فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۴۲] حکم گذاشتن گل بر روی قبرها و حکم یک دقیقه سکوت به خاطر مناسبتی

[۴۲] حکم گذاشتن گل بر روی قبرها و حکم یک دقیقه سکوت به خاطر مناسبتی

س: در بسیاری از کشور‌های اسلامی که تحت تأثیر فرهنگ سوسیالیستی قرار گرفته‌اند، طی مراسمی‌بر قبور شهدا و یا سربازان گمنام، تاج و یا گل گذاشته می‌شود... بفرمایید که اسلام در قبال این عمل چه دیدگاهی دارد؟ آیا دلیلی در خصوص حلت و یا حرمت آن وجود دارد؟ یا این که این فرهنگ از غرب به کشور‌ها وارد شده است؟

همچنین در بسیاری از کشور‌های اسلامی که در آن‌‌ها انقلاب ضد استعماری رخ می‌دهد، در افتتاحیه و یا در اختتامیه‌ی جشن ملی آن کشور، از شرکت کننده‌‌ها خواسته می‌شود که سرپا ایستاده و یاد و خاطره شهدا یک دقیقه سکوت اختیار کنند... بفرمایید که دیدگاه اسلام در مورد تحریم یا تحلیل عمل مذکور چیست؟ آیا در کتاب و سنت به این موضوع اشار‌های شده است؟ آیا این عمل متعارض با خواندن سوره‌ی فاتحه بر میت نیست؟ آیا عمل مذکور می‌تواند جایگزین سوره‌ی فاتحه بشود و یا این که، بدعتی دیگر در بین مسلمانان است؟

ج: گذاشتن قبر بر قبور شهدا، سربازان گمنام و دیگران از بدعت‌‌هایی است که آن را برخی از مسلمانان کشور‌های اسلامی با کشور‌های غیر اسلامی رابطه دارند ایجاد کرده‌اند، چون این‌‌ها عملی را که کفار برای مردگان خود انجام می‌دهند را خوب می‌پندارند، و از آنجا که این عمل تشبیه با کفار است از نظر اسلام ممنوع می‌باشد.

رسول الله ج به امتش هشدار داده است: «بُعِثْتُ بَيْنَ يَدَي السَّاعَةِ بالسَّيْفِ حَتّي يُعْبَدَ اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيْكَ لَهُ، وجُعِلَ رِزْقِيْ تَحْتَ ظِلِّ رُمْحِي، وَجُعِلَ الذُّلُّ وَالصَّغَارُ عَلَي مَنْ خَالَفَ أمْرِي، وَمَنْ تَشَبّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ» [۹۰۴]. «من پیشاپیش قیامت همراه با شمشیر (و مبارزه با کفار) فرستاده شده ام، تا الله یگانه و لاشریک مورد پرستش قرار گیرد و موفقیت من زیر سایه‌ی شمشیرم است، خواری و ذلت بر مخالفانم مقرر گردیده است و هر‌کس که خودش را شبیه قومی بگرداند از آنان است».

این حدیث را امام احمد، ابویعلی، و طبرانی روایت کرده‌اند رسول الله ج در جای دیگر فرموده است: «لَتَرْكَبُنَّ سَنَنَ مَنْ كَان قَبْلَكُمْ شِبْراً بِشِبْرٍ وذِرَاعاً بِذِراعٍ؛ حَتّي لَوْ أنَّ أحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلَتُمْ، وَلَوْ أنّ احَدَهُمْ جَامَعَ إمْرَأتَهُ بِالطَّرِيْقِ لَفَعَلْمُتُوه» [۹۰۵]. «از عادات و رسوم پیشینیان تا آنجا پیش می‌روید که وجب به وجب و ذراع به ذراع از آن‌‌ها تقلید می‌کنید، تا جایی که اگر یکی از آن‌‌ها به سوراخ سوسماری برود و یا با زنش بر سر راه مجامعت کند شما هم از آنان پیروی می‌کنید».

حدیث مذکور را حاکم طبق شرایط امام مسلم روایت نموده و امام ذهبی صحت آن را تأیید کرده است. همچنین بزار نیز به روایت حدیث مذکور پرداخته و هیثمی‌گفته است که رجال آن ثقه هستند.

در بین صحابه، تابعین و سایر امت سلف شهیدان و سربازانی بودند که از وجاهت و شخصیت زیادی برخوردار بودند و عد‌های نیز گمانام بوند، ولی هرگز گلی بر مزارشان گذاشته نشد. پس گذاشتن گل و چیز‌هایی دیگر بر سر قبور بدعتی اختراع شده می‌باشد و خیر کامل در پیروی از امت سلف می‌باشد و شرّ در بدعت‌‌های بعدی‌‌ها کمین کرده است.

- برپایی جشن‌‌ها و ایستادن سرپایی و سکوت یک دقیق‌های برای یاد خاطره‌ی شهیدان، بدعتی زشت است که پیامبر، خلفای راشدین، صحابه و امامان مسلمین آن را انجام نداده‌اند، امامانی که رسول الله ج قرن آن‌‌ها را خیرالقرون نامید؛ این در حالی است که از رسول الله ج ثابت است که ایشان فرموده‌اند: «مَنْ عَمِلَ عَمَلاً لَيْسَ عَلَيْهِ اَمْرنُا فَهُوَ رَدٌّ» [۹۰۶]. «هرکس عملی انجام دهد که ما به آن دستور نداده‌ایم، عملش مردود است».

نیک می‌دانیم که خیر کامل در پیروی از پیامبر، خلفای راشدین و رفتن بر منهج آنان و عدم پیروی از رسومات کفار است.

- هرگز از رسول الله ج ثابت نشده است که ایشان سوره‌ی فاتحه یا سوره‌ی دیگر را برای ارواح شهیدان و یا دیگر اموات بخواند، در حالی که ایشان نسبت به امت خود بی‌نهایت مهربان بود و در عین حال به زیارت قبور نیز می‌رفت ولی ثابت نشده که ایشان در آنجا چیزی از قرآن بخواند. ایشان تن‌‌ها برای اموات طلب آمرزش می‌نمود و برای آنان دعا می‌کرد و از حالات مردگان عبرت حاصل می‌کرد.

وصلی الله علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم

فتاوای انجمن دایمی بحوث علمی و افتا (۹/۸۹-۹۲)

[۹۰۴] مسند احمد (۲/۵۰،۹۲)، ابن ابی‌شیبه (۱۹۴۰۱) و طبرانی در «مسند الشامیین» (۱/۱۳۵) (۲۱۶). هیثمی در مجمع الزوائد (۵/۲۶۷) و (۶/۴۹) می‌گوید: در سند این حدیث عبدالرحمن بن ثابت بن ثوبان است که ابن المدینی او را توثیق نموده است. و احمد و دیگران او را تضعیف نموده اند. علامه مناوی گوید: سند این حدیث حسن است،«التیسیر شرح الجامع الصغیر» (۱/۴۳۴)، علقه الخاری فی صحیحه فی الکتاب الجهاد قبل (۲۹۱۴). [۹۰۵] بزار «کشف الأستار..». ۴/۹۸ (۳۲۸۵)، حاکم ۴/۴۵۵ (۸۴۰۴). حاکم این حدیث را صحیح دانسته و امام ذهبی نیز در این زمینه با وی موافق است. و اصل این حدیث در صحیحین است. [۹۰۶] تخریج این حدیث سابقاً گذشت.