[۱۰۲] احکام برپایی جشنها و اعیاد
س: حکم جشنهای شادی آور که مسلمانان در کشور (ترینیداد) به مناسبت ازدواج یا رفتن به منزل جدید برگزار میکنند چیست؟ برگزاری جشنهای تولد و دیگر مناسباتهای شاد چه حکمیدارد؟ همچنین در برخی جلسات قرآن تلاوت میکنند. در مدح پیامبر ج سرود میخوانند. در پایان جلسه به احترام و تقدیر از پیامبر ج میآیستند، بفرمائید که برگزاری این نوع جلسات چه حکمیدارد؟
ج: اولاً: پیامبر ج از برگزاری نکاح به صورت سرّی و مخفیانه نهی کرده و دستور داده است که مجلس نکاح باید به صورت علنی برگزار شود؛ جشن گرفتن به مناسبت ازدواج و بردن عروس به خانهی شوهر خودش نوعی اعلان مراسم عقد و ازدواج است. بنابراین برگزاری جشن عروسی جائز است؛ به شرط آنکه از ساز و موسیقی ناروا و آمیختگی زنان و مردان و سایر محرّمات پرهیز شود.
ثانیاً: در اسلام سه تا عید وجود دارد: عید فطر، عید قربان و روز جمعه. اما جشن تولد و دیگر مناسبتهای شادی، از قبیل: جشنِ نخستین روز سال هجری قمری و میلادی جشن نیمه شب شعبان، روز ولادت پیامبر ج روز رسیدن به پادشاهی و یا ریاست جمهوری هیچکدام در دورهی پیامبر ج و خلفای راشدین و در سه قرن اولیهی اسلام که پیامبر ج به فضیلت آنها گواهی داده است، رواج نداشته است. پس این مراسم و جشنها بدعاتی است که در بین مسلمین شیوع پیدا کرده و به آن سخت شیفته شدهاند. آری! مسلمانان امروزه به این مناسبتها جشن میگیرند. همان گونه در اعیاد اسلامی جشن گرفته میشود؛ حال آنکه در این جشنها و جلسات در مورد اشخاص غلو میشود، در خرج و هزینهها اسراف به عمل میآید. زنان و مردان با هم اختلاط میکنند. با شیوههای مختلف خود را با کفار مشابه میگردانند.
حال آنکه پیامبر ج میفرماید: «إِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْـأُمُورِ، فَإِنَّ كُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ، وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ» [۸۳۱]. «از بدعات (دینی) بپرهیزید، چون هر چیزی که در دین ایجاد شود بدعت نام دارد و هر بدعتی به گمراهی ختم میشود».
در جای دیگری فرموده است: «مَنْ أَحْدَثَ فِي أَمْرِنَا هَذَا مَا لَيْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ» [۸۳۲]. «هرکس چیزی را در دین ما ایجاد کند آن چیز مردود است».
جلساتی که برای تعظیم و بزرگداشت فرد یا امید برای کسب برکت از او و دریافت ثواب برگزار میشود، مانند: برپایی جشن میلاد پیامبر ج، امام حسین س و میلاد شیخ بدوی و... و تعظیم ایام و شبهای خاصی جهت کسب ثواب مانند جشن گرفتن در نیمهی شعبان، شب اسراء و معراج و امثال اینها بدعت بودن چنین مواردی واضح و آشکار است. ولی اگر از این مراسم و جشنها قصد تبرک و دریافت ثواب کرده نشود باز هم جائز نیستند. چون اینها نوعی همرنگی و تشابه با کفار است و سبب میل و رغبت بهسوی جشنهای حرام دیگری میشوند، لذا ترک این کارها به منزلهی بستن دروازهی شرّ و فساد است که باید از آنها جلوگیری شود.
رسول الله ج در مورد مشابهت با کفار چنین فرمودهاند: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ» [۸۳۳] «هرکس خودش را به گروهی مشابهت کند از همان گروه است».
ثانیاً: تلاوت قرآن از بهترین نیکیها و اعمال صالح است، لیکن خواندن قرآن برای ختم جلسات توأم با بدعت جائز نیست. چون این کار نوعی اهانت به قرآن محسوب میشود. در حقیقت قرار دادن قرآن در غیر جایگاه واقعیاش است. خواندن اشعار و سرود هایی در مدح پیامبر ج اگر از غلو و مطالب گزاف خالی باشند، جائز است.
رسول الله ج فرموده است: «لَا تُطْرُونِي كَمَا أَطْرَتْ النَّصَارَى ابْنَ مَرْيَمَ، وَإِنَّمَا أَنَا عَبْد، فَقُولُوا: عَبْدُ اللَّـهِ وَرَسُولُهُ» [۸۳۴]. «در تعریف من آنگونه که نصاری در تعریف عیسی پسر مریم زیاده روی کردند زیاده روی نکنید، من بندهای بیش نیستم، پس دربارهی من بگوئید: بنده الله و پیامبرش».
در جای دیگری فرموده است: «إِيَّاكُمْ وَالْـغُلُوَّ فِي الدِّينِ فَإِنَّهُ أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ الْـغُلُوُّ» [۸۳۵]. «از غلو در دین بپرهیزید چون غلو امتهای پیش شما را هلاک کرده است».
رابعاً: ختم جلسه درحالت ایستاده به خاطر احترام به پیامبر ج نا مناسب و ناجائز است که الله و پیامبرش بدان راضی نمیشوند و شریعت اسلامی آنرا تأیید نمیکند واین عمل از بدعتهای حرام است.
و بالله التوفیق، وصلی الله علی نبینا محمد وآله و صحبه وسلم
فتوای انجمن دایم پژوهشهای علمی و افتا (۸/۳۱۷-۳۲۰)
[۸۳۱] مسند احمد (۴/۱۲۶)، ابو داود (۴۶۷)، ترمذی (۲۶۷۶). ترمذی گفته است: (حسن صحیح) و حاکم ۱/۱۷۴ (۳۲۹). و صححه و وافقه الذهبی. [۸۳۲] بخاری (۲۶۹۷)و مسلم (۱۷۱۸). [۸۳۳] تخریج این حدیث از فتوای شماره (۱۴) در باب چهارم (نیت و طهارت) گذشت. [۸۳۴] احمد (۱/۵۵،۴۷،۲۴،۲۳) بخاری (۶۸۳۰،۳۴۴۵) و غیرهما [۸۳۵] احمد (۱/۳۴۷،۲۱۵) بخاری (۶۸۳۰،۳۴۴۵) نسائی (۳۰۵۷) ابن ماجه (۳۰۲۹) ابن خزیمه (۲۸۶۷) طبرانی فی الکبیر ۱۲/۱۵۶ (۱۲۷۴۷)، ۱۸/۲۸۹ (۷۴۲) ابن حبان (۳۸۷۲) بیهقی فی الکبری (۹۳۱۷) حاکم ۱/۴۶۶ (۱۷۱۱) و صححه و وافقه الذهبی.