[۲۸۷] عقیدهی فرد مسلمان در مورد عیسی ÷
س: عیسی ÷ از دیدگاه قرآن و احادیث صحیح زنده است یا مرده؟
ج: جمهور اهل سنت بر این عقیدهاند که عیسی ÷ زنده است و الله تعالى او را به آسمان برده است. در آخر الزمان میآید و مطابق شریعت محمد ج در جهان حکومت میکند و مردم را به حقانیت خویش دعوت میدهد. نصوص قرآن و سنت همین حقیقت را تأیید میکند.
الله تعالى در ردّ افتراء یهود بر عیسی ÷ میفرماید: ﴿وَقَوۡلِهِمۡ إِنَّا قَتَلۡنَا ٱلۡمَسِيحَ عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ رَسُولَ ٱللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُۚ مَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍ إِلَّا ٱتِّبَاعَ ٱلظَّنِّۚ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينَۢا١٥٧ بَل رَّفَعَهُ ٱللَّهُ إِلَيۡهِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا١٥٨﴾ [النساء: ۱۵۷ – ۱۵۸]. «و گفتارشان که: «ما، مسیح عیسی بن مریم ÷، پیامبر الله را کشتیم»! در حالی که نه او را کشتند، و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آنها مشتبه شد. وکسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و به آن علم ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند بلکه الله او را بسوی خود، بالا برد. و الله تعالى، توانا و حکیم است».
الله تعالى این تصور یهود را، که ما عیسی ÷ را کشتیم و به صلیب کشیدهایم، رد میکند و خبر میدهد که خداوند او را به لطف و مرحمت خویش به آسمان بلند کرده است و این را نشآنهای از نشانههای خویش خوانده است! که به هرکس بخواهد میدهد. آیات زیادی در این زمینه نازل شده است.
استدلال مورد نظر در آیه ﴿بَل رَّفَعَهُ ٱللَّهُ إِلَيۡهِ﴾ این است که الله تعالى جهت تحقق ابطال گمان یهود (مبتنی بر قتل و به دار آویختن مسیح) او را با روح و جسد بلند کرده است. چون کشتن و به دار آویختن برای جسد محقق میشود؛ و بلند کردن روح به تنهایی با ادعای یهود مبنی بر قتل و صلب یهود نسبت به مسیح ÷ منافات ندارد، پس تنها بلند کردن روح، گمان یهود را باطل نمیکند، بلکه بلند نمودن روح با جسم، ادعای یهود را باطل میکند. بنابراین عزت، قدرت، نصرت وتکریم پروردگار نسبت به هریک از پیامبرانش که بخواهد مقتضی این امر است، و در آخر آیه به این امر اشاره شده است، ﴿وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا﴾ «الله تعالى عزیز و حکیم است».
الله تعالی فرموده است: ﴿وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا لَيُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكُونُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا١٥٩﴾ [النساء: ۱۵۹]. «و هیچ یک از اهل کتاب نیست؛ مگر آنکه پیش از مرگش به او [مسیح] ایمان میآورد، و روز قیامت بر آنها گواه خواهد بود».
الله تعالى خبر داده است که تمام اهل کتاب به زودی قبل از وفات عیسی ÷ به او ایمان میآورند. این مسئله هنگام نزول عیسی ÷ در آخرالزمان جهت بر پایی عدالت و دعوت به اسلام و آیین محمدی ج محقق میشود. در مباحث بعدی حدیث نزول عیسی ÷ به طور کامل شرح داده خواهد شد.
پس ایمان اهل کتاب به عیسی ÷ قبل از وفات ایشان مفهومی است که از این آیه در مرحلهی اول به ذهن میرسد. چون آهنگ کلام در مورد نظریهی یهود دربارهی عیسی ÷ و برخورد ایشان با وی و نجات عیسی ÷ طبق سنت تغییر ناپذیر الله تعالى و ناکام ماندن کید آنها میباشد. پس رجوع دو ضمیر «به، موته» به طرف عیسی ÷ برای رعایت آهنگ کلام تعیین میگردد.
از ابوهریره س روایت است که پیامبر ج فرمود: «وَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ لَيُوشِكَنَّ أَنْ يَنْزِلَ فِيكُمُ ابْنُ مَرْيَمَ حَكَمًا مُقْسِطًا، فَيَكْسِرَ الصَّلِيبَ، وَيَقْتُلَ الْـخِنْزِيرَ، وَيَضَعَ الْـجِزْيَةَ، وَيَفِيضَ الْـمَالُ حَتَّى لاَ يَقْبَلَهُ أَحَدٌ». «قسم به ذاتی که جانم در دست اوست به زودی فرزند مریم فرود میآید و به عنوان حاکمی عادل، صلیب را میشکند و خوک را به قتل میرساند و جزیه را بر اهل کتاب تعیین میکند،اندوختهی بیت المال زیاد میشود. به نحوی که فقیری پیدا نمیشود که وجوهات شرعی را قبول کند، » در ادامه ابو هریره س میگوید: این آیه را بخوانید: ﴿وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا لَيُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِ﴾ [النساء: ۱۵۹] «هیچ یک از اهل کتاب نیست؛ مگر آن که پیش از مرگش به او (مسیح) ایمان میآورد» [۴۶۰] .
در روایتی دیگر پیامبر ج میفرماید: «كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا نَزَلَ فِيكُمْ ابْنُ مَرْيَمَ وَإِمَامُكُمْ مِنْكُمْ» «حالتان چگونه خواهد بود آن زمانی که عیسی بن مریم در میان شما فرود آید و امامتان از خودتان باشد» [۴۶۱].
در حدیث صحیح ثابت است که جابر بن عبدالله س از پیامبر ج شنیده است که فرمود: «لَا تَزَال طَائِفَة مِنْ أُمَّتِي ظَاهِرِينَ عَلَى الْـحَقّ إِلَى يَوْم الْـقِيَامَة». همیشه گروهی از امت من هستند که به خاطر حقیقت میجنگند و این تا قیامت ادامه دارد. در ادامه فرمود: «فينزل عيسى بن مريم ÷ فيقول أميرُهُم: تعالَ صَلِّ لنا، فيقول: لا، إن بعضَكُم على بعضٍ أمراء؛ تَكرِمَةَ اللهِ هذه الأمة». «عیسی بن مریم ÷ فرود میآید و امیر مسلمانان به عیسی میگوید: بیا تا به شما اقتدا کنیم و نماز بخوانیم. عیسی بن مریم ÷ میگوید خیر؟ بعضی از شما بر بعضی دیگر امیر هستید. این اکرام الله تعالى برای این امت است» [۴۶۲].
این احادیث بر نزول عیسی ÷ در آخرالزمان و بر اجرای شریعت محمدی ج دلالت دارد و همچنین اینکه در زمان نزول عیسی ÷ امام این امت از میان خود امت خواهد بود.
با بیان این مطالب در خصوص ختم نبوت سیدنا محمد ج و نزول عیسی ÷ در آخرالزمان روشن میشود که بدون هیچ شبههای «محمد ج خاتم پیامبران است». چرا که عیسی ÷ شریعت مستقلی را نمیآورد؛ بلکه مطابق شریعت محمد ج حکومت خواهد کرد.
امر، امر خداوند است در اول و آخر، هر آنچه که بخواهد انجام میدهد و هر حکمی را که بخواهد اراده میکند، حکم خداوند را کسی تعقیب نمیکند و او عزیز و حکیم است.
هرکس بر این باور باشد که عیسی ÷ به قتل رسیده و یا به صلیب کشیده شده، کافر است چون مخالف نص صریح قرآن و احادیث صحیح پیامبر ج است. هرکس از مسلمانان معتقد باشد که خداوند عیسی ÷ را آنگاه که یهود برای قتل وی نقشه میکشیدند و مصمم بودند که وی را به دار بزنند، به موت حقیقی میراند و سپس او را بلند کرده از جماعت مسلمانان بیرون شده و راه حقیقت را گم کرده است. چون با نص قرآن و حدیث صحیح مخالفت دارد چیزی که اینها را به فهم اشتباه کشانده است این آیه قرآن است که خداوند میفرماید: ﴿إِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَىٰٓ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾ [آل عمران: ۵۵]. «هنگامی که الله به عیسی میفرماید: من تو را وفات میدهم و بهسوی خود بالا میبرم و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک میسازم».
کلمه توفی را به مردن ترجمه کردهاند. با این تفسیر این گروه در مقابل نظریه صحیح گذشتگان قرار گرفتند که این آیه را به برداشتن خداوند، عیسی ÷ را از زمین و بلند کردنش، زنده و نجات دادن او از کفار تفسیر میکنند.
اگر بخواهیم میان نصوص قرآن و احادیث صحیح جمعبندی کنیم به نتیجهای جز بلند کردن عیسی ÷ زنده و آمدنش در آخرالزمان و ایمان اهل کتاب به او، نمیرسیم. روایت ابن عباس ب در تفسیر «توفی» به مردن صحیح نمیباشد؛ چون این روایت منقطع است و در سند آن، علی بن ابو طلحه است که از ابن عباس ب نشنیده است، بلکه با واسطه از ابن عباس ب روایت کرده است. و نیز روایت وهب بن منبه یمانی که»توفی» را به مردن معنی میکند، صحیح نیست. علت آن معنعن بودن روایت ابن اسحاق و همچنین مدلس و مجهول بودن این روایت است.
به هر حال این تفسیر احتمال وفات را منتفی نمیکند بلکه این چنین تفسیر میکند که: خداوند عیسی ÷ را با روح و بدن، از زمین بلند کرد و بیان میکند: خداوند عیسی ÷ را بعد از اینکه به خواب رفت بلند کرد و بعد از رفع میراند و در آخرالزمان نزول میکند.
چون واو موجود در آیه مقتضی ترتیب نیست، بلکه فقط دو احتمال را به هم مرتبط میکند. زمانی که در مورد یک آیه دو نوع تفسیر موجود باشد، تفسیری مورد قبول است که با ظاهر ادلهی دیگری مطابقت داشته باشد. به این صورت ما ادله را جمع آوری میکنیم و آیات متشابه قرآن را با آیات محکم قرآنی تفسیر میکنیم و این، روش آگاهان در علم نه روش کجاندیشان و اهل باطل که همیشه به دنبال آیات متشابه قرآن هستند تا برای فتنه جویی خود توجیه و تأویلی پیدا کنند، است. به همین روش در مورد اختلاف مفسرین در مورد این آیه ﴿وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا لَيُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِ...﴾ به قضاوت مینشینیم.
واجب است این آیه را طوری تفسیرکنیم که آهنگ کلام و احادیث صحیح پیامبر ج در مورد نزول عیسی ÷ در آخرالزمان مطابقت داشته باشد تا هدف گوینده محقق شود.
اگر از آهنگ کلام و سیاق و سباق آیه و قصد گوینده و احادیث وارده در این موضوع صرف نظر کنیم ترجمه این طور در میآید: «هیچ اهل کتابی نیست؛ مگر اینکه قبل از مردنش به خداوند و عیسی ÷ ایمان میآورد» این ترجمه با ظاهر آیات و دلایل عقلی و نقلی که در مورد عیسی ÷ آمده مخالفت دارد، این همان فتنهجویی و فتنهگری اهل باطل است که قرآن به آن اشاره میکند:
﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ مِنۡهُ ءَايَٰتٞ مُّحۡكَمَٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ وَأُخَرُ مُتَشَٰبِهَٰتٞۖ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمۡ زَيۡغٞ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَٰبَهَ مِنۡهُ ٱبۡتِغَآءَ ٱلۡفِتۡنَةِ وَٱبۡتِغَآءَ تَأۡوِيلِهِۦۖ وَمَا يَعۡلَمُ تَأۡوِيلَهُۥٓ إِلَّا ٱللَّهُۗ وَٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِ يَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِۦ كُلّٞ مِّنۡ عِندِ رَبِّنَاۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ٧﴾ [آل عمران: ۷]. «او کسی است که این کتاب آسمانی را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن آیات «محکم» صریح و روشن است، که اساس این کتاب میباشد، و قسمتی از آن متشابه است. اما آنها که در قلوبشان انحراف است به دنبال متشابهاتاند تا فتنهانگیزی کنند و مردم را گمراه سازند و تفسیر «نادرستی» برای آن میطلبند، در حالی که تفسیر آنها را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند (آنها که به دنبال درک اسرار آیات قرآنند) میگویند: ما به همه آن ایمان آوردیم، همه از طرف پروردگار ماست و جز صاحبان عقل متذکر نمیشوند».
اما کسانی که معتقدند: خداوند عیسی را، آنگاه که یهود بر علیه او نقشه میکشیدند، میراند از دو حال خارج نیست یا باید اعتراف کند که عیسی در آخرالزمان بر میگردد! چون احادیث صحیح در این مورد وجود دارد و یا اینکه منکر نزول عیسی در آخرالزمان باشد! اگر اعتراف به نزول عیسی در آخرالزمان کنند باید برای (وی) یک مرحله موت سپس حیات در دنیا، بعداً موت، هنگام حیله یهود و بلند کردنش به آسمان سپس حیات برای نزول در آخرالزمان بعداً موت و بعد حیات هنگام حشر ثابت کند که این مراحل، مخالف با نص قرآن است که میفرماید: ﴿كَيۡفَ تَكۡفُرُونَ بِٱللَّهِ وَكُنتُمۡ أَمۡوَٰتٗا فَأَحۡيَٰكُمۡۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡ ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٢٨﴾ [البقرة: ۲۸]. «چگونه به خداوند کافر میشوید؟ در حالی که شما مردگان (اجسام بیروحی) بودید، و او شما را زنده کرد و سپس شما را میمیراند، و بار دیگر شما را زنده میکند سپس بهسوی او باز گردانده میشوید».
آنها میگویند: ﴿قَالُواْ رَبَّنَآ أَمَتَّنَا ٱثۡنَتَيۡنِ وَأَحۡيَيۡتَنَا ٱثۡنَتَيۡنِ فَٱعۡتَرَفۡنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلۡ إِلَىٰ خُرُوجٖ مِّن سَبِيلٖ١١﴾ [المؤمن: ۱۱]. «پروردگارا! مارا دو بار میراندی و دو بار زنده کردی و اکنون به گناهان خود معترفیم. آیا راهی برای خارج شدن «از جهنم» وجود دارد».
و اگر منکر نزول عیسی ÷ در آخرالزمان باشند این علنا مخالف احادیث صحیح (مورد قبول جمهور مسلمانان است) که دلالت بر نزول عیسی ÷ و دعوتش به حق و حکمت و قتل خنزیر و شکست صلیب دارد. در هر دو حالت راه گریزی ندارند؛ مگر آنکه معتقد برآنچه که عقیده اهل سنت و جماعت بر نجاتِ الله، عیسی ÷ را از کید یهود و بلند کردنش با روح و جسد و نزول عیسی ÷ در آخرالزمان و حکم بر شریعت عدل الهی است، باشند.
وبالله التوفیق. و صلی الله علی نبینا محمد و آله و صحبه و سلم
انجمن دائم پژوهشهای علمی و افتا۳/۲۲۲-۲۱۹
[۴۶۰] بخاری (۳۴۴۹) – مسلم (۱۵۵). [۴۶۱] بخاری (۳۴۴۹) – مسلم (۱۵۵). [۴۶۲] مسلم (۱۵۶).