فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۱۰۲] هنگام کار، الله تعالى را مراقب اعمال خود بدانیم

[۱۰۲] هنگام کار، الله تعالى را مراقب اعمال خود بدانیم

س: بعضی از کارمندان و کارگران کار خود را درست انجام نمی‌دهند؛ هنگام کار با نشاط و سرحال نیستند؛ بعضی را مشاهده می‌کنیم که در مدت زمان یک سال حتی بیشتر نه امر به معروف می‌کنند و نه نهی از منکر می‌کنند و همیشه کار‌ها را عقب می‌اندازند و می‌گویند: از طرف رئیس اجازه داریم. آیا کسی که چنین وضعی دارد دیانتش زیر سؤال نمی‌رود؟ آیا مورد بازخواست و ملامت قرار نمی‌گیرد؟

ج: اولاً: هر مسلمان از زن و مرد موظف است خیر خواه و مبلّغ دین الله تعالى باشد؛ آن گونه که رسول الله ج فرموده: «نَضَّرَ اللَّـهُ امْرَأً سَمِعَ مَقَالَتِي فَوَعَاهَا، ثُمَّ أَدَّاهَا كَمَا سَمِعَها» [۱۲۴۶] «خداوند سرسبز و شاداب کند شخصی را که سخنم را شنید و آن را به خاطر سپرد، سپس آن را رساند آنگونه که شنیده بود».

پیامبرج فرموده است: «بَلِّغُوا عَنِّي وَلَوْ آيَةً» [۱۲۴۷]. «از من به دیگران برسانید حتی اگر یک آیه باشد».

پیامبرج وقتی که سخنرانی می‌کرد و به مردم تذکر می‌داد می‌فرمود: «فَلْيُبَلِّغْ الشَّاهِدُ الغَائِبَ، فَرُبَّ مُبَلَّغٍ أَوْعَى مِنْ سَامعٍ». [۱۲۴۸] «کسی که حاضر است به کسی که غایب است (دستورات شرع) را برساند؛ بسا شنونده‌ی غیر مستقیمی که از شنونده‌ی مستقیم بهتر درک کند».

سفارش من به شما این است: آن چه از امور خیر از بصیرت و آگاهی بخشیدن و صبر و پایداری می‌دانید، به دیگران برسانید و آنان را ارشاد و راهنمایی کنید.

هر‌کس که دانشی را فرا گرفته است آن را برای خانواده، دوستان و همنشینان خود بیان کند؛ در ضمن توجه داشته باشد که در تبلیغ دین، آن چه را نمی‌داند بیان نکند. تا در ردیف داعیان الی الخیر و خیر خواهان و ناصحان به حق باشد. اما کارگرانی که وظایف خود را انجام نمی‌دهند و مسیر خیر خواهی را نمی‌پیمایند باید متوجه باشند که امانت داری از ویژگی‌‌های ایمان است. آن گونه که الله تعالى فرموده است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا [النساء: ۵۸]. «همانا الله بر شما فرمان می‌دهد که سپرده‌ها را به صاحبانش پس دهید».

بنابراین امانت داری از بزرگترین ویژگی‌‌های مؤمنان است و خیانت از ویژگی‌‌های منافقان است آن گونه که الله تعالى در وصف مؤمنان فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَخُونُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ وَتَخُونُوٓاْ أَمَٰنَٰتِكُمۡ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٢٧ [الأنفال: ۲۷]. «ای مؤمنان! به الله و پیامبر خیانت نورزید و دانسته به امانات خود خیانت نکنید».

یک کارمند موظف است مسؤلیتی را که به عهده دارد با کمال صداقت و اخلاص آن را انجام دهد و وقتی را که در اختیار دارد بیهوده تلف نکند بلکه آن را در انجام مسؤلیت خویش صرف کند تا نسبت به تعهدش در برابر کاری که قبول نموده وفادار باشد. و از طرفی حقوقی را که دریافت می‌کند برای او حلال باشد و پروردگارش نیز از او راضی شود. یک کارمند با انجام مسئولیت خویش می‌تواند خیرخواه دولت و یا شرکتی باشد که در آن مشغول به خدمت است؛ هر کارمند و کارگر، موظف است تقوا پیشه کند و به بهترین وجه ممکن در رعایت امانت کوشا بوده و ناصح و خیرخواه خوبی باشد و به اجر و پاداش خداوندی امیدوار و از عذاب و عقاب الهی بیمناک باشد و به گفتار الهی عامل باشد که فرموده است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا [النساء: ۵۸]. «همانا خدا بر شما فرمان می‌دهد که سپرده‌ها را به صاحبانش پس دهید».

خیانت در امانت از خصوصیات اهل نفاق است.

پیامبر ج می‌فرماید: «آيةُ المُنافقِ ثلاثٌ: إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ، وَإِذَا وَعدَ أخْلَفَ، وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ» [۱۲۴۹]. «نشانه‌ی منافق سه چیز است؛ اول این که در صحبت‌‌های خود، دروغ می‌گوید، دوم این که خلاف وعده عمل می‌کند، سوم این که در امانت، خیانت می‌کند».

مسلمانان نباید متصف به صفات منافقان باشند. و از نظر اخلاقی با آنان تشابه داشته باشند، بلکه خود را دور نگه داشته و صفت امانت داری را سرلوحه‌ی کار خود قرار دهند، همواره بکوشند تا اموری را که به آنان محول می‌شود با دقت و توجه لازم، و عدم وقت کشی؛ به بهترین وجه انجام دهند، هرچند که رئیس، آدمی بی‌خیال و متساهل باشد؛ مسلمان در انجام امور مربوطه منتظر دستور رئیس نباشد بلکه بعنوان یک کارمند نمونه و ایده آل حتی بهتر از رئیس، اجرای وظیفه نماید تا برای دیگران اسوه و الگو باشد.

شیخ ابن باز- فتاوی للموظفین و العمال، ص (۷-۹)

[۱۲۴۶] با تخریج: احمد (۳/۲۲۵، ۴/۸۰، ۸۲)، ترمذی (۲۶۵۸)، ابن ماجه (۲۳۰)، دارمی (۲۲۸) با اندک اختلاف و زیادتی. مسند بزاز و دیگران (۳۴۱۶) نزدیک به متن مذکور. آلبانی آن را تصحیح نموده است. صحیح سنن ابن ماجه (۱۸۷، ۱۸۸، ۱۹۳). [۱۲۴۷] بخاری (۳۴۶۱). [۱۲۴۸] بخاری (۱۷۴۰)، مسلم (۱۶۷۹). [۱۲۴۹] بخاری (۳۳)، مسلم (۵۹).