[۲۰] دست زدن و بلند شدن دانشآموزان به استقبال معلم
س: در بعضی از مدارس هنگامیکه یکی از دانش آموزان سؤالی را خوب پاسخ بدهد دوستانش، با دست زدن وی مورد تشویق قرار میدهند. همچنین وقتیکه مدیر یا معلم وارد کلاس میشود به احترام او از جا بلند میشوند. حکم این موارد چیست؟
ج: دست زدن مکروه و مُد دوران جاهلیت و از صفات زنانه است. الله تبارک و تعالى فرموده است: ﴿وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمۡ عِندَ ٱلۡبَيۡتِ إِلَّا مُكَآءٗ وَتَصۡدِيَةٗ﴾ [الأنفال: ۳۵]. «دعا و تضرع ایشان در کنار مسجدالحرام جز سوت کشیدن و کف زدن نمیباشد».
پیامبر گرامی اسلام ج گفته است: «إِذَا نَابَكُمْ فِي الصَّلَاةِ شَيْءٌ فَلْيُسَبِّحْ الرِّجَالُ وَلْيُصَفِّقْ النِّسَاءُ» [۵۷۰]. «اگر در نماز موضوعی برایتان پیش آمد مردان تسبیح بگویند و زنان کف بزنند».
در الفاظ دیگری آمده است: «التَّسْبِيحُ لِلرِّجَالِ وَالتَّصْفِيقُ لِلنِّسَاءِ» [۵۷۱] . «سبحان الله گفتن برای مردان و کف زدن (در نماز) برای زنان است».
همچنین برخاستن از جا بخاطر استاد و معلم کراهیت شدید دارد، بدلیل گفتار انس س در مورد صحابه کرام (رضوان الله علیهم): «ما كان أحد أحبّ اليهم من رسول الله ج وكانوا لا يقومون له اذا دخل؛ لما يعلمون من كراهته لذلك» [۵۷۲]. «نزد صحابه هیچکس بهاندازهی پیامبر ج محبوب نبود و با این حال، وقتی که ایشان وارد میشد صحابه از جا بلند نمیشدند چون میدانستند پیامبر ج این کار را نمیپسندد».
اما اگر دانش آموز یا هرکس دیگری به خاطر استقبال و سلام گفتن و مصافحه کردن با دیگری از جا بلند میشود این کار اشکالی ندارد. زیرا رسول الله ج در مورد معاذ س به صحابه ش فرمود: «قوموا الي سيّدكم» [۵۷۳].«به سوی سرورتان (معاذ) برخیزید».
رسول الله ج زمانی این سخن را در مورد معاذ س ایراد فرمود که معاذ برای داوری در قضیهی بنی قریظه آمده بود. همچنین ثابت شده که پیامبر اکرم ج به هنگام ورود دخترش فاطمه ل از جا بلند میشد و دستش را گرفته و میبوسید. و فاطمه نیز با پدرش چنین رفتاری داشت.
در آن هنگام که الله تعالى توبهی سه نفرِ بازمانده از جنگ تبوک را قبول کرد، کعب بن مالک- که یکی از آنها بود- به مسجد رفت و رسول الله ج در میان یارانش نشسته بود، در این حال شخصی بنام طلحه بن عبیدالله س به پیشواز کعب شتافت و با او مصافحه نموده و پذیرش توبهاش را به او تبریک گفت؛ رسول الله ج که شاهد این رفتار بود چیزی نگفت.
شیخ ابن باز- مجله الدعوة، شمارهی (۱۳۲۵)
[۵۷۰] بخاری (۱۲۱۸)، مسلم (۴۲۱) و مسند احمد (۵/۳۳۲) این الفاظ از مسند احمد است. [۵۷۱] بخاری (۱۲۰۳، ۱۲۰۴) و مسلم (۴۲۲). [۵۷۲] احمد (۳/۱۳۲) ترمذی (۲۷۵۴). (امام ترمذی حدیث مذکور را حسن صحیح غریب گفته است). ضیاء در « المختارة» (۱۹۵۸) مصنف ابن ابی شیبه (۲۵۵۸۳) [۵۷۳] بخاری (۳۰۴۳) ومسلم (۱۷۶۸).