فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۱۳]حکم اجازه‌ی والدین برای جهاد

[۱۳]حکم اجازه‌ی والدین برای جهاد

س: در مورد جهاد در راه الله توضیح دهید با در نظر داشتن این که من، برادر بزرگ هستم و پدرم فوت کرده، و مادرم زنده است، و زن و بچه هم دارم. از مادرم خواستم با شرکتم در جهاد موافقت کند؛ اما او مخالفت کرد. آیا من می‌توانم جهاد بروم؟

ج: جهاد از برترین اعمال است و نیز نیکی به والدین از افضل اعمال به شمار می‌رود. لذا زمانی‌که شخصی می‌خواهد به جهاد شرعی برود باید از آن‌‌ها کسب اجازه کند، اگر به او اجازه دادند که خوب، و الا نباید به جهاد برود، بلکه باید در کنار آن‌‌ها بماند؛ چرا که در کنار آن‌‌ها یا یکی شان ماندن، خود یکی از انواع جهاد است.

اصل در این‌باره حدیثی از ابن مسعود س است که می‌گوید: از رسول الله ج سؤال کردم: کدام عمل، نزد الله پسندیده‌تر است؟ فرمود: «الصَّلَاةُ عَلَى وَقْتِهَا». «نمازی که در وقت خودش، خوانده شود». عرض کردم: بعد از آن؟ فرمود: «ثُمَّ بِرُّ الْـوَالِدَيْنِ» «نیکی‌به پدر و مادر». عرض کردم: بعد از آن؟ فرمود: «ثُمَّ الْـجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ» «جهاد در راه الله». ابن مسعود س می‌گوید: رسول الله ج همین سه مطلب را به من گفت. اگر بیشتر می‌پرسیدم، ایشان نیز، جواب بیشتری می‌داد [۱۱۰۴].

عبدالله ابن عمرو ب می‌گوید: مردی نزد رسول الله ج آمد از ایشان اجازه خواست تا به جهاد برود. رسول الله ج فرمود: «أَحَيٌّ وَالِدَاكَ » آیا پدر و مادرت، زنده‌اند؟ گفت: بلی، رسول الله ج فرمود: «فَفِيهِمَا فَجَاهِدْ» جهاد تو، خدمت به آن‌هاست [۱۱۰۵]. رواه البخاری و النسائی و أبوداود و الترمذی و صححه.

در روایتی دیگر آمده: مردی آمد و گفت: یا رسول الله ج من آمده‌ام و قصد جهاد در رکاب تو را دارم و در حالی آمده‌ام که والدینم می‌گریستند، رسول الله ج فرمود: «فَارْجِعْ إِلَيْهِمَا فَأَضْحِكْهُمَا كَمَا أَبْكَيْتَهُمَا» پیش آن‌‌ها برگرد و آن‌‌ها را بخندان‌همان گونه که گریاندی. [۱۱۰۶] رواه أحمد و أبوداود و ابن ماجه.

از ابو سعید خدری س روایت است: «که مردی از یمن به حضور رسول الله ج رسید، رسول الله ج گفت؟ «هَلْ لَكَ أَحَدٌ بِالْـيَمَنِ » آیا کسی را در یمن داری؟ گفت: والدینم، فرمود: «أَذِنَا لَكَ» آیا به تو اجازه دادند؟ گفت: خیر، فرمود: «ارْجِعْ إِلَيْهِمَا فَاسْتَأْذِنْهُمَا فَإِنْ أَذِنَا لَكَ فَجَاهِدْ وَإِلَّا فَبِرَّهُمَا». «پیش آن‌‌ها بازگرد از آن‌‌ها اجازه بگیر اگر به تو اجازه دادند، جهاد کن در غیر این صورت به آن‌‌ها نیکی‌کن» [۱۱۰۷]. رواه أبوداود

از معاویه بن جاهمة سلمی روایت است که: جاهمة س به نزد رسول الله ج آمد و گفت:‌ای رسول الله ج َقصد جهاد دارم و آمده‌ام تا با شما مشورت کنم رسول الله ج فرمود: «هَلْ لَكَ مِنْ أُمٍّ؟» آیا مادر داری؟گفت: آری، فرمود: «الْـزَمْهَا؛ فَإِنَّ الْـجَنَّةَ عِنْدَ رِجْلَيهَا» پیش او بمان که بهشت نزد قدم‌های اوست [۱۱۰۸].

همه این دلایل و آن چه که در این معنا آمده برای کسی است که جهاد بر او فرض عین نشده باشد، اما اگر بر او فرض عین شد ترک آن گناه است. چون‌هیچ اطاعتی از مخلوق در معصیت خالق پذیرفته نیست و زمانی جهاد فرض عین می‌گردد که فرد در بین دو صف مبارزه قرار گیرد و یا بسیج عمومی اعلام شود.

و بالله التوفیق، و صلی الله علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم

فتاوای انجمن دایمی مباحث علمی و افتا (۱۲/۱۵/۱۸)

[۱۱۰۴] متفق علیه بخاری (۵۲۷) و مسلم (۸۵). [۱۱۰۵] بخاری ۳۰۰۴، ۵۹۷۲ . مسلم ۲۵۴۹. [۱۱۰۶] احمد، (۲/۲۰۴،۱۹۸،۱۹۴،۱۶۰) ابوداود (۲۵۲۸)نسائی (۴۱۶۸) و ابن ماجه (۲۷۸۲) ابن حبان (۴۲۳،۴۱۹) حاکم۴/۱۵۳،۱۵۲ (۷۲۵۰،۷۲۵۵) حاکم آن را صحیح دانسته و ذهبی با آن موافق است. [۱۱۰۷] رواه ابو داود (۲۵۳۰) احمد (۳/۷۵).ابن حبان (۴۲۲) قال فی مجمع الزوائد (۸/۱۳۸): رواه احمد و اسناده حسن. وصححه الالبانی فی صحیح ابی داود. (۲۲۰۷). [۱۱۰۸] احمد (۳/۴۲۹) و نسائی (۳۱۰۶) ابن ماجه (۲۷۱۸) مطولاً، و البیهقی فی «السنن الکبری» (۱۷۶۱۰) و الحاکم ۲/۱۰۴، ۴/۱۵۱ (۷۲۴۸،۲۵۰۲) و صححه و وافقه الذهبی.