فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۴۶] استفاده مردان از ساعتی که آب طلا داده شده است

[۴۶] استفاده مردان از ساعتی که آب طلا داده شده است

س: ساعتی مچی دارم که زراندود گردیده و آب طلا داده شده است، آیا جایز است از آن استفاده کنم و آن را به دست نمایم؟‌

ج: مشخص است که پوشیدن طلا برای مردان حرام است؛ چون پیامبر ج مردی را دید که انگشتری طلایی به دست دارد، آنگاه پیامبرج آن را از دست او بیرون کشید و دور‌انداخت و فرمود: «يَعْمِدُ أَحَدُكُمْ إِلَى جَمْرَةٍ مِنْ نَارٍ فَيَجْعَلُهَا فِي يَدِهِ» [۱۵۶۰]. «یکی از شما به انگشتری از آتش روی می‌آورد و آن را در دست خود قرار می‌دهد».

وقتی پیامبر ج رفت، به آن مرد گفتند: انگشترت را بگیر و از آن استفاده کن، گفت: سوگند به پروردگار، انگشتری که پیامبر ج آن را دور‌انداخته بر نخواهم داشت.

پیامبر ج در مورد طلا و ابریشم فرموده است: «إِنَّ هَذَيْنِ حَرَامٌ عَلَى ذُكُورِ أُمَّتِي حِلٌّ لِإِنَاثِهِمْ» [۱۵۶۱] «این دو برای مردان امت من حرام هستند و برای زنانشان جایزند».

پس برای مرد پوشیدن طلا از قبیل: انگشتر و غیره جایز نیست. ساعت اگر طلایی باشد از همین نوع است. اما اگر آب طلا داده باشد یا عقربه هایش طلایی باشند یا دانه‌‌های کوچکی از طلا داشته باشد، جایز است، اما با این وجود، ما به مردان نصیحت می‌کنیم که به دست کردن ساعتی که آب طلا داده شده را ترک نمایند.

چون مردم نمی‌دانند که این ساعت فقط آب طلا داده شده و یا ماده آن آمیخته با چیز‌های دیگر است، زیرا مردم نسبت به کسی که چنین ساعتی به دست داشته باشد گمان بد می‌برند. اگر فرد از کسانی باشد که مردم از آن‌‌ها الگو برداری می‌کنند ممکن است او را الگو قرار دهند و طلای خالص یا آنچه با طلا آمیخته است را به دست نمایند.

نصیحت من این است که مردان چنین ساعت‌‌های را که آب طلا داده شده‌اند به دست نکنند؛ گرچه به دست کردن آن‌‌ها جایز است. آن چه حلال و روشن است که در آن شبه‌های نیست کفایت می‌کند و نیاز به چنین ساعتی نیست، و پیامبرج می‌فرماید: «مَن اتَّقَی الشُّبُهَاتِ استَبرَأ لِدِينِهِ وعِرضِهِ» [۱۵۶۲]. «هرکس از شبهات دوری کرد، دین و آبرویش را حفظ نموده است».

اما اگر روکش فقط رنگ نباشد و با آن طلا آمیخته باشد، بیشتر چنین به نظر می‌آید که حرام باشد.

ابن عثیمین- کتاب الدعوة (۵)، (۲/۷۵، ۷۶)

[۱۵۶۰] تخریج آن در فتوای سابق گذشت. [۱۵۶۱] تخریج آن در فتوای سابق گذشت. [۱۵۶۲] بخاری (۵۲) و مسلم (۱۵۹۹).