[۶۷] حکم دعوت به نژاد پرستی و عربیت (پان عربیسم)
شیخ عبدالعزیز بن باز رحمه الله علیه میگوید: پدیدهی نژاد پرستی هدیهی نصاری و غربیهاست تا با این ترفند و دسیسه با اسلام مبارزه و مقابله کنند و اسلام را در مهد آن نابود کنند. نژاد پرستان با شعارهای زیبا و فریبنده و انواع ترفندها، ملتها و تودهها را فریب میدهند و بسیاری از عرب زبآنهای غیر مسلمان بمنظور مقابله با اسلام جریان عربیسم و عربیت را مطرح نموده و افراد نادان و ساده لوح را فریب میدهند؛ و با این کار دل دشمنان اسلام را شاد میکنند.
در احکام الهی و آموزههای دینی، نژاد پرستی و قوم گرایی محلی از اعراب ندارد و از اساس، نظریهای باطل و مردود است؛ شعار قومیت و ملی گرایی از بقایای دوران جاهلیت است و حربهای است که دشمنان، آن را در جهت نابودی اسلام و مسلمین بکار میگیرند.
بنابه دلایل ذیل:
اول: دعوت به عربیسم دعوت به تفرقه افکنی بین مسلمانان است، برتری نژاد عرب بر غیر عرب است و از طرقی باعث ایجاد تفرقه و دوگانگی بین خود عربها میشود؛ زیرا گروهی از عربها مخالف ملی گرایی هستند. بنابراین هر ایدهای که وحدت مسلمانان را مورد تهدید قرار دهد، باطل و مردود است؛ زیرا دعوت اسلام به همبستگی و وحدت است....).
شیخ ابن باز در ادامه میگوید:
دوم: دلیل محکوم بودن ملی گرایی این است که دین اسلام امور جاهلیت را منع نمود و نسبت به آنها هشدار داده است؛ دین اسلام در دستورات خویش با احیای فرهنگ جاهلیت مبارزه نموده است مگر اموری که مورد تأیید دین اسلام میباشد. بدون تردید دعوت به ملی گرایی و قومیت و عربیت از امور جاهلیت است؛ زیرا ملی گرایی با روح اسلام در تضاد است و دعوتی غیر اسلامی است و بمنزلهی انکار حق است. بخاطر نژاد پرستی و ملی گرایی بسیاری از ملتها و دولتها با هم جنگیدهاند و خونهای زیادی بر زمین ریخته شده است. سرمایههای زیادی به هدر رفته است و نتیجهای جز دشمنی و کینه دوزی نداشته است. شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: هر شعاری و عملی که با اصل اسلام و قرآن فاصله بگیرد و معیار آن نژاد، وطن، مذهب و طریقه باشد از امور جاهلیت است؛ هنگامی که بین دو نفر از مسلمانان یک مهاجر و یک انصار مشاجرهای در گرفت و هر کدام گروه خود را به کمک طلبید، رسول الله ج فرمود: «أَبِدَعْوَى الجَاهِليةِ وأنا بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ» [۱۵۶]. «آیا در حالی که من بین شما هستم فریاد جاهلانه سر میدهید»؟ پیامبر ج با مشاهدهی این موضوع بسیار ناراحت شد [۱۵۷].
سوم: از مواردی که بر بطلان جریان ملی گرایی دلالت دارد: این است که مطرح نمودن موضوع قومیت و عربیت، منجر به دوستی با کفار و غیر مسلمانان میشود، این جریان سبب میشود تا حس انتقام جویی بخاطر قومیت و ملیت بین مسلمانان تقویت شود و منجر به در گیری مسلمانان با مسلمانان دیگر خواهد شد. بدیهی است که این کار فساد و تباهی را بدنبال خواهد داشت، و از طرفی مخالف با نصوص صریح قرآن و سنت است تعالىم قرآن و سنت، مسلمانان را به کینه توزی و عداوت با کفار دعوت میدهد، عرب باشند یا غیر عرب. اسلام از مسلمانان میخواهد با کفار دوستی نکنند. الله تعالى میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡيَهُودَ وَٱلنَّصَٰرَىٰٓ أَوۡلِيَآءَۘ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَإِنَّهُۥ مِنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ٥١ فَتَرَى ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ يُسَٰرِعُونَ فِيهِمۡ يَقُولُونَ نَخۡشَىٰٓ أَن تُصِيبَنَا دَآئِرَةٞ﴾ [مائده: ۵۱ - ۵۲]. «ای کسانی که ایمان آورده اید! یهود و نصاری را دوستان خود نگیرید؛ آنها دوستان و هوادار یکدیگرند و هر که ازشما که آنها را به دوستی گیرد از آنهاست. همانا الله تعالى ظالمان را هدایت نمیکند. و لیکن بیمار دلانی را میبینی که در [دوستی] با آنها میشتابد و میگویند: میترسیم حادثهی بدی برای ما پیش آید».
سبحان الله! بیان قرآن چقدر واضح و صریح است؛ اما این نژاد پرستان و ملی گرایان فریاد دعوت به قومیت و عربیت را سر میدهند و میخواهند مسلمانان و غیر مسلمانان زیر یک پرچم گرد هم آیند، فقط معیار عرب بودن است و بس؛ ملی گرایان میگویند: ضرورت وحدت ملی ایجاب میکند که همه با هم متحد شویم تمام اعراب اعم از یهودی و نصرانی و مجوس و بت پرست و دیگران با هم اعلام همبستگی کنیم تا از حمله دشمن در امان بمانیم، مبادا دشمن بر ما بتازد و ثروت و سرمایه و ذخایر ما را به تاراج برد. بنا بر این میطلبد که همه اعراب باهم با وجود گرایشها و مذاهب مختلف با هم متحد شوند؛ آیا مگر چنین چیزی مخالف دستور شرع و فرمان قرآن نیست؟ آیا مگر این کار تعدی از حدود الهی نیست؟ مگر غیر از این است که چنین دوستی و دشمنیای خارج از اسلام است؛ پیام قرآن این است که دوستی با دوستان الله (مؤمنین) و دشمنی با دشمنان الله (کافران)، در حالی که قانون عربی مبتنی بر قومیت و نژادپرستی مخالف با دستور پروردگار است ﴿قُلۡ ءَأَنتُمۡ أَعۡلَمُ أَمِ ٱللَّهُ﴾ [البقره: ۱۴۰]. «بگو آیا شما دانا ترید یا الله»؟
الله تعالى میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمۡ أَوۡلِيَآءَ تُلۡقُونَ إِلَيۡهِم بِٱلۡمَوَدَّةِ﴾ [ممتحنه: ۱].«ای کسانی که ایمان آورده اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید که نسبت به آنها اظهار محبت کنید».
تا آنجا که میفرماید: ﴿وَمَن يَفۡعَلۡهُ مِنكُمۡ فَقَدۡ ضَلَّ سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ﴾ [ممتحنه: ۱]. «و هرکس از شما چنین کند، قطعاً راه راست را گم کرده است».
در فرهنگ ملی گرایان و نژاد پرستان، مسلمان و کافر با هم دوست و یاور همدیگر هستند؛ در حالی که الله تعالى میفرماید: ﴿شَرَعَ لَكُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِۦ نُوحٗا وَٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ وَمَا وَصَّيۡنَا بِهِۦٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰٓۖ أَنۡ أَقِيمُواْ ٱلدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُواْ﴾ [شوری: ۱۳]. «برای شما از (احکام) دین همان را تشریح کرد که به نوح توصیه کرده بود، و آنچه به تو وحی کردیم و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی توصیه نمودیم، که دین را بر پا دارید و در آن تفرقه نکنید».
الله تعالى میفرماید: ﴿قَدۡ كَانَتۡ لَكُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنكُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ كَفَرۡنَا بِكُمۡ وَبَدَا بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُ﴾ [ممتحنه: ۴]. «همانا برای شما در [حالات ] ابراهیم و کسانی که با او بودند سرمشق خوبی است، آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و از آنچه بجای الله میپرستید بیزاریم و ]آیین ] شما را منکریم، و میان ما و شما برای همیشه دشمنی و کینه پدید آمده است تا وقتی که به الله یکتا ایمان بیاورید».
الله تعالى میفرماید: ﴿لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَلَوۡ كَانُوٓاْ ءَابَآءَهُمۡ أَوۡ أَبۡنَآءَهُمۡ أَوۡ إِخۡوَٰنَهُمۡ أَوۡ عَشِيرَتَهُمۡ﴾ [مجادله: ۲۲]. «هیچ قومی را نمییابی که به الله و روز واپسین ایمان آورده باشند در حالی که در حالی که با کسانی که با الله و رسولش مخالفت کردهاند دوستی کنند، هرچند آنها پدران یا پسران یا برادران یا خویشانشان باشند».
قانون ملی گرایان و نژادپرستان میگوید: دین را از دولت و ملت جدا کنید. حلقه گرد ملیت زنید تا به منافع و مصالح خویش دست پیدا کنید و به مجد و سروری و بزرگی برسید؛ گویا اسلام سد راه رسیدن آنان به اهدافشان است؛ این عین جهالت است. این سخنان به ظاهر زیبا و فریبنده نوعی تلبیس و وارونه کردن موضوع است. سبحانک هذا بهتان عظیم.
در قرآن کریم بسیاری از آیات دلالت بر موالات و دوستی با مؤمنین و معادات و دشمنی با کفار دارد و از دوستی با کفار بر حذر داشته است؛ این پیامهای قرآنی بر قرآن پژوهان نهفته نیست.
کدامین عقل و هوش میپذیرد که سرمداران کفر و شرک امثال ابوجهل و ابولهب و عقبة بن أبی معیط و نضر بن الحارث و امثالشان از زمان پیامبر تا به امروز دوستان و برادران ابوبکر و عمر و عثمان و علی و بقیهی صحابه باشند؛ قسم به پروردگار این سخنی باطل و جهالتی بس بزرگ است؛ قانون ملی گرایی خواهان چنین چیزی است هرچند که برخی از ملی گرایان از روی جهل ویا تجاهل منکر آن هستند.
اسلام از مسلمانان میخواهد اتحاد و همبستگی خود را زیر پرچم اسلام حفظ کنند و علیه دشمنان یدی واحد باشند تا نصرت و پیروزی و عزت و سعادت ابدی نصیبشان گردد. شیخ ابن باز در ادامه میگوید: مسلمانان اجازه ندارند با کفار دوستی و رفاقت داشته باشند و علیه دشمنان با آنان متحد شوند؛ زیرا همه کفار با مسلمانان دشمن هستند و نمیتوان از عداوت آنان در امان ماند؛ دین اسلام میگوید: کسی که با کفار دوستی و موالات داشته باشد او نیز از آنان است به نص آیات قرآن از ستمکاران خواهند بود. در صحیح مسلم از عایشه ل روایت است که رسول الله ج به سمت بدر حرکت کرد، در مسیر به (حرة الوبرة) [۱۵۸] رسید، مردی از پهلوانان عرب به گروه پیغمبر ملحق شد، اصحاب چون او را دیدند خوش حال شدند، این مرد پس از ملاقات با رسول الله ج، به ایشان گفتند: آمده ام تا با تو همراه باشم و به شما کمک کنم. پیامبر ج فرمود: «تُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ» «آیا به الله و رسول ایمان داری» پاسخ داد: خیر؛ پیامبر ج فرمود: «فَارْجِعْ فَلَنْ أَسْتَعِينَ بِمُشْرِكٍ» «برگرد من هرگز از مشرک کمک نمیگیرم» عایشه ل میگوید: آن مرد برگشت و در مسیر دوباره در مکانی به نام (الشجرة) با ما بر خورد کرد و همان خواستهی اولی را مطرح نمود و پیامبر دوباره پاسخ اولی را به او داد». آن مرد در جواب گفت: خیر. پیامبر ج فرمود: «فَارْجِعْ فَلَنْ أَسْتَعِينَ بِمُشْرِكٍ» برگرد من از مشرک هرگز کمک نمیگیرم. آن مرد دوباره برگشت، در بار سوم دوباره در (بیداء) با پیامبر ج برخورد نمود، و همان صحبتهای دفعه اول رد و بدل شد و پیامبر ج به او فرمود: «تُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ؟» آیا به الله و رسولش ایمان داری؟ گفت: بله؛ پیامبر ج فرمود: «فَانْطَلِقْ» در رکاب ما حرکت کن [۱۵۹].
این حدیث شریف، بهترین راهنما برای برای ترک استعانت از مشرکین است. مسلمانان نباید در ارتش خود غیر مسلمان استخدام کند اعم از عرب و یا غیر عرب؛ زیرا کافر دشمن مسلمان است، نمیتوان به او اعتماد نمود. تا دشمنان بدانند که مسلمانان به آنان نیاز ندارند، بنابر این هرگاه مسلمانان به ریسمان الهی چنگ زنند و صداقت و راستی را سرلوحهی کار خویش قرار دهند، قطعاً پیروز خواهند شد. زیرا نصرت در دست پروردگار است نه دیگران. و به مؤمنان وعده داده که با نیروها و تجهیزاتاندک آنان را یاری میرساند هرچند که نیرو و تجهیزاتاندکی داشته باشند. آنگونه که برای مسلمانان صدر اسلام اتفاق افتاد، این آیه بیانگر همین مطلب است.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ بِطَانَةٗ مِّن دُونِكُمۡ لَا يَأۡلُونَكُمۡ خَبَالٗا وَدُّواْ مَا عَنِتُّمۡ قَدۡ بَدَتِ ٱلۡبَغۡضَآءُ مِنۡ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَمَا تُخۡفِي صُدُورُهُمۡ أَكۡبَرُۚ قَدۡ بَيَّنَّا لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِۖ إِن كُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ١١٨﴾ [آل عمران: ۱۱۸]. «ای مؤمنان! بیگانگان را همراز خود مگیرید، چون آنها از هیچگونه آسیب رسانی در حق شما کوتاهی نمیکنند؛ دوست دارند شما در رنج باشید، همانا کینه از گفتارشان پیداست، آنچه دلهایشان پنهان میدارد بزگتر است به راستی ما آیات را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید».
بنابراین، مسلمانان از قرآن و سنت درس بگیرند و بیاموزند که چگونه قرآن و سنت با موضوع دوستی و موالات با کفار با جدیت برخورد نموده است و از کمک گرفتن از کافران بر حذر داشته است؛ باید دانست که پروردگار به مصالح و منافع بندگانش آگاه تر است و به آنان مهربانتر از خودشان است. چنانچه در این کار فایدهای میبود پروردگار آن را برای ما جایز قرار میداد. اما چون پروردگار از انجام و عاقبت این کار خبر دارد و از مفسده و عواقب وخیم این کار آگاه است، از آن نهی فرموده و مرتکب آن را توبیخ نموده است و در آیات قرآن خبر داده است که اطاعت از کفار و خروج آنان با ارتش مسلمانان به ضرر مسلمانان است و جز رسوایی چیزی به بار نمیآورد.
الله تعالى میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تُطِيعُواْ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَرُدُّوكُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ فَتَنقَلِبُواْ خَٰسِرِينَ١٤٩ بَلِ ٱللَّهُ مَوۡلَىٰكُمۡۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلنَّٰصِرِينَ١٥٠﴾ [آل عمران: ۱۴۹ - ۱۵۰]. «ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید، شما را به عقب باز میگردانند و آنگاه خسارت زده باز میگردید. آری فقط الله تعالى مولای شماست و هم او بهترین یاری کنندگان است».
الله تعالى فرموده است: ﴿لَوۡ خَرَجُواْ فِيكُم مَّا زَادُوكُمۡ إِلَّا خَبَالٗا وَلَأَوۡضَعُواْ خِلَٰلَكُمۡ يَبۡغُونَكُمُ ٱلۡفِتۡنَةَ وَفِيكُمۡ سَمَّٰعُونَ لَهُمۡۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ٤٧﴾ [التوبه: ۴۷]. «اگر با شما بیرون آمده بودند جز تردید و تباهی در کارتان نمیافزودند، و در بین شما رخنه میکنند، تفرقه و فتنه میانداختند، و در میان شما برای خود جاسوسانی دارند، و الله تعالى به [حال] ستمکاران آگاه است».
همین تعداد از آیات قرآن در مورد دوری از کافران و عدم استعانت از آنان کافی است و ما را متوجه عواقب وخیم دوستی با کفار میکند که الله تعالى همه مسلمانان را از آن نجات دهد.
الله تعالى میفرماید: ﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖ﴾ [التوبه: ۷۱]. «مردان و زنان با ایمان یار و دوست یکدیگرند».
الله تعالى میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٍۚ إِلَّا تَفۡعَلُوهُ تَكُن فِتۡنَةٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَفَسَادٞ كَبِيرٞ٧٣﴾ [انفال: ۷۳]. «و کافران نیز دوست و حامی یکدیگرند اگر [این همیاری ] را انجام ندهید ف فتنه و فساد بزرگی در زمین روی خواهد داد».
الله تعالى بیان میکند که مؤمنان دوست و برادر یکدیگرند و کافران دوست و برادر همدیگر هستند. هرگاه مسلمانان دوستی و برادری میان خودشان را فراموش کنند و بجای دوستی با یکدیگر، دست دوستی بهسوی دشمنان دراز کنند، فتنه و فساد فراگیر خواهد شد، زیرا دلها دچار شک و تردید میشوند و توجه و اعتماد بسوی کفار تقویت میشود و مسلمانان بهسوی کفار تمایل پیدا میکنند و در نتیجه مسلمانان با کفار همنشین شده و حق و حقیقت بر مسلمانان پوشیده میشود. آنگونه که امروزه به کثرت در میان مسلمانان مشاهده میکنیم که اکثر مدعیان ایمان و اسلام با کفار رابطهی دوستانه برقرار کردهاند و در بسیاری از مسائل، حق برآن مشتبه شده است که بین حق و باطل، هدایت و گمراهی و اولیای رحمن و اولیای شیطان فرقی قائل نیستند؛ و در نتیجه ضرر و فساد جبران ناپذیری بر پیکر امت اسلامی و مسلمانان وارد شده است. برخی از رهبران ملی گرایان معتقد به دوستی با نصاری که میتوان از آنان طلب کمک و یاری نمود با استناد از این آیه: ﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ ٱلنَّاسِ عَدَٰوَةٗ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلۡيَهُودَ وَٱلَّذِينَ أَشۡرَكُواْۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقۡرَبَهُم مَّوَدَّةٗ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّا نَصَٰرَىٰ﴾ [مائده: ۸۲]. «یهودیان و مشرکان را از همه مردم در دشمنی با مؤمنان سخت تر خواهی یافت، و بیتردید نزدیک تر از همه به مهر و محبت مؤمنان، کسانی را خواهد یافت که گفتند: ما نصاری هستیم».
ملی گرایان بر این باور هستند که این آیه بیانگر جواز دوستی با نصاری است؛ زیرا نصاری در دوستی از دیگران به مسلمانان نزدیکتر هستند. این تفسیر اشتباه است و تأویلی بیش نیست؛ چرا که با بقیهی آیات قرآن که برخی از آنها ذکر شد مخالف است، و از طرفی دوستی با کفار اعم از اهل کتاب و دیگران کمک گرفتن از آنان در بسیاری از احادیث منع شده است.
پیامبر ج میفرماید: «مَنْ قَالَ فِي الْـقُرْآنِ بِرَأْيِهِ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنْ النَّارِ» [۱۶۰]. «هرکس قرآن را تفسیر به رأی کند باید جایش را در جهنم مشخص کند (یعنی جهنمی است)».
قانون کلی این است که برخی از آیات قرآن با برخی دیگر تفسیر میشود نه اینکه یک آیه بدون در نظر گرفتن آیات دیگر تفسیر شود. جایز نیست که یک آیه چنان تفسیر شود که با قسمتهای دیگر تضاد داشته باشد. در آیات دیگر قرآن کریم دوستی با کفار و یهود و نصاری حرام اعلام شده است و این آیه همسو با آیات دیگر مبین همان حکم است نه چیزی دیگر. ملی گرایان بدلیل کج فهمی و عدم تدبر در مفهوم آیه، دچار سوء برداشت شدهاند.
ما با کمک اقوال مفسرین و اصحاب علم و امامت و امانت در دین، آیه را توضیح میدهیم. بنابر تفسیر علما، مفهوم آیه و الفاظ صریح آیه این است که «أن النصاری أقرب مودة للمؤمنین من الیهود والمشركین، لیس معناها انهم یوادون المؤمنون، ولا إن المؤمنین یوادونهم». «نصاری در امر دوستی و محبت با مسلمانان نزدیکتر هستند تا یهود و مشرکین یعنی نصاری در دوستی، از دیگران به مسلمانان نزدیکتر هستند. معنای آیه این نیست که نصاری با مؤمنین دوست هستند و مسلمانان با آنان دوست هستند و یا با همدیگر دوستی داشته باشند». بر فرض این که نصاری با مؤمنین دوستی کنند اما مسلمانان اجازه ندارند با آنان دوستی و همکاری داشته باشند؛ زیرا پروردگار در آیات گذشته از این کار منع کرده است.
الله تعالى میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡيَهُودَ وَٱلنَّصَٰرَىٰٓ أَوۡلِيَآءَ﴾ [مائده: ۵۱]. «ای کسانی که ایمان آورده اید یهود و نصاری را دوستان خود نگیرید».
الله تعالى میفرماید: ﴿لَّا تَجِدُ قَوۡمٗا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ يُوَآدُّونَ مَنۡ حَآدَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُ﴾ [مجادله: ۲۲]. «هیچ قومی را نمییابی که به الله تعالى و روز قیامت ایمان آورده باشد در حالی که با کسانی که با الله و رسولش مخالفت کردهاند دوستی کنند».
بدیهی است که یهود و نصاری با الله و رسولش دشمن هستند شریعت الهی را نمیپذیرند؛ الله و رسول را تکذیب میکنند؛ بنابراین چگونه جایز است مسلمان با چنین کسی طرح دوستی و همکاری داشته باشد؟ نعوذ بالله من الخذلان و طاعة الهوی و الشیطان.
گروهی از ملی گرایان معتقدند که پروردگار در مورد دوستی با کفاری که با ما سر جنگ نداشتهاند و علیه ما اقدامی ننمودهاند؛ مسئله را سهل و آسان نموده؛ استدلال آنان این آیه است که الله تعالى فرموده: ﴿لَّا يَنۡهَىٰكُمُ ٱللَّهُ عَنِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يُقَٰتِلُوكُمۡ فِي ٱلدِّينِ وَلَمۡ يُخۡرِجُوكُم مِّن دِيَٰرِكُمۡ أَن تَبَرُّوهُمۡ وَتُقۡسِطُوٓاْ إِلَيۡهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُقۡسِطِينَ٨﴾ [ممتحنه: ۸]. «الله تعالى شما را از نیکی کردن و دادگری با کسانی که در [امر] دین با شما نجنگیدهاند و شما را از دیارتان بیرون نکرده اند، نهی نمیکند. بیتردید الله تعالى دادگران را دوست میدارد».
این استدلال نیز باطل بوده و تفسیر به رأی است و تأویل نابجا محسوب میشود.
الله تعالى دوستی با کفار و همراز بودن با آنان را بر مسلمانان حرام نموده است. بدون اینکه بین یهود و نصاری و کفار و مشرکین فرقی قایل شود و همچنین بدون فرق بین کسانی که با ما جنگیدهاند و کسانی که با ما نجنگیدهاند. چگونه مسلمان سخنی را به الله تعالى نسبت میدهد که الله تعالى آن سخن را نفرموده است و قرآن را بگونهای تفسیر نماید که مخالف با مدلول آیات و احادیث است؟! چه سخن بیربطی! معنای حقیقی آیه نزد اهل علم این است که مسلمانان میتوانند نسبت به کفاری که با ما عهد و امان و ذمهای دارند، احسان و نیکی داشته باشند و به آنان صدقه بدهند. در حدیث آمده که: «أن أسماء بنت ابي بكر قدمت عليها امها في المدينة في عهد النبي ج وهي مشركة تريد الدنيا، فأمر النبي ج أسماء أن تَصِلَ أمها» [۱۶۱]. «اسماء بنت ابی بکر میگوید: مادرش در حالی که مشرک بود و به خاطر مال دنیا در مدینه نزد ایشان آمد، این زمان، رسول الله ج در مدینه بود، پیامبر ج به اسماء دستور داد با مادرش صله رحم کند (حق خویشاوندی را رعایت نماید)» .
و این زمانی است که در روایت صحیح آمده است که رسول الله ج به عمر س جبهای هدیه دادند؛ عمر س آن را به برادر مشرکی در مکه هدیه کرد [۱۶۲].
این نوع احسانات و نیکیها سبب دخول غیر مسلمانان در اسلام میشود، (معنای آیه این است) که ما نسبت به آنان صله رحمیداشته باشیم و حق خویشاوندی را به جا آوریم و با نیازمندان سخاوت داشته باشیم، این کار به نفع مسلمانان است نه به ضرر آنان. انسانهای صاحب فکر واندیشه تأیید خواهند کرد که این کار در حکم موالات و دوستی با کفار نیست. ملی گرایان میگویند: وحدت و همبستگی ملی و احیای قومیت و عربیت بین مسلمانان و غیر مسلمانان آنان را تبدیل به نیرویی قوی در برابر دشمنان میکند و آنان را وادار میکند تا حساب ببرند و حقوق و منافع آنان را محترم بشمارند، و اگر مسلمانان عرب با غیر مسلمانان عرب اتحاد و همبستگی ملی نداشته باشند در مقابل دشمنان ناتوان خواهند شد و در نتیجه دشمنان به منافع آنان چشم طمع خواهند داشت.
یکی دیگر از شبهات ملی گرایان این است که میگویند: اگر عربها فقط به اسلام چنگ بزنند، و همگان زیر پرچم اسلام گرد هم آیند و ندای اسلامیت سر دهند، دشمنان اسلام به آنان حسادت میورزند و در مقابل آنان قد علم نموده و مانع رسیدن آنان به منافع و خواسته هایشان خواهند شد تا مبادا مسلمانان قوی شوند و بتوانند در جنگهای اسلامی علیه دشمنان اسلام پیروز شوند و مسلمان به عزت و سر افرازی پیشین دست پیدا کند؛ ملی گرایان میگویند همبستگی با معیارهای اسلامی موجب عقب ماندگی ما میشود و دشمنان را علیه ما میشوراند. در پاسخ این شبهه باید گفت: بدون تردید همبستگی مسلمانان پیرامون اسلام و چنگ زدن آنان به دین الهی و تحکیم شریعت الله، و اعلام عداوت و دشمنی با دشمنان دین و اسلام، پیام آور عزت و پیروزی ازجانب پروردگار یکتاست و با همبستگی اسلامی است که الله تعالى، رعب و وحشت مسلمانان را در دل کفار میآورد، تا از مسلمانان بترسند و از آنان حساب ببرند و حقوق مسلمانان را کامل پرداخت نمایند، اینگونه در گذشته برای مسلمانان این اتفاق افتاد.
در صدر اسلام در بین مسلمانان بسیاری از یهود و نصاری زندگی میکردند؛ اما هرگز مسلمانان با آنان دست دوستی ندادند و از آنان در برابر دشمنان تقاضای کمک ننمودند، بلکه فقط الله تعالى را مد نظر قرار دادند و فقط از باری تعالى کمک و نصرت و مدد خواستند. پروردگار هم آنان را نصرت و یاری رساند و آنان را بر دشمنانشان پیروز گردانید. قرآن و سنت، شاهد قضایای مجد و عظمت مسلمانان در گذشته هستند. تاریخ گواه و شاهد است و مسلمان و غیر مسلمان میپذیرند که مسلمانان در گذشته صاحب چه عظمت و عزتی بودند. رسول الله ج در زمان غزوه بدر، از مدینه بسوی بدر هجرت نمود بدون اینکه از یهود مدینه تقاضای نیروی کمکی کند در حالی که مسلمانان شدیداً به کمک نیاز داشتند، اما با این وجود پیامبر و مسلمانان از یهود درخواست کمک ننمود نه در بدر و نه در احد، در عین حالی که شدیداً به کمک نیاز داشتند بخصوص در روز احد.
جریانات زمان رسول الله ج بهترین دلیل است بر این که مسلمانان اجازه ندارند بسوی دشمنان دست دوستی دراز کنند و اجازه دهند غیر مسلمانان در ارتش اسلام وارد شوند و از آنان تقاضای کمک و یاری نمایند؛ زیرا نمیتوان بر دشمن اعتماد نمود، و از طرفی ورود نیروهای غیر مسلمان به کشورهای اسلامی باعث ترویج فساد بین مسلمانان میشود، این کار تهدیدی است برای رفتار و منش و اخلاق مسلمانان. این کار سبب ترویج شبهات و عدوت و دشمنی بین مسلمانان میشود. بنابر این کسانی که راه و روش رسول الله ج و یارانش سر مشق و الگو قرار نمیگیرد، باری تعالى هم نصرتش را شامل حال آنان نمیکند.
اما خشم کفار از همبستگی مسلمانان بر آموزههای دینی، همان چیزی است که الله میپسندد و از آن راضی و خشنود میشود و نصرتش را قطعاً شامل حال آنان میکند.
اتحاد اسلامی پیام آور نصرت الهی است، زیرا مسلمانان به خاطر رضایت الله ذو الجلال دشمنان دین اسلام را از خود ناراض نمودهاند و بخاطر نصرت دین الله و حمایت از شرع مطهر اسلام، دشمنان را خشمگین نمودهاند.
باید دانست که خشم و کینهی کفار علیه مسلمانان زمانی فروکش خواهد کرد که مسلمانان از دین و اعتقادات خویش دست بردار شوند و دین و آئین دشمنان اسلام را اختیار نمایند و همه تن به آنان بپیوندند، اما باید دانست که این کار کفر و ضلالت کامل است و سبب عذاب و شقاوت دنیا و آخرت خواهد شد.
همانگونه که پروردگار میفرماید: ﴿وَلَن تَرۡضَىٰ عَنكَ ٱلۡيَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمۡ﴾ [البقره: ۱۲۰]. «و هرگز یهود و نصاری از تو خوشنود نمیشوند تا این که از دین ایشان پیروی کنی» .
الله تعالى میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ هُدَى ٱللَّهِ هُوَ ٱلۡهُدَىٰۗ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ ٱلَّذِي جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٍ﴾ [البقره: ۱۲۰]. «بگو: بیتردید هدایت الله تعالى هدایت حقیقی است و اگر پس از دانشی که تو را حاصل شده است از امیال آنها پیروی کنی در برابر الله تعالى هیچ سرپرست و یاوری نخواهی داشت».
الله تعالى میفرماید: ﴿وَلَا يَزَالُونَ يُقَٰتِلُونَكُمۡ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمۡ عَن دِينِكُمۡ إِنِ ٱسۡتَطَٰعُواْۚ وَمَن يَرۡتَدِدۡ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَيَمُتۡ وَهُوَ كَافِرٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ﴾ [البقره: ۲۱۷]. «و آنها پیوسته با شما میجنگد تا اگر بتوانند، شما را از دینتان باز گردانند و هر که از شما از دین خود برگردد و کافر بمیرد، آنان اعمالشان در دنیا و آخرت تباه شده و آنها اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند ماند».
الله تعالى میفرماید: ﴿ثُمَّ جَعَلۡنَٰكَ عَلَىٰ شَرِيعَةٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡرِ فَٱتَّبِعۡهَا وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ١٨ إِنَّهُمۡ لَن يُغۡنُواْ عَنكَ مِنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗاۚ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۖ وَٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُتَّقِينَ١٩﴾ [جاثیه: ۱۸ - ۱۹]. «سپس تو را بر شریعتی که از امر [الله] است قرار دادیم، پس از آن پیروی کن و از هوسهای کسانی که نمیدانند پیروی مکن، آنها هرگز در برابر الله تعالى از تو حمایتی نتوانند کرد، همانا ستمگران یار و یاور یکدیگرند و الله یاور پرهیزکاران است».
پروردگار در این آیات مبارک بیان فرموده است که کفار هرگز از ما راضی نخواهند شد؛ مگر اینکه ما مسلمانان از دین و آیین آنان پیروی نموده و از شریعت اسلام دست بردار شویم. کفار پیوسته و به استمرار با ما خواهند جنگید تا ما را از دین و آیینمان تا جایی که بتوانند منحرف کنند.
الله تعالى به ما خبر داده است که هرگاه از کفار اطاعت نمودیم و از خواستههای آنان پیروی نمودیم، بر این اعتقاد از دنیا بمیریم، همیشه در جهنم خواهیم ماند. نسأل الله العافیة من ذلک و نعوذ بالله من موجبات غضبه و أسباب انتقامه.
وجه چهارم: چهارمین دلیل بر بطلان استدلال ملی گرایان و نژادپرستان این است که همبستگی ملی منجر به تشکیل جامعهای خواهد شد که مبنای آن رای اجتماع خواهد بود و این یعنی کنار گذاشتن حکم قرآن. زیرا ملیت غیر مسلمان نخواهد پذیرفت که مسلمانان براساس قوانین الهی جامعه را اداره کنند. بنابراین میطلبد قوانینی تصویب شود تا جامعه به طور مساوی براساس آن اداره شود. از طرفی بدیهی است که این قوانین با شرع اسلام متضاد خواهند شد. بسیاری از ملی گرایان به صراحت چنین چیزی را عنوان نمودند. آن گونه که در مطالب گذشته بیان شد. بدون تردید این کار فساد، کفر و ارتداد است،
آنگونه که الله تعالى فرموده: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا٦٥﴾ [النساء: ۶۵]. «پس نه، به پرودگارت سوگند، که آنان ایمان نمیآورند تا تو را در درگیریها و اختلافات خود داور قرار ندهند، و سپس ملالی از داوری تو در دل نداشته باشند».
الله تعالى فرموده: ﴿أَفَحُكۡمَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ يَبۡغُونَۚ وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكۡمٗا لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ٥٠﴾ [مائده: ۵۰]. «آیا آنها خواهان حکم جاهلیتند؟ و برای قومی که یقین دارند، حکم چه کسی از حکم الله بهتر است».
الله تعالى فرموده: ﴿وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ﴾ [مائده: ۴۴]. «و هر که مطابق آیات الهی حکم نکند، آنها واقعاً کافرند».
و فرموده: ﴿وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ﴾ [مائده: ۴۵]. «و هر که مطابق آیات الهی حکم نکند آنها حقا ستمگرند».
و فرموده: ﴿وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ﴾ [مائده: ۴۷]. «و هر که مطابق آیات الهی حکم نکند، پس ایشانند فاسقان».
هر دولتی که براساس شریعت الله تعالى حکم نکند و به تحکیم شریعت الهی راضی نباشد، به نص آیات قرآن، کافر و ظالم و فاسق است. بر مسلمانان واجب است با چنین حکومت هایی بخاطر رضایت و خوشنودی الله تعالى، بغض و عداوت و دشمنی داشته باشند دوستی و موالات با آنها حرام است تا اینکه به الله تعالى ایمان بیاورند و قانون شریعت الهی در جامعه پیاده نموده و از اجرای دستورات شرع مطهر راضی و خوشنودباشند؛ آنگونه که الله تعالى فرموده: ﴿قَدۡ كَانَتۡ لَكُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنكُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ كَفَرۡنَا بِكُمۡ وَبَدَا بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُ﴾ [ممتحنه: ۴]. «همانا برای شما در ]حالات ] ابراهیم و کسانی که با او بودند سر مشق خوبی است، آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و از آنچه به جای الله تعالى میپرستید بیزاریم و ]آیین ] شما را منکریم، و میان ما و شما برای همیشه دشمنی و کینه پدید آمده است تا وقتی که به الله یگانه ایمان بیاورید».
شیخ ابن باز، مجموع فتاوی و مقالات متنوعة (۱/۲۸۵ – ۳۰۶)
[۱۵۶] أخرجه: ابن اسحاق و ابن منذر و ابن أبی حاتم و أبوالشیخ، کما فی: «الدر المنثور» ۲/۲۷۸،۲۷۹. وانظر «تفسیر ابن کثیر» ۱/۳۹۰. [۱۵۷] «مجموع الفتاوی» (۲۸/۳۲۸، ۳۲۹). [۱۵۸] این مکان امروزه به نام « الحرة الغربیة» معروف است. [۱۵۹] مسلم (۱۸۱۷). [۱۶۰] ترمذی (۲۹۵۰،۲۹۵۱) و قال فی الموضع الاول: «حس صحیح»، و فی الموضع الثانی: «حدیث حسن» و النسائی فی « الکبری» (۸۰۸۵، ۸۰۸۴ ) و احمد فی المسند (۱/۲۳۳، ۲۶۹، ۳۲۷). [۱۶۱] بخاری (۲۶۲۰) و اطرافه فیه، مسلم (۱۰۰۳) بمعناه. [۱۶۲] بخاری (۸۸۶) و اطرافه فیه، و مسلم (۲۰۶۸) بمعناه.