فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۲۱۶] حکم فرستادن نامه به پیامبر ج و... بعد از وفات‌شان

[۲۱۶] حکم فرستادن نامه به پیامبر ج و... بعد از وفات‌شان

س: بسیاری از اوقات مشاهده می‌کنیم که روی پرده‌‌های کعبه نامه‌‌هایی با این عنوان، آویزان شده: به‌سوی مولی، به‌سوی معبود کریم! در داخل نامه این طور نوشته‌اند: (ای حبیب الله! زیارت و نزدیکی به خانه‌ی تو را آرزو داریم. آرزو داریم در حرم تو نماز بگزاریم.‌ای حبیب الله! امیدوارم که این خواسته‌ی ما را برآورده سازی و مرا با همسرم به خود نزدیک گردانی تا در کنار تو به خوشبختی دست یابم، درود بر تو‌ای حبیب الله! «خادم و فرمان‌بردار تو علویه دختر عایشه» نظر شما در باره‌ی کسی که معتقد به این عمل است و چنین نام‌های را می‌نویسد، چیست؟

ج: این نامه از طرف علویه دختر عایشه به رسول‌الله ج فرستاده شده و محتوای این نامه صدا زدن غیر الله است. خواستن از غیر الله شرک اکبر است و فرد را از اسلام خارج می‌گرداند. چون رسول الله ج در نفع وضرر برای خود اختیاری نداشت و مالک نفع و ضرر برای کسی دیگر نیز نبود.

الله تعالى می‌فرماید: ﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ إِنِّي مَلَكٌۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّۚ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ٥٠ [الأنعام: ۵۰]. «بگو: من نمی‌گویم خزینه‌های الله نزد من است و من از غیب آگاه نیستم و من به شما نمی‌گویم من فرشته‌ام تن‌ها از آنچه به من وحی می‌شود، پیروی می‌کنم».

خزینه‌‌های الله در نزد پیامبر ج نبود که به هر‌کس خواسته باشد، عطا کند. پیامبر غیب نمی‌دانست تا خویشتن را بر حذر دارد.

پیامبر ج فرشته نبود بلکه بشر بود و بند‌های از بندگان الله و تابع آنچه به او وحی می‌شد بود، وصف پیامبر ج به بندگی در مقام اکرام و اعزاز ایشان آمده است. مانند: نازل شدن قرآن بر پیامبر ج، مقام اسرا و دفاع از ایشان.در هرصورت چنین نامه‌‌‌ها و شبیه آن‌‌ها شرک است و فرد را از اسلام خارج می‌گرداند.

رسول‌الله ج نمی‌تواند از این زن ضرری دفع کند و یا نفعی به او رساند، چون الله تعالى می‌فرماید: ﴿قُلۡ إِنِّي لَآ أَمۡلِكُ لَكُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا٢١ [الجن: ۲۱]‌. «بگو: [ای محمد ج] من مالک زیان و هدایت برای شما نیستم».

یک بار پیامبر ج خویشاوندان و نزدیکانش را جمع کرد و هر کدام را با اسمش صدا زد و فرمود: «لا أُغنِي عَنكُم مِن اللهِ شَيئًا».«من نمی‌توانم برای شما نزد الله کاری بکنم» [۳۶۶].

لذا بر این زن لازم است که توبه کند و خواسته‌هایش را فقط از الله بخواهد، چون تن‌‌ها اوست که ناراحتی‌‌ها را برطرف می‌سازد و هرگاه درماند‌های دست نیاز به‌سوی او دراز کند، اجابت می‌کند.

در این نامه نکت‌های وجود دارد که می‌خواهم آن را توضیح دهم، وی در نامه‌اش نوشته «یا حبیب الله ج»! در این که پیامبر ج حبیبِ الله است، شکی نیست، البته پیامبر ج وصفی بالاتر از این با عنوان خلیل الله را دارد.

پیامبر ج می‌فرماید: «إِنَّ اللهَ تعالى قَد اتَّخَذَنِي خَلِيلاً كَمَا اتَّخَذَ إِبرَاهِيمَ خَلِيلاً». «همانا الله مرا به عنوان خلیل خود انتخاب کرده است همان طور که ابراهیم را خلیل خود انتخاب کرده بود» [۳۶۷].

با این ترتیب هرکس پیامبر ج را به عنوان دوست خطاب کند از مقامش پایین آورده است. چون مقام «خله» خلیل از مقام «محبه» دوست بالاتر است.

همه‌ی مؤمنان محبوبان الله هستند، لیکن پیامبر ج در مقامی بالاتر از این‌‌ها قرار دارد. که همان «خُلَّه» خلیل و دوست بسیاری صمیمی است. بنابراین می‌گوییم: محمد ج، رسول الله و خلیل الله است و این بهتر و بالاتر از حبیب الله است.

شیخ ابن عثیمین – فتاوای عقیده ص (۳۹۷-۳۹۶)

[۳۶۶] بخاری (۲۷۳۵) ومسلم (۲۰۶). [۳۶۷] مسلم (۵۳۲).