[۷۹] حکم نامگذاری نصارا به مسیحیان
س- حکم استفاده از واژهی مسیحی برای نصرانیها چیست؟
ج- بدون شک گفتن مسیحی به نصارا بعد از بعثت پیامبر اسلام سخنی نادرست است، چون اگر آنها واقعا مسیحی باشند به محمد ج ایمان میآوردند ایمان آنها به پیامبر ج نشانهی ایمان آنها به مسیح، عیسی بن مریم است.
الله تعالى فرموده: ﴿وَإِذۡ قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُم مُّصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَمُبَشِّرَۢا بِرَسُولٖ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِي ٱسۡمُهُۥٓ أَحۡمَدُۖ فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ٦﴾ [الصف: ۶]. «هنگامی که عیسی بن مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستادهی الله بهسوی شما هستم در حالی که تصدیق کنندهی تورات میباشم که قبل از من فرستاده شده است و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من میآید و نام او احمد است، هنگامی که او با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنها آمد، گفتند: «این سحری آشکار است»».
و عیسی بنمریم فقط به این دلیل بعثت محمد ج را بشارت داده است که پیروانش ایشان را قبول کنند، چون اگر غیراز این میبود بشارت به چیزی بدون نفع و بیهوده بود و بشارت به چیز بیهوده از کسی کهاندک عقلی داشته باشد، بعید است چه رسد به این که فرد، از رسولان کرام و پیامبران اولی العزم مانند: عیسیبنمریم باشد و آن فردی که عیسیبنمریم بشارت داده محمد ج است، چون میفرماید: ﴿فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ﴾. «وقتی با دلایل روشن به نزد آنها آمد گفتند: این سحری آشکار است».
این قسمت ازآیه، بیانگر آن است که آن پیامبری که عیسی بشارت داده مبعوث شده است، اما آنان کفر ورزیدند و گفتند سحری آشکار است؛ وقتی به محمد ج کافر شدند گویا به عیسیبن مریم که آنها را به محمد ج بشارت داده بود، کافر شدند. لذا صحیح نیست که به چنین افرادی مسیحی بگویند، چون اگر حقیقتا مسیحی میبودند باید به آن چه عیسی بن مریم بشارت داده بود ایمان میآوردند؛ زیرا الله تعالى از تمام انبیا اعم از عیسی و... عهد و پیمان گرفت که به محمد ج ایمان بیاورند.
و میفرماید: ﴿وَإِذۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ ٱلنَّبِيِّۧنَ لَمَآ ءَاتَيۡتُكُم مِّن كِتَٰبٖ وَحِكۡمَةٖ ثُمَّ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مُّصَدِّقٞ لِّمَا مَعَكُمۡ لَتُؤۡمِنُنَّ بِهِۦ وَلَتَنصُرُنَّهُۥۚ قَالَ ءَأَقۡرَرۡتُمۡ وَأَخَذۡتُمۡ عَلَىٰ ذَٰلِكُمۡ إِصۡرِيۖ قَالُوٓاْ أَقۡرَرۡنَاۚ قَالَ فَٱشۡهَدُواْ وَأَنَا۠ مَعَكُم مِّنَ ٱلشَّٰهِدِينَ٨١﴾ [آل عمران: ۸۱]. «به خاطر بیاورید هنگامی را که الله تعالى از پیامبران [و پیروان آنان] عهد و پیمان مؤکدگرفت که هرگاه کتاب و دانش به شما دادم و سپس پیامبری بهسوی شما آمد که آنچه را با شما است تصدیق کرد به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید. پس به آنها گفت: آیا به این موضوع اقرار دارید؟ و بر آن پیمان مؤکد بستید؟ گفتند: اقرار داریم. به آنها گفت: گواه باشید که من نیز ازگواهانم».
و آن کسی که آمد و کتاب مسیحیان را قبول کرد محمد ج بود.
الله تعالى میفرماید: ﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِۖ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ﴾ [المائدة: ۴۸]. «و این کتاب«قرآن» را به حق بر تو نازل کردیم در حالی که کتابهای پیشین را تصدیق میکند و حافظ و نگهبان آنها است و سپس طبق احکامی که الله نازل کرده است در میان آنها حکم کن و از هوی و هوسهای آنان پیروی نکن».
خلاصهی سخن اینکه: نسبت نصارا به مسیح، عیسی بن مریم در واقع نسبتی دروغین است، چون آنان به بشارت عیسی بن مریم یعنی: محمد ج کفر ورزیدند و در حقیقت کفرشان به محمد ج کفر به عیسی است.
شیخ ابن عثیمین – کتاب الدعوة (۵)، (۲/۱۷۷-۱۷۹)