فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۳۱۰] مسیح دجال

[۳۱۰] مسیح دجال

س: سابقاً داستان فتنه‌ی دجال را شنیدیم، همان که به آسمان و زمین دستور می‌دهد تا ببارد و سبزه و علف برویاند، از خزانه‌‌ها و دفینه‌‌های زیر زمین خبر می‌دهد، شخص را کشته و سپس زنده‌اش می‌گرداند. در این جا اساتید، حقیقت کار دجال را از ما پرسیده‌اند، صحت این امر را برای ما واضح بگردانید. آیا کار‌های دجال اعمال سحر آمیز است که دیگران را سحر می‌کند؟

ج: از پیامبر اکرم ج ثابت شده است که دجال در آخر زمان ظهور خواهد کرد، به آسمان می‌گوید: ببار، آسمان شروع به باریدن می‌کند، به زمین دستور می‌دهد که سبزه و علفزار شود و زمین بلافاصله سبزه و علف می‌رویاند. شخص مؤمنی را به قتل می‌رساند و سپس زنده‌اش می‌گرداند و می‌گوید: من پروردگار تو هستم. آن بنده‌ی مؤمن می‌گوید: دروغ گفتی، تو همان کور دروغ گویی هستی که پیامبرمان درباره‌اش سخن گفته است قسم به پروردگارم، درباره‌ی تو آگاهی و بصیرتم بیشتر شد. دجال بار دیگر قصد کشتن آن مؤمن را می‌کند ولی نمی‌تواند این کار را انجام دهد. او همچنین ادعای خدایی می‌کند، حال آن‌که پیامبر اکرم ج سه علامت مخصوص وی را برای امتش مشخص کرده است که کذب و بطلان ادعاهایش برملا می‌شود:

اول: چشم راستش کور است و الله تعالى کور، نیست.

دوم: بین دو چشمش کلمه «کافر» نوشته شده که هر مؤمن باسواد و بی‌سوادی می‌تواند آن را بخواند.

سوم: در دنیا قابل رؤیت است، حال آن‌که هیچ انسانی نمی‌تواند در دنیا الله تعالى را مشاهده کند؛ مگر پس از مرگ.

نواس بن سمعان س از پیامبر ج چنین روایت کرده است:

«فَيَأْتِي عَلَى الْـقَوْمِ فَيَدْعُوهُمْ فَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَجِيبُونَ لَهُ فَيَأْمُرُ السَّمَاءَ فَتُمْطِرُ وَالْـأَرْضَ فَتُنْبِتُ». «نزد مردم می‌آید و آن‌هارا فرا می‌خواند و به او ایمان می‌آورند، به آسمان دستور می‌دهد که ببارد و آسمان می‌بارد و به زمین امر می‌کند تا (علف) برویاند و زمین چنین می‌کند». پیامبر اکرم ج در ادامه فرمود: «ثُمَّ يَدْعُو رَجُلًا مُمْتَلِئًا شَبَابًا فَيَضْرِبُهُ بِالسَّيْفِ فَيَقْطَعُهُ جَزْلَتَيْنِ رَمْيَةَ الْـغَرَضِ ثُمَّ يَدْعُوهُ فَيُقْبِلُ وَيَتَهَلَّلُ وَجْهُهُ يَضْحَكُ» [۵۲۸]. «سپس مرد توانمند و جوانی را گرفته و با یک ضربه‌ی شمشیر به دو نیمش کرده و هر قطع‌های را به جایی می‌اندازد که فاصله‌ی بین دو قطعه به‌اندازه‌ی مسافت شلیک تیر به هدف است. سپس او را صدا می‌زند که شاداب و خندان بسوی او می‌آید».

در روایت دیگر مسلم، ابو سعید خدری س از پیامبر ج نقل کرده است:

«فَيَخْرُجُ إِلَيْهِ يَوْمَئِذٍ رَجُلٌ هُوَ خَيْرُ النَّاسِ أَوْ مِنْ خَيْرِ النَّاسِ فَيَقُولُ لَهُ: أَشْهَدُ أَنَّكَ الدَّجَّالُ الَّذِي أَخْبَرَنَا رَسُولُ اللَّـهِ ج حَدِيثَهُ فَيَقُولُ الدَّجَّالُ: أَرَأَيْتُمْ إِنْ قَتَلْتُ هَذَا ثُمَّ أَحْيَيْتُهُ أَتَشُكُّونَ فِي الْـأَمْرِ؟ فَيَقُولُونَ: لَا، فَيَقْتُلُهُ ثُمَّ يُحْيِيهِ، فَيَقُولُ حِينَ يُحْيِيهِ: وَاللَّـهِ مَا كُنْتُ قَطُّ أَشَدَّ بَصِيرَةً مِنِّي الْـآنَ، قَالَ: فَيُرِيدُ الدَّجَّالُ أَنْ يَقْتُلَهُ، فَلَا يُسَلَّطُ عَلَيْهِ» [۵۲۹]. «در آن روز مردی رو در روی او می‌شود که بهترین مردم است- یا گفت که از بهترین‌هاست- و به دجال می‌گوید. گواهی می‌دهم که تو همان دجالی هستی که رسول الله ج قصه‌اش را برای ما بیان نموده است. در این هنگام دجال می‌گوید: چه می‌گویید، اگر این مرد را بکشم و دوباره زنده‌اش بگردانم، آیا باز هم در کارم شک می‌کنید؟ مردم می‌گویند: نه. دجال آن مرد را گرفته و می‌کشد و سپس زنده‌اش می‌کند. در این بین شخص (مذکور) می‌گوید: سوگند به الله، الآن آگاهی و بصیرتم درباره‌ی تو نسبت به قبل بیشتر شد. در این لحظه دجال اراده‌ی کشتن او را می‌کند اما راهی به کشتنش پیدا نمی‌کند».

همچنین در صحیح مسلم روایت است: «أن مع الدّجال ماءٌ ونارٌ؛ فنارُهُ ماءٌ باردٌ وماءُه نارٌ فلا تَهْلِكُوا» [۵۳۰].«بی‌گمان دجال با خود آب و آتش را به همراه دارد، آتشش آب سرد و آبش آتش است. (مواظب باشید) خویشتن را هلاک نسازید».

این صفت آخری همان موردی است که می‌گویند: خیال پردازی و چشم‌بندی است. البته کار‌های دیگرش واقعی است که الله تعالى بوسیله‌ی آن مؤمن و غیر مؤمن را از همدیگر جدا می‌گرداند.

و بالله التوفیق. وصلی الله علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم.

فتاوای انجمن دایمی مباحث علمی و افتا (۳/۱۰۳-۱۰۴)

[۵۲۸. ‌- مسلم (۲۹۳۷). [۵۲۹] مسلم (۲۹۳۸). [۵۳۰] بخاری (۷۱۳۰) و مسلم (۲۹۳۴).