علی نبینا محمد و آله و صحبه و سلم
انجمن دایم پژوهشهای علمی و افتا
از کتاب: (فتاوی و بیانات مهمة) ص (۸۲)
[۳۸۵] بخاری (۱۱۹۰) مسلم ۱۳۹۴- ۱۳۹۵ – ۱۳۹۶. [۳۸۶] ترمذی ۳۲۴ ابن ماجه ۱۴۱۱ ابن حبان در صحیح خود ش/ ۱۶۲۷ و ترمذی گوید: حسن غریب [۳۸۷] احمد ۳/۴۸۷ نسائی ۶۹۹ ابن ماجه ۱۴۱۲ ابن ابی شیبه ۷۵۳۰ طبرانی در الکبیر ۶/۷۵ (۵۵۶۰-۵۵۶۱) حاکم ۳/۱۳ (۴۲۷۹) حاکم آن را صحیح دانسته و ذهبی با او موافق است. [۳۸۸] بخاری ش/ ۲۶۹۷ مسلم ش/۴۴۹۲. [۳۸۹] بخاری در کتاب البیوع و الاعتصام بصورت معلق آورده است و المسلم ۱۷۱۸- ۱۸ بصورت متصل آورده است. [۳۹۰] احمد ج۴ص۱۲۶ ابوداود ۴۶۰۷ ترمذی ۲۶۷۶ وقال حسن صحیح ابن ماجه ۴۲-۴۳ ابن حبان و حاکم ۱/۱۷۴ و ۱۷۷ (۳۲۹-۳۳۳) او را صحیح دانسته و با ذهبی موافقت کرده است. [۳۹۱] احمد ۵/۲۱۸ ترمذی۲۱۸۰ و قال حسن صحیح ابن ابی شیبه ۳۷۳۷۵ ابن حبان در صحیح ش/۶۷۰۲ طبرانی در معجم الکبیر۳/۲۴۴– ۱۷/۲۱ قال الهیثمی فی "المجمع الزوائد" ۷/۲۴:« رواه الطبرانی و فیه کثیر بن عبدالله و قد ضعفه الجمهور و حسّن الترمذی حدیثه» [۳۹۲] ابوداود ۴۵۹۶-۴۵۹۷ ابن ماجه ۳۹۹۲ احمد۲/۳۲۲ ابن حبان ۶۲۴۷ طبرانی درالصغیر/۷۲۴ و در الاوسط ۴۸۸۶-۷۸۴۰ حاکم ۱/۶، ۱۲۸، ۱۲۹ (۱۰،۴۴۱) و آلبانی در صحیح ابوداود ۳۸۴۲ آن را صحیح دانسته است. [۳۹۳] مجموع الفتاوی ۲۷/۱۷۱. [۳۹۴] تقریب التهذیب ۵۸۱۵. [۳۹۵] اخبار المدینه النبویه ج۱ص۶۰ -۶۱. [۳۹۶] تاریخ طبری ج۱ص۱۳ [۳۹۷] خلاصه الوفا باخبار المصطفی ج۲ص۳۰۶ با اندکی تصرف. [۳۹۸] مجموع الفتاوی (۱۷/۴۶۶)، بنحوه. [۳۹۹] مجموع الفتاوی ج۴ص۴۶۹ – ۴۹۷. [۴۰۰] اعتصام ج۱ص۳۴۶. [۴۰۱] مرجع سابق ج۱ص۳۴۷. [۴۰۲] مرجع سابق ج۱ص۳۴۶. [۴۰۳] فاطمیها سالها مصر و حومه آن را تصرف کرده بودند و دارای عقیده باطنی و منحرف از توحید و معتقد به انواع خرافات و بدعات بودند.