[۱۵۳] چرا اسلام، اهل کتاب را از دیگر کفّار جدا کرده است؟
س: وقتی که دین اسلام ناسخ ادیان سابق آسمانی است و الله تعالى میفرماید: ﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٨٥﴾ [آل عمران: ۸۵]. «و هرکس غیر از اسلام آئینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود».
الله تعالى کفر اهل کتاب از یهود و نصارا را طی آیات زیادی بیان کرده است، پس چرا اسلام با آنان همچون کفار رفتار نمیکند و علیرغم ثبوت تحریف و بطلان ادیانشان باز هم به آنان اجازه میدهد که بر دین خود بمانند و به ما اجازه میدهد که با زنانشان ازدواج کنیم، از ذبیحهآنان بخوریم و آیا این نصارایی که هم اکنون هستند، وصف اهل کتاب بودن برای اینان درست است و برایشان همین حکم داده میشود؟
ج: اول: اصول دینی که انبیا به ارمغان آوردهاند یکی میباشد و آن دین اسلام است.
الله تعالى میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُ﴾ [آل عمران: ۱۹]. «دین مورد قبول در نزد الله فقط دین اسلام است».
اما فروع دین همان شریعت است که اختلاف درآن وارد و نسخپذیر است.
الله تعالى میفرماید: ﴿لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مِنكُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗا﴾ [المائدة: ۴۸]. «ما برای هرکدام از شما آئین و طریقهی روشنی قرار دادیم».
از ابوهریره س روایت است، که پیامبر ج فرمودند: «أنا أَولَي الناس بعيسي ابنِ مريم في الدنيا والآخرة، والأنبياء إِخوَةٌ لِعِلاَّتٍ، أُُمَّهاتُهم شَتَّي ودِينهم واحد». «من از همه مردم، در دنیا و آخرت به عیسیبن مریم نزدیکترم و پیامبران، برادرانی هستند که از یک پدر بدنیا آمدهاند و مادران مختلفی دارند و دین آنها یکی است». احمد و بخاری و مسلم و... آن را روایت [۲۷۰] کردهاند. و این لفظ بخاری است.
اما جاییکه نسخ در آن وارد است آن حکم شامل فروعات میشود نه اصول.
الله تعالى میفرماید: ﴿وَمَن يَرۡغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبۡرَٰهِۧمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفۡسَهُۥۚ وَلَقَدِ ٱصۡطَفَيۡنَٰهُ فِي ٱلدُّنۡيَاۖ وَإِنَّهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ١٣٠ إِذۡ قَالَ لَهُۥ رَبُّهُۥٓ أَسۡلِمۡۖ قَالَ أَسۡلَمۡتُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٣١ وَوَصَّىٰ بِهَآ إِبۡرَٰهِۧمُ بَنِيهِ وَيَعۡقُوبُ يَٰبَنِيَّ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰ لَكُمُ ٱلدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ١٣٢ أَمۡ كُنتُمۡ شُهَدَآءَ إِذۡ حَضَرَ يَعۡقُوبَ ٱلۡمَوۡتُ إِذۡ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعۡبُدُونَ مِنۢ بَعۡدِيۖ قَالُواْ نَعۡبُدُ إِلَٰهَكَ وَإِلَٰهَ ءَابَآئِكَ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗا وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ١٣٣﴾ [البقرة: ۱۳۰ ۱۳۳]. «جز افراد نادان و سفیه چه کسی از آئین ابراهیم (با آن پاکی و درخشندگی) روی گردان خواهد شد. ما او را در این جهان برگزیدیم و او در جهان دیگر از صالحان است، در آن هنگام که پروردگارش به او گفت: اسلام بیاور او فرمان پروردگار را پذیرفت و گفت: در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم، و ابراهیم و یعقوب در واپسین لحظات عمر فرزندان خود را به این آئین وصیت کردند؛ [و هر کدام گفتند:] ای فرزندان من! الله این آئین پاک را برای شما برگزید و شما جز به آئین اسلام [تسلیم در برابر امر الله] از دنیا نروید، آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید شما حاضر بودید؟ درآن هنگام که به فرزندان خود گفت: پس از من چه چیزی را عبادت میکنید؟ گفتند: معبود تو و معبود پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، معبود یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم».
دوم: الله برای مسلمانان مباح قرار داده که طعام اهل کتاب که منظور ذبیحهی آنان است، را بخورند و در سورهی مائده میفرماید: ﴿وَطَعَامُ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ حِلّٞ لَّكُمۡ وَطَعَامُكُمۡ حِلّٞ لَّهُمۡۖ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ إِذَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحۡصِنِينَ غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِيٓ أَخۡدَانٖ﴾ [المائدة: ۵]. «و همچنین طعام اهل کتاب برای شما و طعام شما نیز برای آنها حلال است زنان پاکدامن از مسلمانان و مردان پاکدامن از اهلکتاب برای هم حلالاند – هنگامی که مهر آنان را بپردازید و پاکدامن باشید. نه زنا کار و نه این که دوست پنهانی و نامشروع گیرید».
اما ازدواج با اهل کتاب مشروط بر این است که دختران آنها آزاد و پاک باشند، حال فرق نمیکند که یهودی یا نصرانی باشد. با این وجود باز هم الله آنها را از زمرهی کفار شمرده است و میفرماید: ﴿لَّقَدۡ كَفَرَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ مَرۡيَمَ﴾ [المائدة: ۱۷]. «آنها که گفتند: الله همان مسیح پسر مریم است، بطور مُسلَّم کافر شدند».
و میفرماید: ﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ وَٱلنَّصَٰرَىٰ نَحۡنُ أَبۡنَٰٓؤُاْ ٱللَّهِ وَأَحِبَّٰٓؤُهُ﴾ [المائدة: ۱۸]. «و یهود و نصارى گفتند: ما پسران خدا و دوستان اوییم».
و میفرماید: ﴿وَقَالَتِ ٱلۡيَهُودُ عُزَيۡرٌ ٱبۡنُ ٱللَّهِ وَقَالَتِ ٱلنَّصَٰرَى ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ ٱللَّهِۖ ذَٰلِكَ قَوۡلُهُم بِأَفۡوَٰهِهِمۡۖ يُضَٰهُِٔونَ قَوۡلَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبۡلُۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ٣٠ ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسِيحَ ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُوٓاْ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗاۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ سُبۡحَٰنَهُۥ عَمَّا يُشۡرِكُونَ٣١ يُرِيدُونَ أَن يُطۡفُِٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَيَأۡبَى ٱللَّهُ إِلَّآ أَن يُتِمَّ نُورَهُۥ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ٣٢ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ٣٣﴾ [التوبة: ۳۰ – ۳۳]. «یهودیان گفتند: عزیر پسر الله است، و نصاری گفتند: مسیح پسر الله است این سخنی است که با زبان خود میگویند، که همانند گفتار کافران است، الله آنان را بکشد! چگونه از حق انحراف مییابند [آنها] دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر الله قرار دادند و [همچنین] مسیح فرزند مریم را؛ در حالی که دستور نداشتند جز معبود یکتا که معبود [به حقی] جز او نیست، عبادت کنند، او پاک و منزه است از آن چه همتایش قرار میدهند. آنها میخواهند نور الله را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی الله جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند هرچند کافران ناخوشنود باشند. او کسی است که رسولش ج را با هدایت و آیین حق فرستاده تا آن را برای همه اینها غالب گرداند هرچند کافران کراهت داشته باشند».
و میفرماید: ﴿لَّقَدۡ كَفَرَ ٱلَّذِينَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ ثَالِثُ ثَلَٰثَةٖ﴾ [المائدة: ۷۳]. «آنها که[به تثلیث قایل شدند] و گفتند: الله یکی از سه تا است، نیز به یقین کافر شدند».
و مانند این آیه در همین سوره وجود دارد.
سوّم: الله اهل کتاب، یهود و نصاری را در جواز خوردن از ذبیحه و ازدواج مومنان با زنان پاکدامن و آزادهی آنان خاص کرده و فقط به گرفتن جزیه از آنان اکتفا کرده است و میفرماید: ﴿قَٰتِلُواْ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَلَا بِٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ ٱلۡحَقِّ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ حَتَّىٰ يُعۡطُواْ ٱلۡجِزۡيَةَ عَن يَدٖ وَهُمۡ صَٰغِرُونَ٢٩﴾ [التوبة: ۲۹]. «با کسانی از اهل کتاب که نه به الله و نه به روز جزا ایمان دارند و نه آنچه را الله و رسولش ج تحریم کرده حرام میشمارند و نه آئین حق را میپذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم جزیه را بدست خود بپردازید».
این چیزها را به آن اختصاص داد چرا که آنها اهل کتاب و از سایر کفار به مسلمانان نزدیکترند. لذا مسلمانان در این که مسیحیان بر فارسیان غلبه کردهاند و الله آنها را بر این امر مورد تأیید قرار داد، خوشحال شدند.
الله تعالى میفرماید: ﴿غُلِبَتِ ٱلرُّومُ٢ فِيٓ أَدۡنَى ٱلۡأَرۡضِ وَهُم مِّنۢ بَعۡدِ غَلَبِهِمۡ سَيَغۡلِبُونَ٣ فِي بِضۡعِ سِنِينَۗ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡرُ مِن قَبۡلُ وَمِنۢ بَعۡدُۚ وَيَوۡمَئِذٖ يَفۡرَحُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ٤ بِنَصۡرِ ٱللَّهِۚ يَنصُرُ مَن يَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ٥ وَعۡدَ ٱللَّهِۖ لَا يُخۡلِفُ ٱللَّهُ وَعۡدَهُۥ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ٦﴾ [الروم: ۲ – ۶]. «رومیان مغلوب [از ایرانیان شکست خوردند] و [این شکست] در نزدیکتری سرزمین رخ داد. امّا آنان پس از شکست پیروز خواهند شد، در چند سال همه کارها از آن الله است چه قبل و چه بعد[از این شکست و پیروزی] و در آن روز مؤمنان [به خاطر پیروزی دیگری] خوشحال خواهند شد، به سبب یاری الله تعالى؛ او هرکس را که بخواهد یاری میدهد و او صاحب قدرت و رحیم است، این وعدهای است که الله کرده و الله تعالى هرگز از وعدهاش تخلف نمیکند، ولی بیشتر مردم نمیدانند».
امّا الله به آنان اجازه نداده که در کفر بمانند و کتاب الله را تحریف نموده و رسالت پیامبرش محمد ج را انکار کنند امّا برای ما مشروع و جایز نموده است که تا زمانی که با ذلّت جزیه را میدهند با آنان نجنگیم و آنان را اسیر نگیریم و الله برای اهل کتاب نه بقیهی کفار در همین حد اکتفا کرده است و این نظریهی جمهور علما است.
و بالله التوفیق و صلی الله علی نبینا محمد و آله و صحبه و سلم
انجمن دایم پژوهشهای علمی و افتا (۲/۲۹۸-۳۰۰)
[۲۷۰] بخاری (۳۴۴۳)- ومسلم (۲۳۶۵) و ...