[۵۴] آیا لمس آلهی تناسلی وضو را باطل میکند؟
س۱: علما دربارهی باطل شدن وضو در اثر لمس آلهی تناسلی اختلاف دارند، عدهای قایل به عدم بطلان وضو هستند از حدیث «ما هو إلاّ بِضْعَةٌ مِنك» استدلال میکنند.
از دیدگاه شما کدام نظریه راجح و به حق نزدیکتر است؟
ج۱: به نظر من قول راجح همان قول جمهور علماست که قایل به شکسته شدن وضو (در اثر دست زدن به آلهی تناسلی) هستند، زیرا حدیث «ما هو إلاّ بِضْعَةٌ مِنك» (این عضو پارهای از توست) ضعیف است و با توجه به تعارضی که با احادیث صحیح دارد نمیتواند با احادیث صحیح مقابله بکند. احادیث صحیح حاکی از این است که هرکس آلهاش را لمس کند باید وضو بگیرد. این احادیث با فعل «أمر» آمدهاند و اصولاً فعل امر برای وجوب است. فرضاً اگر حدیث «ما هو إلاّ بِضْعَةٌ مِنك» [۶۴۲] ضعیف نباشد قطعاً بوسیلهی حدیث «مَنْ مَسَّ ذَكَرَهُ فَلْيَتَوَضَّأ» [۶۴۳] منسوخ شده است. «هرکس عضو تناسلیاش را لمس کند باید وضو بگیرد».
و بالله التوفیق، و صلی الله علی نبینا محمد و آله و صحبه و سلم
فتاوای انجمن دایمی مباحث علمی و افتا (۵/۲۶۴)
س۲: اگر کسی عضو تناسلیاش را در اثنای غسل کردن لمس کند آیا وضویش میشکند؟
ج۲: فتوای مشهور مذهب (حنبلی) همین است که لمس ذکر ناقص وضو است. بنابراین اگر دست کسی در حین غسل به عمد یا به غیر عمد با آلهی تناسلیاش تماس پیدا کند لازم است که بعد از غسل وضو بگیرد.
قول دوم این است که دست زدن به آلهی تناسلی شکنندهی وضو نیست، ولی وضو گرفتن از آن مستحب است. همین فتوا را شیخالاسلام ابن تیمیه / اختیار کرده است و انصافاً فتوای ایشان به صواب نزدیکتر است، بویژه اگر عمدی در کار نباشد. ولی قول اول به احتیاط نزدیکتر است.
شیخ ابن عثیمین – مجموعه فتاوا و رسایل (۱۱/۲۰۳)
س۳: آیا لمس آلهی تناسلی موجب باطل شدن وضو میشود؟
ج۳: در مورد مسئلهی لمس ذکر دو حدیث وارد شده است، در یکی به عنوان ناقض و در دیگری به عنوان غیر ناقض بیان شده است، آن دسته از علما که آن را ناقض وضو میدانند به احتیاط عمل میکنند. عمل برخی صحابه ش مبتنی بر همین بوده است، و چنانچه کسی از روی تأویل آن را غیر ناقض بداند نمازش صحیح میشود. ولی اگر لمس، انگیزهی شهوانی داشته باشد، ترجیحاً باید وضو بگیرد.
شیخ ابن جبرین – اللؤلؤ المکین (ص۷۶/۷۷)
[۶۴۲] احمد (۴/۲۲)، ابوداود (۱۸۲)، ترمذی (۸۵)، ابن ماجه (۴۸۳) و ابن حبان (۱۱۹، ۱۱۲۰) [۶۴۳] احمد (۲/۲۲۳) و (۶/۴۰۶)، ابوداود (۱۸۱)، ترمذی (۸۲)، نسائی (۴۴۵-۴۴۸)، ابن ماجه (۴۷۹) و ابن حبان (۱۱۱۶)، ترمذی گوید این حدیث: «حسن صحیح» است.