فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۲۸] استفاده از دستبند برای معالجه روماتیسم (گفتاری از ابن عثیمین)

[۲۸] استفاده از دستبند برای معالجه روماتیسم (گفتاری از ابن عثیمین)

س: حکم استفاده از دستبند برای معالجه روماتیسم چیست؟

ج: بدان که دوا سبب شفاست و کسی که سبب را مؤثر قرار می‌دهد خداوند است، پس فقط چیزی سبب است که خداوند آن را سبب قرار داده است. مواردی که خداوند آن را اسباب قرار داده دو نوع‌اند:

۱- اسباب شرعی مانند: قرآن کریم و دعا؛ چنان که پیامبرج در مورد سوره فاتحه می‌فرماید:«وَ مَا یُدرِیکَ آن‌‌ها رُقیَةٌ». «و چه می‌دانی که آن دعاست (یعنی: سوره فاتحه دعایی است که برای شفای بیماری‌ها خوانده می‌شود». پیامبر ج با دعا خواندن، بیماران را دم می‌کرد، و خداوند به سبب دعای ایشان هر کسی را که می‌خواست شفا می‌داد.

۲- اسباب حسّی: مانند دارو‌های مادی و مورد استفاده که شریعت آن را مشخص کرده، مانند: عسل یا دارو‌هایی که از طریق علم پزشکی و طب مورد آزمایش قرار گرفته‌اند. این نوع اسباب باید تأثیر آن از طریق استفاده مستقیم باشد نه از طریق توهم و خیال؛ پس اگر تأثیر آن به طور مستقیم ثابت شود، استفاده از آن به عنوان دارو درست است. اما اگر فقط توهّم و خیالاتی باشد که مریض تصور می‌کند و براساس این وهم و خیال از نظر روانی راحت شود و ممکن است به علت تأثیر روانی و شادمانی بیماری‌اش رفع گردد، اعتماد بر چنین دارو‌هایی جایز نیست، و دوا به شمار نمی‌آیند. از این رو از پوشیدن حلقه و نخ و امثال آن برای رفع یا دفع بیماری نهی شده است؛ چون این چیز‌ها برای علاج و مداوا سبب نیستند و در شریعت هم به عنوان سبب تأیید نشده‌اند، آنچه از نظر شرعی و حسّی سبب نیست جایز نیست که سبب قرار داده شود؛ زیرا سبب قرار دادن آن نوعی کشمکش و مناقشه با خداوند در پادشاهی‌اش می‌باشد. این کار از باب شرک است؛ چون چنین کسی در تعیین سبب خود را شریک خدا قرار داده است.

شیخ الاسلام محمد بن عبد الوهاب / در مورد این مسئله در کتاب التوحید این عنوان را آورده: باب در بیان اینکه پوشیدن حلقه و نخ و امثال آن برای دفع بلا و غیره شرک است. فکر می‌کنم دستبند ‌هایی که داروخانه به کسانی می‌دهد که روماتیسم دارند، از همین نوع است، چون این دستبند‌‌ها نه از دیدگاه شریعت و نه از نظر ظاهری و حسّی داروی علاج روماتیسم نمی‌باشند، پس جایز نیست که از آن برای معالجه روماتیسم استفاده شود. و الله الموفق.

الشیخ ابن عثیمین- فتاوی العلاج بالقرآن و السنة- الرقی و ما یتعلق بها، (۸۱).