[۳] نخست باید کتابهای سلف را خواند و سپس کتابهای معاصرین را
س: نظریهی شما دربارهی کسی که از خواندن کتابهای دعوتگران معاصر متنفر است و تنها به خواندن کتابهای سلف (گذشتگان) اکتفا نموده و از آنها خطمشی اتخاذ میکند، چیست؟ اصولاً نظریهی صحیح و کامل در مورد کتابهای سلف و کتابهای دعوتگران واندیشمندان معاصر کدام است؟
ج: به نظر من دریافت حقایق از کتاب و سنت بالاتر از هر چیزی است، و پس ازآن مرتبهی خلفای راشدین، سایر صحابه و ائمه سلف است.
اما صحبتهای متأخرین و معاصرین شامل چیزهای جدیدی است که به آن آگاهتراند و اگر انسانی بتواند از لابلای کتابهایشان مطالب سودمندی را دریافت کند، یقیناً بهرهی خوبی ازآنها میبرد. نیک میدانیم که اینها علم را از سابقین دریافت مینمایند، بنابراین ما از منابعی علم را دریافت میکنیم که خود آنان از آن منابع دریافت میکنند. ولی مسایل جدیدی وجود دارد که آنها (معاصرین) نسبت به آن از ما آگاهتراند و عین این مسایل در زمان سلف، مشخص و معلوم نبوده است.
پس به عقیدهی بنده انسان باید هر دو نیکویی را احراز کند و در وهلهی اول باید بر کتاب و سنت، ثانیاً بر کلام سلف صالح از قبیل خلفای راشدین، صحابه و ائمه و سپس به نظریههای مؤلفان معاصر که مسایل عصر جدید را مینویسند اعتماد کند.
شیخ ابن عثیمین- کتاب الدعوة (۵) ص۶۵-۶۶).