[۹۱] حکم بکار بردن کلمهی شهید برای افراد
س: حکم بکار بردن کلمهی شهید برای افراد، چیست؟
ج: گواهی دادن به این که فلانی شهید است، دو صورت دارد:
اول: اینکه مقید به وصفی باشد، مانند: اینکه هرکس در راه الله یا به خاطر دفاع از مال و بر اثر بیماری طاعون و... بمیرد شهید است. در این صورت جایز است که به چنین فردی شهید گفته شود و برای ما نیز جایز است که بگوییم چنین فردی شهید است و حتی به دلیل حدیث پیامبر ج واجب است که گواهی دهیم افراد مذکور شهید هستند.
دوم: مقید کردن شهید به شخصی معین. به طور مثال جایز نیست که بگویند: فلانی شهید است، البته به جز کسانی که پیامبر ج گواهی به شهادت آنان داده است و یا امت به اتفاق به شهادت فرد معینی گواهی دادهاند.
امام بخاری برای این موضوع چنین عنوانی بسته است «بَاب لَا يُقَالُ فُلَانٌ شَهِيدٌ»: «چنین نگویند: فلانی شهید است». حافظ ابن حجر در فتح الباری ۶/۹۰ میگوید: یعنی به طور قطع نمیتوان برای فرد خاصی گواهی دهیم که شهید است، جز از طریق وحی و چنان به نظر میرسد که امام بخاری با این عنوان به حدیث عمر س اشاره میکند که روزی سخنرانی کرد و گفت: در جنگهایتان میگویید: فلانی شهید است و فلانی شهید از دنیا رفت، چه بسا که آن فرد از سواریش افتاده و مرده، هان! بدانیدکه از این به بعد چنین نگویید، بلکه همان چیزی را بگویید: که پیامبر ج در حدیثی میفرماید: «مَنْ مَاتَ أو قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَهُوَ شَهِيدٌ»: «هرکس در راه الله بمیرد یا کشته شود، شهید است» [۱۸۴]. این حدیث حسن است. احمد، سعید بن منصور، و... از طریق محمد بن سیرین از ابو العجفا از عمر س روایت کرده؛ چون گواهی به چیزی به شرط داشتن آگاهی دقیق و یقین، جایز است.
شهادت حقیقی آن است که انسان به خاطر اعلای کلمة الله به جهاد برود و داشتن نیت شهادت امری قلبی است که راهی برای دانستن نیت قلبی وجود ندارد. پیامبر ج با اشاره به همین حقیقت میفرماید: «مَثَلُ الْـمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَنْ يُجَاهِدُ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ»: «مثل مجاهد در راه الله، و الله خود داناتر است که چه کسی در راه او جهاد میکند»!.
پیامبر ج میفرماید: «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا يُكْلَمُ أَحَدٌ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَنْ يُكْلَمُ فِي سَبِيلِهِ إِلَّا جَاءَ يَوْمَ الْـقِيَامَةِ وَاللَّوْنُ لَوْنُ الدَّمِ وَالرِّيحُ رِيحُ الْـمِسْكِ»: «سوگند به آن ذاتی که جانم در دست اوست هیچکس در راه الله زخمی نمیشود مگر آن که در روز قیامت با همان زخم میآید در حالی که رنگ، رنگ خون است و بو، بوی مشک- و الله تعالى بهتر میدانند چه کسی در راه او زخمی میشود» [۱۸۵]. هر دو حدیث را بخاری به روایت ابوهریره س تخریج کرده است.
البته هرکس به ظاهر، فردی نیکو کار و درست کار باشد، برایش امید خیر داریم اما گواهی نمیدهیم که شهید از دنیا رفته است و بد گمان هم نیستیم. امید مرتبهای بین ناامیدی و حکم قطعی به شهادت است و با هر فرد به ظاهر نیکوکار که در راه الله کشته شود احکام شهید را اجرا میکنیم و هرکس در جهاد در راه الله کشته شود؛ با خون و لباسش بدون نماز او را دفن میکنیم. اما اگر از دیگر انواع شهدا باشد غسل و کفن میشود و بر او نماز جنازه میخوانند و این بدان دلیل است که اگر برای فرد خاصی گواهی شهادت بدهیم لازمهاش این است که به بهشتی بودنش هم گواهی دهیم و این گواهی با عقیدهی اهل سنت مخالف است چون به اعتقاد اهل سنت تنها برای کسی میتوانیم گواهی به بهشتی بودن بدهیم که پیامبر ج آن فرد را به بهشتی بودن توصیف کرده یا به صراحت نام برده باشد وگفتهاند: برای فردی که امت به خوبی او گواهی دهند جایز است که ما هم به شهادتش گواهی دهیم و نظریهی شیخ الاسلام ابن تیمیه نیز همین است.
به این ترتیب روشن شد که هیچ فرد خاصی را بدون نص و اتفاق امت نمیتوانیم شهید بدانیم، اما هرکس به ظاهر فرد نیکو کار و صالحی باشد – همانطور که گفته شد امیدواریم که شهید شده باشد و برای مدح او همین کافی است و علم و یقین در نزد الله است.
شیخ ابن عثیمین- مجموع فتاوی و رسایل (۳/۱۱۵-۱۱۷)
[۱۸۴] احمد (۴۸-۴۰) نسائی (۳۳۵) ابن حبان (۴۶۲۰)، و سعید بنمنصور (۲۵۴۷،۵۹۷،۵۹۶،۵۹۵)، و عبدالرزاق در (مصنف) (۱۰۳۹۹)و حمیدی در (مسند) (۲۳)، و ضیاء مقدسی در (المختارة) (۲۹۵،۲۹۴،۲۹۲،۲۹۱)، وحاکم (۱۷۵،۱۰۹.۲ (۲۷۵۲،۲۵۲۱) آن را صحیح دانسته و ذهبی موافقت کرده است. [۱۸۵] بخاری (۲۷۸۷).