[۱۱] شخص با خانوادهی بینماز خود چگونه رفتار کند؟
س: شخصی خانوادهاش را به خواندن نماز دستور میدهد ولی آنها به حرف او گوش نمیدهند، آیا این شخص با آنها زندگی کند یا این که از آن خانه خارج شود؟
ج: این خانواده اگر هیچ وقت نماز نمیخوانند کافر و مرتد هستند و برای این شخص جایز نیست که با آنان سکوت کند؛ ولی بر او واجب است که آنها را با اصرار و تأکید بهسوی نماز دعوت دهد، شاید که الله تعالی هدایتشان کند، زیرا تارک نماز به دلیل کتاب، سنت، و اقول صحابه و رأی صحیح، کافر است.
دلیل از قرآن: گفتار الله تعالی در مورد مشرکین است که فرموده است:
﴿فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَإِخۡوَٰنُكُمۡ فِي ٱلدِّينِۗ وَنُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ١١﴾ [التوبة: ۱۱].
«اگر آنان (از کفر) توبه کردند (و احکام اسلام را مراعات کردند) و نماز را خواندند و زکات دادند (کاری با آنان نداشته باشید چون) در این صورت برادران دینی شما هستند. ما آیات خود را برای اهل دانش و معرفت بیان میکنیم».
مفهوم آیه این است که اگر آنان نماز نخواندند و زکات ندادند، پس برادران دینی شما نیستند و مسلم است که اخوت دینی با معاصی و گناه منتفی نمیشود؛ بلکه این امر تنها با خروج از دین اسلام منتفی میگردد.
دلیل از سنت: «إنّ بَينَ الرّجُلَ وبَينَ الَشّرك والکُفرِ تَرك الصّلاَة» [۶۸۲]. «بی گمان فرق بین انسان و بین شرک و کفر ترک نماز است».
همچنین حدیثی به روایت بریده س در سنن چنین آمده است: «اَلعَهدُ الّذی بيننا وَبينَهُم الصَّلاَة فَمَن تَرَکَهَا فَقَد کَفَرَ» [۶۸۳]. «وجه تمایز ما و آنان در نماز است، پس هرکس که نماز را ترک دهد کافر میگردد».
اما اقوال صحابه: امیر المؤمنین عمر س گفته است: «لا حَظَّ فِی اَلإسلاَمِ لَمِن تَرَك الصَّلاَة» [۶۸۴]. «تارک نماز در اسلام هیچ بهره و نصیبی ندارد».
واژهی (حظ) به معنی نصیب است که در این جا به صورت نکره در سیاق نفی آمده و در حکم عام میباشد: یعنی هیچ بهرهای در اسلام ندارد، نه کم و نه زیاد.
عبدالله بن شقیق س گفته است: «كانَ أصحابُ النَّبیِّ ج لا يرَون شيئاً مِنَ الأعمالَ تركهُ كفراً غير الصّلاةِ» [۶۸۵]. «اصحاب رسول الله ج هیچ گناهی جز ترک نماز را کفر نمیدانستند».
اما از جهت رأی و نظر صحیح: گفته میشود: آیا عاقلانه است مردی که در قلبش ذرهای ایمان وجود داشته باشد و عظمت نماز را شناخته و از یادآوریها و توجه ویژهی الله تعالی نسبت به آنان آگاه باشد باز هم به ترک آن اصرار میورزد؟ هرگز نه!
دلایل کسانی را که به تکفیر تارک نماز قایل نیستند بررسی کردم، دلایل آنها از پنج حالت خالی نیست:
۱- دلایلی که نمیتوان از آن برای عدم تکفیر تارک الصلاة استدلال نمود.
۲- دلایلی که مقید به حالت و وضعیتی هستند که ترک نماز در آن حالت و وضعیت ممتنع است.
۳- یا مقید به حالتی هستند که تارک نماز در آن معذور قرار میگیرد.
۴- یا این که آن دلایل عام هستند و به وسیلهی احادیث کفر تارک الصلاة خاص شدهاند.
۵- یا به علت ضعف نمیتوان از آنها استدلال نمود.
پس از آن که ثابت شد که تارک نماز کافر است، باید بدانیم که بر او احکام مرتدین مترتب میشود.. در هیچ نصی از نصوص به اثبات نرسیده است که تارک نماز مؤمن است، یا به بهشت میرود و یا از آتش جهنم رهایی مییابد و... از این رهگذر است که نیازی نمیبینیم که کفر تارک نماز را به کفر نعمت یا به کفر اصغر تأویل کنیم.
به دلایل دیگری از این قبیل اشاره میکنیم:
۱- جایز نیست که مسلمانی دختر نمازخوان را در نکاح فرد بینماز در آورد و اگر برایش عقد نکاح بسته شود، این نکاح باطل و زن برای این مرد حلال نمیشود، چون الله تعالی در مورد زنان مهاجر گفته است: ﴿فَإِنۡ عَلِمۡتُمُوهُنَّ مُؤۡمِنَٰتٖ فَلَا تَرۡجِعُوهُنَّ إِلَى ٱلۡكُفَّارِۖ لَا هُنَّ حِلّٞ لَّهُمۡ وَلَا هُمۡ يَحِلُّونَ لَهُنَّ﴾ [الممتحنه: ۱۰]. «و اگر این زنان (مهاجر) را مؤمن یافتید، آنان را بهسوی کافران برنگردانید، این زنان برای آن مردان و آن مردان برای این زنان حلال نیستند».
۲- شخصی که بعد از عقد نکاح به کلی تارک نماز میشود، نکاحش فسخ شده است و بدلیل آیهای که سابقاً ذکر کردیم، این زن برایش حلال نمیشود، برحسب تفصیلاتی که اهل علم در این مورد بیان نمودهاند؛ که قبل از دخول و آمیزش تارک نماز باشد یا بعد از آن.
۳- ذبیحهی شخص بینماز غیرقابل خوردن است. چرا؟ چونکه ذبیحهاش حرام است، و حالآن که ذبیحهی یهودی و نصرانی برای ما حلال است، پس ذبیحهی شخص بینماز پلیدتر از ذبیحهی یهودی و نصرانی است.
۴- بینماز اجازه ندارد به مکه و حدود حرم داخل شود، چونکه الله تعالى فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡمُشۡرِكُونَ نَجَسٞ فَلَا يَقۡرَبُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ بَعۡدَ عَامِهِمۡ هَٰذَاۚ وَإِنۡ خِفۡتُمۡ عَيۡلَةٗ فَسَوۡفَ يُغۡنِيكُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦٓ إِن شَآءَۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٞ٢٨﴾ [التوبة: ۲۸]. «ای کسانی که ایمان آوردهاید، بیگمان مشرکان (بسبب عقیده و کفرشان) پلیدند، لذا، نباید پس از امسال (نهم هجری) به مسجدالحرام وارد شوند. اگر (بعلت قطع روابط تجاری آنان با شما) از فقر میترسید، (نترسید) الله تعالى شما را به فضل و رحمت خود بینیاز میگرداند، زیرا الله آگاه و دارای حکمت است».
۵- در صورت فوت یکی از اقارب (خویشاوندان)، بینماز از او ارث نمیبرد؛ بدین ترتیب اگر فرد مسلمان و اهل نماز فوت کند و پسری بینماز و پسر عمویی (عصبه) اهل نماز برجای بگذارد چه کسی از او ارث میبرد؟ پسر بینماز یا پسر عموی نمازگزار؟
پاسخ این است که پسر بینماز از او ارث نمیبرد؛ بلکه ارث به پسر عمویش میرسد.
اُسامه بن زید ب از رسول الله ج روایت کرده است: «لَايَرِثُ الْـمُسْلِمُ الكَافِر ولا الكافر والْـمُسْلِمَ» [۶۸۶]. «مسلمان از کافر و کافر از مسلمان ارث نمیبرد».
همچنین میفرماید: «الْـحِقُوا الْـفَرَائضَ بِأَهْلِهَا، فَمَا بَقِيَ فَهُوَ لأَوْلَى رَجُلٍ ذَكَرٍ» [۶۸۷]. «سهمیههای معین شدهی ارث را به صاحبان آنها بدهید و باقیمانده آن را به نزدیکترین خویشاوند مرد میت بدهید».
۶- بینماز وقتیکه بمیرد نباید غسل و تکفین شود و نباید بر او نماز جنازه خواند و همچنین مسلمانان اجازه ندارند او را در گورستان مسلمانان دفن کنند؛ پس چه کارش کنیم؟ جسدش را به بیابان برده و در آنجا گودالی حفر نموده و با همان لباس در آنجا دفنش میکنیم، زیرا او در اسلام از هیچ حرمت و کرامتی برخوردار نیست. بنابراین برای هیچ کسی جایز نیست که فردی بینماز نزدش، بمیرد و او را به مسلمانان عرضه کند تا بر او نماز جنازه بخوانند.
۷- بینماز در روز رستاخیز با فرعون، هامان، قارون، ابّی ابن خلف و سایر پیشوایان کفر محشور میشود و به بهشت نمیرود و برای هیچ یکی از اعضای خانوادهاش جایز نیست که برایش دعای رحمت و مغفرت بخوانند، زیرا او کافر است و مستحق دعا و استغفار نمیباشد- پناه بر خدا-
الله تعالى میفرماید: ﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن يَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِكِينَ وَلَوۡ كَانُوٓاْ أُوْلِي قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ١١٣﴾ [التوبة: ۱۱۳]. «برای پیامبر و مؤمنان مناسب نیست که برای مشرکان طلب آمرزش کنند، هرچند که خویشاوند باشند، هنگامی که برای آنان روشن شود که (با کفر و شرک از دنیا رفتهاند و) مشرکان اهل دوزخاند».
برادرانم!
ترک نماز مسئلهی بسیار خطرناکی است که متأسفانه بسیاری از مردم در آن سهلانگاری نموده و افراد بینماز را در خانههایشان جای میدهند، حالآن که استقرار چنین افرادی در خانه جایز نیست. الله تعالى از همه داناتر است. درود و سلام بر محمد و آل و اصحابش.
شیخ ابن عثیمین– رسالة صفة– صلاة النبی ص (۲۹-۳۰)
و مجموعه فتاوا و رسایل (۱۲-۵۰)
[۶۸۲] تخریج این حدیث در فتوای شمارهی (۶) از همین باب گذشت. [۶۸۳] تخریج این حدیث در فتوای شمارهی (۶) از همین باب گذشت. [۶۸۴] «موطاً مالک» ۱/۳۹ (۸۲). [۶۸۵] ترمذی (۲۷۵۷). در تحفة الاحوذی آمده است: «این حدیث را حاکم نیز تخریج کرده و آن را طبق شرایط بخاری و مسلم تصیح کرده است، حافظ نیز آن را در (التلخیص) آورده و روی آن بحث نکرده است» (۷/۳۱۰). [۶۸۶] بخاری (۶۷۶۴) و مسلم (۱۶۱۴). [۶۸۷] بخاری (۶۷۳۲) و مسلم (۱۶۱۵).