فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۱۱۷] عیب جویی از علما

[۱۱۷] عیب جویی از علما

س: بعضی از جوانان و بعضی از طلاب علم عادت کرده‌اند که یکدیگر را عیب بگیرند و مردم را از یکدیگر متنفر می‌کنند، نظر جناب عالی در این مورد چیست؟ آیا چنین کاری مجوز شرعی دارد؟

ج: عیب جویی از علما حرام است؛ متنفر نمودن دیگران از علما حرام است. پس وقتی برای انسان جایز نیست که غیبت برادر مسلمانش را بگوید حتی اگر برادرش عالم نباشد... پس چگونه او می‌تواند غیبت برادران علمای خود را بگوید؟ انسان مؤمن باید زبانش را از غیبت برادران مؤمن خود پاک کند.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞۖ وَ لَا تَجَسَّسُواْ وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن يَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِيهِ مَيۡتٗا فَكَرِهۡتُمُوهُۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ تَوَّابٞ رَّحِيمٞ١٢ [الحجرات: ۱۲]. «ای مؤمنان از بسیاری از گمآن‌‌ها پرهیز کنید بیگمان بعضی از گمآن‌‌ها گناه است، و [در کار دیگران] تجسس نکنید و غیبت یکدیگر را نکنید، آیا فردی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد (قطعاً) آن را ناپسند خواهید دانست، و از خدا بترسید بیگمان خداوند تو به پذیر مهربان است».

کسی که به این بلا گرفتار شده است باید بداند که هرگاه عالمی را عیب بگیرد، این کارش سبب می‌شود تا مردم از این عالم متنفر شوند و در نتیجه به سخنان او گوش نکنند و آن را نپذیرند، پس آنگاه گناه پذیرفته نشدن حق، و سخنان دینی بر کسی است که از آن عالم عیب گرفته است، زیرا عیبجویی از عالم دین در واقع، عیب جویی شخصی نیست؛ بلکه عیب گرفتن از میراث محمد ج است؛ زیرا علما وارثان پیامبرانند.

هرگاه از علما عیب گرفته شود، مردم به علم و دانش آن‌‌ها اعتماد نمی‌کنند، علمی که آن را از پیامبر خدا محمد ج به ارث برده‌اند. آن وقت مردم به آن چه این عالم از احکام شریعت ارائه می‌کند اعتماد نمی‌کنند.

من نمی‌گویم اهل علم معصوم هستند. بلکه هر انسانی اشتباه می‌کند و شما هرگاه از عالمی چیزی را که دیدی که به عقیده‌ی شما اشتباه بود با او تماس بگیرید و با او حرف بزنید و اگر برای شما روشن شد که حق با اوست از او پیروی کن، و اگر از دلایل او قانع نشدی اما دیدی که سخن او راه دارد و توجیه پذیر است باید از عیب گرفتن او باز بیابی. اگر دیدی که سخن او راهی ندارد و توجیه پذیر نیست از سخن او دوری کن چون تأیید خطا و اشتباه جایز نیست. اما شما حق نداری او را که عالم معروفی است و دارای حسن نیت است عیب بگیری.

اگر ما بخواهیم علمای معروف و شناخته شده را که در کار خود دارای حسن نیت هستند به خاطر اشتباهی که در مسئل‌های از مسائل فقه مرتکب شده‌اند عیب بگیریم، در واقع ما علمای بزرگ را عیب گرفته ایم.

هرگاه شما از عالمی اشتباهی دیدی با او مناقشه کن و حرف بزن، اگر برایت مشخص شد که حق با اوست، در آن صورت از او پیروی کن و اگر حق با شما بود، او از شما پیروی می‌کند، و یا این که شما به تفاهم نمی‌رسید و اختلاف میان شما باقی می‌ماند و از اختلافاتی است که بر حسب دلایل توجیه پذیر است و گنجایش دارد، در این صورت شما باید از بد گفتن و عیب جویی از این عالم خود را بازداری، و او نظر خودش را بگوید و شما نظریه خودتان را.

الحمد لله... اختلاف فقط در این زمان نبوده؛ بلکه از عهد صحابه تا به امروز بین علما اختلاف نظر بوده است. اما اگر مشخص شد که فلان عالم اشتباه کرده؛ اما او به خاطر به کرسی نشاندن حرفش اصرار می‌ورزد بر شما لازم است که اشتباه او را توضیح دهید و از او دوری کنید، اما نه براساس عیب جویی از این عالم و گرفتن انتقام از ایشان؛ زیرا احتمال دارد که این عالم در غیر آنچه که شما با او مناقشه کرد‌های سخن حقی را بگوید و مردم را درست راهنمایی کند.

مهم این است که من برادرانم را از این بلا و از این بیماری بر حذر می‌دارم، و از خداوند می‌خواهم که مرا و آن‌‌ها را از هر آنچه به زیان دین و و دنیای ماست نجات دهد.

شیخ ابن عثیمین – کتاب الدعوة (۵)، (۲/۶۲ – ۶۴).