[۲۰۵] حکم جشن به مناسبت شب اسرا و معراج
الحمد لله والصلاه والسلام علي رسول الله وعلي آله وصحبه
اما بعد: شکی نیست که اسرا و معراج یکی از آیات بزرگ الهی است که بیانگر صداقت رسول او تعالى، محمد ج و عظمت مقام ایشان در نزد الله است همان طور که این دو (معجزه) از ادلهی بیانگر قدرت حیرتآور الله و بالاتر بودن او تعالى از تمام مخلوقاتش است.
الله میفرماید: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِيٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَيۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِي بَٰرَكۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِيَهُۥ مِنۡ ءَايَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ١﴾ [الإسراء: ۱]. «پاک و منزه است آن ذاتی که بندهاش را در یک شب، از مسجدالحرام به مسجد الاقصی- که گرداگردش را پر برکت ساختهایم- برد تا برخی از آیات او به او نشان داده شود؛ چرا که او شنوا و بیناست».
از رسولالله ج به صورت متواتر ثابت است که به آسمان برده شد و تمام دربهای آسمان به روی ایشان باز گردید و از آسمان هفتم بالاتر رفت و پروردگارش هر چه میخواست با اوصحبت کرد و نمازهای پنجگانه را بر او فرض نمود. ابتدا الله تعالی بر بندگانش پنجاه نماز را فرض کرد. اما پیامبر ج پیاپی به الله رجوع کرد و تقاضای تخفیف نماز را کرد. تا این که الله آن را به پنج وقت تخفیف داد و اجر و پاداش پنجاه وقت را برای او مقرر فرمود چون هر نیکی ده برابر میشود، لذا باید سپاس و شکر الله را بر تمام نعمتهایش به جا آوریم.
این شبی بود که اسرا و معراج در آن به وقوع پیوست، در احادیث صحیح تعیین نشده که این ماجرا در ماه رجب یا ماهی دیگر اتفاق افتاده است و هر چه در احادیث درباره تعیین این شب آمده از نظر صاحبنظران علم حدیث از پیامبر ج ثابت نیست و در به فراموشی سپردن زمان دقیق این شب الله را حکمتی رسا است و حتی اگر این شب مشخص میشد، برای مسلمانان جایز نبود در این شب عبادتهایی را بصورت اختصاصی انجام میدادند و برایشان جایز نیست که در آن شب جشن بگیرند. چرا که پیامبر ج نه عبادتی را به این شب اختصاص دادند و نه در این شب جشن گرفتند. و اگر جشن به این مناسبت مشروع میبود، به طور قطع پیامبر ج به صورت قولی یا عملی آن را برای امت بیان میکردند. اگر جشنی برگذار میشد حتما همه میدانستند و مشهور بود و صحابه آن را نقل میکردند.
تردیدی نیست که اصحاب پیامبر ج هر چه امت نیاز داشته است از پیامبر ج روایت کردند و در نقل هیچ چیزی از مسایل دین کوتاهی نکردند بلکه در اعمال خیر از همه جلوتر بودند لذا اگر جشن به مناسبت این شب مشروع میبود آنان از همه سبقت میگرفتند.
پیامبر ج از همهی مردم به مردم خیرخواهتر بود، رسالت خود را به بهترین شکل ابلاغ نمود و امانت را ادا کرد. اگر جشن و احترام این شب جزو دین میبود، به طور قطع پیامبر ج از آن غفلت نمیورزید و آن را کتمان نمیکرد. وقتی در این مورد هیچ گونه جشن و احترامی وجود ندارد، مشخص میشود که جشن به این مناسبت و تعظیم آن در اسلام جایگاهی ندارد، در حالی که الله دین خود را برای امت تکمیل نموده و نعمتش را تمام کرده است.
به این ترتیب چیزی را که الله اجازه نداده، و از دین نیست، رد کرده است.
الله میفرماید: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا﴾ [المائدة: ۳]. «امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم».
و میفرماید: ﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ وَلَوۡلَا كَلِمَةُ ٱلۡفَصۡلِ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡۗ وَإِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ٢١﴾ [الشوری: ۲۱]. «آیا معبودانی دارند که بدون اذن الله آئینی برای آنها ساختهاند، اگر مهلت معینی برای آنها نبوده به نابودیشان حکم میشد [دستور عذاب صادر میگشت] و برای ظالمان عذاب دردناکی است».
در احادیث صحیح از پیامبر ج ثابت است که از بدعتها برحذر داشته و تصریح کرده که بدعتها گمراهی است و به امت هشدار داده است که در معرض خطر بزرگی قرار دارند تا از مبتلا شدن به آن متنفر باشند، از جمله:
در صحیحین از عایشه ل روایت است که پیامبر ج فرمود: «مَن أحدَثَ في أمرِنا هذا ما لَيسَ فيهِ فَهُوَ رَدٌّ»: «هر کسی در دین ما چیزی پدید آورد که از آن نباشد، مردود است» [۳۳۷].
در روایت مسلم آمده: «مَن عَمِلَ عَمِلاً لَيسَ عَلَيهِ أمرُنا فَهُوَ رَدٌّ»: «هرکس عملی انجام دهد که طبق دستور ما نباشد، آن عمل مردود است» [۳۳۸].
در صحیح مسلم از جابر س روایت است که: رسول الله ج در سخنرانی روز جمعهاش میفرمود: «أمّا بَعدُ فَإنَّ خَيرَ الحَديثِ كِتابُ اللهِ، وخَيرَ الهَديَ هَديُ مُحَمَّدٍ ج، وشَرَّ الأُمُورِ مُحدَثاتُها، وكُلَّ بِدعَةٍ ضَلالَةٌ». «اما بعد: همانا بهترین سخنها کتاب الله است و بهترین روشها، روش محمد ج است و بدترین امور، امور نوپیداست و هر بدعتی گمراهی است» [۳۳۹]. نسائی با سند جید اضافه کرده است: «وَ كُلّ ضَلالَةٍ في النّارِ»: «و هر گمراهی در آتش است» [۳۴۰].
همچنین در سنن از عرباض بن ساریه س روایت است که: «صَلَّي لَنا رَسُولُ اللهِ ج الفَجِرَ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَينا فَوَعَظَنا مَوعِظَةً بَليغَةً ذَرَفَت لَها الأعيُنُ، ووَجِلَت مِنها القُلوبُ. قُلنا أو قالوا: يا رَسولَ اللهِ؛ كَأنَّ هذِهِ مَوعِظَةُ مُوَدِّعٍ فَأؤصِنا. قالَ: أُوصيكُم بِتَقوَي اللهِ والسَمعِ والطّاعَةِ؛ وإن كانَ عَبدًا حَبَشِيًّا؛ فَإنَّهُ مَن يَعِش مِنكُم يَرَي بَعدي اختِلافًا كَثيرًا؛ فَعَلَيكُم بِسُنَّتي وسُنَّةِ الخُلَفاءِ الرّاشدينَ المَهدِيِّينَ، وعَضُّوا عَلَيها بِالنَّواجِذِ، وإيّاكُم ومُحدَثاتِ الأمورِ؛ فَإنَّ كُلَّ مُحدَثةٍ بِدعَةٌ، وإنَّ كُلَّ بِدعَةٍ ضَلالَةٍ». «رسول الله ج نماز صبح را برای ما خواند. سپس رو به ما کرد و سخنان رسایی را برای ما ایراد فرمود که از چشمها اشک جاری شد و قلبها به تپش افتاد. گفتیم یا گفتند: یا رسول الله! گویا این موعظهی شما موعظهی خدا حافظی است! پس ما را وصیت کن! فرمود: شما را به رعایت تقوای الهی و شنیدن حرف حق و اطاعت از الله و رسول ج وصیت میکنم. اگر چه غلامی حبشی باشد، چرا که هرکس از شما بعد از من زنده باشد اختلافهای زیادی را مشاهده خواهد کرد. پس بر شماست که راه و روش من و خلفای راشدین را با دندان محکم بگیرید. و شما را از چیزهای نوپیدا بر حذر میدارم و هر چیز نوپیدایی بدعت است و هر بدعتی گمراهی است» [۳۴۱]. احادیث به همین معنا زیاد است.
از اصحاب پیامبر ج و سلف صالح بعد از آنها نیز ثابت است که امت را از بدعتها بر حذر داشته و ترساندهاند، چرا که بدعتها بمنزلهی افزودن بر دین و شریعتی است که الله اجازه نداده چیزی به آن اضافه شود و انجام بدعت تشبیه به دشمنان الله (یهود و نصارا) است که چیزهایی به دین خود افزودند و بدعتهایی پدید آوردند که الله اجازه نداده است، چون لازمهی عمل به بدعت ناقص دانستن دین اسلام و متهم کردن این دین به عدم تکمیل بودن است، به این ترتیب روشن است که در این امر فسادی بزرگ، منکری زشت و مخالفت با آیهی: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا﴾ [المائدة: ۳]. «امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم» وجود دارد.
و نیز مخالفت صریح با احادیث زیادی از پیامبر ج است که از بدعت بر حذر داشته و (به ما دستور داده) از آن متنفر و بیزار باشیم.
امید است دلایلی را که یادآور شدیم برای فرد جویای حق در پرهیز از این بدعت یعنی: جشن شب اسرا و معراج کافی و قانعکننده باشد و بداند که این عمل در دین اسلام جایگاهی ندارد.
از آنجایی که الله نصیحت مسلمانان و بیان آنچه برایشان از دین مشروع قرار داده، واجب گردانیده و کتمان علم را تحریم کرده است، شایسته دانستم که به برادران مسلمانم بگویم این عمل که در بسیاری از شهرها رواج پیدا کرده است، تا جایی که برخی از مردم گمان میکنند جزء دین است، بدعت است.
از الله تعالى میخواهم که حال تمام مسلمانان را اصلاح گرداند و به همه فهم (صحیح) دین را عنایت فرماید و به ما مسلمانان توفیق دهد که به حق تمسک جوییم و بر آن پایدار باشیم و مخالفت با آن را ترک نماییم.«انه ولي ذلك والقادر عليه»
وصلی الله و سلم و بارک علی عبده و رسوله نبینا محمد و آله و صحبه
شیخ ابن باز – کتاب التحذیر من البدع ص (۲۰-۱۶)
[۳۳۷] تخریجش گذشت درفتاوای (۱۹۷). [۳۳۸] تخریجش گذشت درفتاوای (۱۹۷). [۳۳۹] تخریجش گذشت درفتاوای سابق. [۳۴۰] نسائی (۱۵۷۹). [۳۴۱] تخریش گذشت درفتاوای (۱۹۶).