[۱۱۰] حکم ذبح حیوان برای غیر الله به قصد شفا
س: بعضی از مردم وقتی که خویشاوندی یا کسی از آنها مریض میشود نزد فردی میروند که آن را «حکیم و طبیب سنّتی» مینامند، هنگامی که مریض را نزد این طبیب میآورند انواعی از بیماریها را نام میبرد و میگوید: این مریض سالم نمیشود؛ مگر آن که حیوان مشخّصی برای او ذبح شود و وقت ذبح اسم خدا برده نشود و بعد از آن حیوان را در فلان جا دفن کنید.
آیا اگر کسی این کار را برای طلب شفای بیماری بدون آن که قصد شرک داشته باشد انجام دهد گناهکار میشود؟ آیا این عمل شرک اکبر به شمار میآید؟ و به طور کلی ذبح برای غیر الله چه تأثیری بر عقیدهی مسلمان دارد؟
ج: ذبح و قربانی حیوان برای غیر الله به قصد شفا و یا برای هدفی دیگر شرک اکبر است؛ چون ذبح عبادت است؛ چنان که خداوند میفرماید: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ٢﴾ [الکوثر: ۲]. «پس براى پروردگارت نماز بگزار و [شتر] قربانى کن».
و میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ١٦٣﴾ [الأنعام: ۱۶۲ – ۱۶۳]. «بگو: بى گمان نمازم و عبادتم و زندگانى ام و مرگم [همه ] در راه خداوند، پروردگار جهانیان است (۱۶۲) او شریکى ندارد و به این فرمان یافته ام و من نخستین [کس از] مسلمانانم (۱۶۳)».
پس خداوند متعال فرمان داده است که حیوان فقط برای خدا سر بریده شود. الله تعالى ذبح را در کنار نماز ذکر نموده است. همچنین فرمان داده است که از حیواناتی خورده شود که فقط به نام الله تعالی ذبح شدهاند، و از خوردن حیواناتی که هنگام ذبح اسم خدا بر آن برده نشده نهی کرده است، چنان که میفرماید: ﴿فَكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَيۡهِ إِن كُنتُم بَِٔايَٰتِهِۦ مُؤۡمِنِينَ١١٨﴾ [الأنعام: ۱۱۸]. «پس اگر به آیات خداوند مؤمنید از آنچه نام خدا بر آن برده شده است، بخورید».
تا اینکه میفرماید: ﴿وَلَا تَأۡكُلُواْ مِمَّا لَمۡ يُذۡكَرِ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَيۡهِ وَإِنَّهُۥ لَفِسۡقٞۗ وَإِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِهِمۡ لِيُجَٰدِلُوكُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّكُمۡ لَمُشۡرِكُونَ١٢١﴾ [الأنعام: ۱۲۱]. «و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است، مخورید. و به راستى آن گناه است».
پس ذبح برای غیر الله برای هر هدفی که باشد شرک اکبر است؛ خواه به قصد شفای مریض باشد یا برای هدفی دیگر باشد.
فردی که به خویشاوندان بیمار دستور میدهد که حیوانی را سر ببرند و اسم خدا را بر آن نگیرند، شعبده باز و جادوگری است که به شرک فرمان میدهد. باید به مسئولین امر اطلاع داده شود تا او را بگیرند و مجازات کنند تا مسلمانان از شرّ او راحت شوند.
خداوند داروهای مباحی برای ما قرار داده است تا بیمار بوسیله آن معالجه میشود، و به این صورت که به پزشکان و بیمارستآنها مراجعه کنیم و خود را با علاج مفید و جایز معالجه کنیم. همچنین خداوند برای ما رقیهای را که از قرآن باشد جایز نموده که مریض را با آن دم کنیم.
قطعاً برای مؤمن همین کفایت میکند؛ الله تعالی میفرماید: ﴿وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ﴾ [الطلاق: ۳]. «و کسى که بر خداوند توکل کند همو او را بس است. بى گمان خداوند حکمش را به اجرا مى گذارد».
اما این شعبده بازها دروغگو و دجّال هستند. میخواهند عقاید مسلمین را فاسد کنند و اموال مردم را به ناحق بخورند، پس جایز نیست که به آنها اجازه داده شود تا با عقیدهی مردم بازی کنند و گمراهشان نمایند؛ بلکه باید جلوی آنها را گرفت و شرّ آنها را کم کرد.
رها کردن این شیّادها منکری بزرگ است و گسترش فساد در زمین است. مسلمان باید عقیدهاش را حفاظت کند و خود را با آنچه دین و عقیدهاش را فاسد میکند معالجه نکند، نباید نزد این دجّالها برود، و اگر اینها مردم را از غیب خبر میدهند پس کاهن و غیبگو هستند.
پیامبرج «مَنْ أَتَى كَاهِنًا فَصَدَّقَهُ بِمَا يَقُولُ فَقَدْ كَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ [۱۸۸۲]. «هر کسی نزد کاهن و غیب گوئی رفت و او را در آنچه میگوید تصدیق نمود، به راستی به آنچه که بر محمدج نازل شده کفر ورزیده است».
شیخ فوزان- کتاب الدعوة- الفتاوی ۱/۲۸-۳۰.
[۱۸۸۲] تخریج در فتوای سابق۱۰۱ این باب گذشت