[۵۸] ادعای انتقال روح یک فرد در دیگری و نقد نظریهی پیدایش نسل اولیهی انسان از میمون
س۱: استاد فلسفه به ما گفته که روح از یک فرد به فردی دیگر منتقل میشود. آیا این نظریه صحیح است؛ در صورت صحت این گفته، با توجه به این که روح محاسبه میشود و عذاب میبیند، در صورت انتقال روح به دیگری، فرد دوم چگونه محاسبه میشود و عذاب میبیند؟
ج۱: نظریهی استاد شما اشتباه است. اصل در این موضوع، فرمودهی الهی است: ﴿وَإِذۡ أَخَذَ رَبُّكَ مِنۢ بَنِيٓ ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَأَشۡهَدَهُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ أَلَسۡتُ بِرَبِّكُمۡۖ قَالُواْ بَلَىٰ شَهِدۡنَآۚ أَن تَقُولُواْ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ إِنَّا كُنَّا عَنۡ هَٰذَا غَٰفِلِينَ١٧٢﴾ [الأعراف: ۱۷۲]. «آنگاه که پروردگار تو از بنی آدم، از پشت ایشان، نسل و نژاد آنها را برگرفت (یعنی روز میثاق الله تعالی از آدم، اولاد او را پیدا کرد و از ایشان اولاد ایشان را به ترتیبی که در خارج محقق گشت) و آنها را بر خودشان گواه کرد که: آیا من، پروردگار شما نیستم؟ آنها گفتند: آری! گواهی دادیم. تا روز رستاخیز نگویید ما از آن غافل بودیم».
در تفسیر این آیه آمده که از عمربن خطاب س در مورد این آیه پرسیده شد؛ عمرس پاسخ داد که از رسول الله ج در این مورد سؤال شد، ایشان فرمودند: «إِنَّ اللَّـهَ تعالی خَلَقَ آدَمَ ثُمَّ مَسَحَ ظَهْرَهُ بِيَمِينِهِ فَاستخْرَجَ مِنْهُ ذُرِّيَّةً، فَقَالَ: خَلَقْتُ هَؤُلَاءِ لِلْجَنَّةِ وَبِعَمَلِ أَهْلِ الْـجَنَّةِ يَعْمَلُونَ، ثُمَّ مَسَحَ ظَهْرَهُ فَاسْتَخْرَجَ مِنْهُ ذُرِّيَّةً فَقَالَ: خَلَقْتُ هَؤُلَاءِ لِلنَّارِ، وَبِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ يَعْمَلُونَ» [۱۳۴]. «الله تعالی، آدم ÷ را آفرید و پشت او را با یمین خود مسح نمود و نسلی از آن بیرون آورد و فرمود: اینها را برای بهشت آفریدم و عمل بهشتیان انجام میدهند. دوباره پشت او را مسح نمود و ذریهای از آن بیرون آورد و فرمود: اینها را برای جهنم آفریدم، و عمل جهنمیان را انجام میدهند».
ابن عبدالبر گوید: معنای این حدیث از چندین طریق از پیامبر ج ثابت است. از حدیث عمر بن خطاب، عبدالله بن مسعود، علی بن ابی طالب، ابوهریره و دیگران ش. اهل سنت بر این حدیث و مفهوم آن اجماع نموده و آن را ذکر کردهاند.
موضوع انتقال روح از یک فرد به فردی دیگر، سخن کسانی است که معتقد به تناسخ ارواح هستند. این گروه از بدترین کفاراند و دارای بدترین و فاسدترین عقیده میباشند [۱۳۵].
س۲: گروهی معتقدند انسان در گذشتههای دور میمون بوده و به مرور زمان به انسان تبدیل شده است. آیا این نظریه بر مبنای دلیل است یا خیر؟
ج۲: این گفتار نادرست است. الله تعالی در قرآن، مراحل آفرینش آدم را ذکر نموده و فرموده است: ﴿إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ ٱللَّهِ كَمَثَلِ ءَادَمَۖ خَلَقَهُۥ مِن تُرَابٖ ثُمَّ قَالَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ٥٩﴾ [آل عمران: ۵۹]. «حکایت عیسی ÷ نزد الله تعالی چون حکایت آدم ÷ است که او را از خاک آفرید؛ سپس به او گفت: باش، پس وجود یافت».
سپس این خاک، مرطوب گشت تا این که به گلی چسبنده تبدیل شد که به دست میچسبد.
الله تعالى فرموده: ﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن طِينٖ١٢﴾ [مؤمنون: ۱۲]. «و همانا انسان را از عصارهی گل آفریدیم». و فرموده: ﴿إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّن طِينٖ لَّازِبِۢ﴾ [الصافات: ۱۱]. «آنها را از گلی چسبنده آفریدیم».
در مرحلهی بعد این گل چسبنده به گلی خشک و بدبو تبدیل گردید.
الله تعالی فرموده: ﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ٢٦﴾ [حجر: ۲۶]. «همانا من آدمی را از گلِ خشکِ بوی گرفته آفریده ام».
این گل پس از خشک شدن به گلِ خشکیدهی سفال مانند تبدیل شد.
و فرموده: ﴿خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن صَلۡصَٰلٖ كَٱلۡفَخَّارِ١٤﴾ [الرحمن: ۱۴]. «انسان را از گلِ خشکیدهی سفال مانند آفرید».
الله تعالی، انسان را به شکلی که اراده فرمود، آفرید و در آن روح دمید.
الله تعالی فرمود: ﴿وَإِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي خَٰلِقُۢ بَشَرٗا مِّن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ٢٨ فَإِذَا سَوَّيۡتُهُۥ وَنَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُۥ سَٰجِدِينَ٢٩﴾ [الحجر: ۲۸ - ۲۹]. «(ویاد کن) هنگامی را که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من برآنم بشری از گل خشکیده، از نوع گلِ سیاه بو گرفته بیافریدیم. پس چون راست کنمش و بدمم در وی از روح خود پس برای او به سجده در افتید» [۱۳۶].
مراحل آفرینش آدم ÷ در پرتو آیات قرآن ذکر گردید. اما مراحل آفرینش نسل آدم ÷ به شرح ذیل است:
الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن طِينٖ١٢ ثُمَّ جَعَلۡنَٰهُ نُطۡفَةٗ فِي قَرَارٖ مَّكِينٖ١٣ ثُمَّ خَلَقۡنَا ٱلنُّطۡفَةَ عَلَقَةٗ فَخَلَقۡنَا ٱلۡعَلَقَةَ مُضۡغَةٗ فَخَلَقۡنَا ٱلۡمُضۡغَةَ عِظَٰمٗا فَكَسَوۡنَا ٱلۡعِظَٰمَ لَحۡمٗا ثُمَّ أَنشَأۡنَٰهُ خَلۡقًا ءَاخَرَۚ فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ أَحۡسَنُ ٱلۡخَٰلِقِينَ١٤﴾ [المؤمنون: ۱۲ - ۱۴]. «و همانا انسان را از عصاره ای از گل آفریدیم، سپس او را به صورت نطفه ای در جایگاهی استوار قرار دادیم. آنگاه نطفه را لخته خونی کردیم، ولختهی خون را به پاره گوشتی مبدل نمودیم، پس آن را استخوآنها کردیم، آنگاه به استخوآنها گوشتی پوشاندیم، سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم [و در آن روح دمیدیم]، پس والا و دارای خیر فراوان است، الله که بهترین آفرینندگان است».
در مورد آفرینش همسر آدم (حوا)، الله تعالی بیان داشته است که او را از آدم آفرید. ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِي تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلَيۡكُمۡ رَقِيبٗا١﴾ [النساء: ۱]. «ای مردم! از پروردگارتان بترسید که شما را از یک نفس آفرید و همسرش را از او آفرید و از آن دو، مردان و زنان بسیاری را منتشر ساخت، و بترسید از آن خدا که از یکدیگر به نام او سؤال میکنید و بترسید از قطع خویشاوندی، همانا الله تعالی مراقب شماست».
وبالله التوفیق، و صلی الله علی نبینا محمد و آله و صحبه أجمعین
انجمن دائم پژوهشهای علمی و افتاء (۲/۳۰۸، ۳۰۹)
[۱۳۴] أحمد (۱/۴۴)، مؤطا مالک (۸۹۸)، أبوداود (۴۷۰۳)، ترمذی (۳۰۷۵)، و گفته" حدیث حسن" حاکم (۱/۲۷)، و (۲/۵۴۴،۳۲۴)، الآجری فی " الشریعة" (۱/۴۴) ابن منده فی "الرد علی الجهمیة" (۲۸). [۱۳۵] " التمهید" با اندکی تفاوت (۶/۶). [۱۳۶] انسان در آغاز آفرینش، خاک بوده (حج/۵) سپس با آب آمیخته شده است و به صورت گل در آمده است (انعام/۲) و بعد به صورت گل بدبو یا لجن تغییر شکل داده (حجر/۲۸) سپس حالت چسبندگی پیدا کرده است (صافات/۱۱) و بعد گل خشکیده و سفال گونه ای شده است که این آیه بدان اشاره دارد. اما هریک از این مراحل چه اندازه طول کشیده است، و این حالتهای انتقالی تحت چه عواملی به وجود آمده است، و نفخهی ربانی چیست و کی به کالبدش دمیده شده است (حجر/۲۹) از حوزهی علم بشر خارج است و آن را الله تعالی میداند و بس. [تفسیر نور، دکتر مصطفی خرمدل، ص۱۱۳۷، نشر احسان، چاپ ششم۱۳۸۷،تهران].