[۲۱۵] حکم توسل به اولیا و شرح حدیث ابن عباس ب
س: آیا این حدیث صحیح است؟ آیا بیانگر جواز توسل به مقام اولیا است؟ حدیث بدین شرح است: «عَنْ أَنَسٍ بن مالك س أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْـخَطَّابِ س كَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْـعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْـمُطَّلِبِ؛ فَقَالَ اللَّـهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا، وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا. قَالَ فَيُسْقَوْنَ». «از انس بن مالک س روایت است که عمر بن خطاب س: در زمان خشکسالی از عباس بن عبدالمطلب س طلب دعای باران کرد و گفت: بارالها ما به وسیلهی پیامبرمان ج به تو توسل میجستیم، به ما باران عطا میفرمودی، اکنون به وسیلهی عموی پیامبر ج به تو متوسل میشویم لذا بر ما باران عطا فرما، گوید: باران بر آنان میبارید» [۳۶۴].
ج: حدیثی که سؤالکننده به آن اشاره نموده صحیح است و بخاری آن را روایت نموده است؛ اما اگر کسی تأمل کند، میفهمدکه این حدیث بیانگر عدم توسل به مقام پیامبر ج و... است، چرا که توسل، وسیله گرفتن است. و وسیله چیزی است که فرد را به مقصد برساند اما وسیله در حدیث فوق بدین صورت است: «نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا، وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا». «پروردگارا! ما قبلاً به وسیله پیامبرت ج طلب باران میکردیم برای ما باران نازل میکردی و اکنون به وسیله عموی پیامبرمان ج عباس س از شما طلب باران میکنیم» [۳۶۵].
مراد در این جا توسل به الله به وسیلهی دعای پیامبر ج است. همان طور که آن مرد گفت: «يا رسول الله ج، هَلَكَتِ الأموال وانقَطَعَتِ السُّبُل؛ فادعُ الله يُغِيثُنَا». «ای رسول الله ج ! اموال ما از بین رفت و راهها قطع شده است از الله بخواه تا به ما باران بدهد». «ولأن عمر س فال: للعباس: قُم يا عباس فَادعُ الله، فدعا»: (چرا که عمر س به عباس س گفت:ای عباس! برخیز دعا کن که الله باران عنایت کند و دعا کرد). در این جا اگر مراد توسل به مقام میبود عمر س قبل از آن که به عباس س متوسل شود به مقام پیامبر ج متوسل میشد چرا که مقام پیامبر ج نزد الله از مقام عباس س بالاتر است.
نتیجه: توسل به دعای افراد صالحی که امید میرود دعایشان قبول شود، اشکالی ندارد. صحابه ش به وسیلهی دعای پیامبر ج به الله متوسل میشدند و عمر س به وسیله دعای عباس س به الله متوسل میشد، لذا اگر فرد نیکوکاری که شایستهی اجابت دعا است. خوراک، نوشیدنی، لباس و مسکنش حلال و به تقوی و عبادت معروف است، ایرادی ندارد هر دعایی را که دوست داری از او به خواهی تا برایت دعا کند. مشروط به این که آن فرد مغرور نشود و اگر از این دسته افراد باشد برایت درست نیست که با این خواستهات او را نابود کنی، چون این خواسته به ضرر اوست.
از نظر بنده: این کار جایز است. اما پسندیده نیست بلکه شایسته میدانم که انسان خودش بدون واسطه از الله بخواهد بدون آن که بین خود و پروردگارش واسطهای قرار دهد، چون بدین صورت امید قبولی دعا بیشتر و به ترس از الله نزدیکتر است. و نیز شایسته میدانم که هرگاه انسان از برادری که امید دارد دعایش اجابت شود، درخواست دعا میکند، هدفش خوبی کردن به وی باشد. یعنی: خوبی کردن به دعاکننده بدون آن که برطرف کردن نیازش را به او واگذار نماید؛ چرا که وقتی درخواست دعا به خاطر برطرف شدن نیاز باشد، مانند: درخواست مال و چیزهای ناپسند و از این قبیل است، اما اگر با این کار قصد خوبی کردن به برادرش را داشته باشد، به خاطر خود همین خوبی کردن به مسلمان به فرد پاداش داده میشود، همان طور که معروف است، و این بهتر و نیکوتر است.والله ولی التوفیق.
شیخ ابن عثیمین- فتاوای عقیده ص (۲۸۴-۲۸۳)
[۳۶۴] بخاری (۱۰۱۰). [۳۶۵] بخاری (۱۰۱۴)،ومسلم (۸۹۷).