[۱] فرق بین خون حیض و استحاضه و نفاس
س: خون حیض و خون استحاضه و خون نفاس با همدیگر چه فرقی دارند؟
ج: این خونها از یک محل بیرون میآیند، اما اسم و حکم هر یکی با دیگری فرق میکند چون علت و سبب هر یکی با علت و سبب دیگری متفاوت است.
خون نفاس:
نفاس: خونی است که بعد از زایمان مشاهده میشود و باقیماندهی خونی است که در دوران حاملگی در رحم محبوس بوده است، پس از زایمان این خون به تدریج بیرون میآید. مدت آن گاهی کوتاه و گاهی طولانی است.
خون نفاس حد اقلی ندارد.
حد اکثر آن طبق قول مذهب اگر از چهل روز بیشتر باشد و مطابق با عادت حیض نباشد، استحاضه محسوب میشود.
اما صحیح این است که اکثر آن حدی ندارد.
اما خونی که بدون زایمان میآید:
سنّت الهی بر این است که هرگاه زن صلاحیت حامله شدن را داشته باشد، در اوقات مشخصی بر حسب حالت و طبیعتش از او خون میآید. یکی از حکمتهای وجود خون در رحم این است که خون یکی از ارکان مادّه حیات انسان است.
نوزاد در شکم مادر با خون تغذیه میشود. باید دانست که در اغلب موارد، در دوران حاملگی از زن خون نمیآید، بنابراین خونی که از زن میآید، خون حیض است؛ زیرا آمدن حیض در وقت آن نشانهی تندرستی و سلامت است و نیامدنش نشانهی عدم تندرستی است. علمای شریعت و پزشکان بر این امر اتفاق نظر دارند. و از طرفی شناخت عموم مردم و تجربه هایشان بیانگر همین مطلب است.
بنابراین علما در تعریف حیض گفتهاند: خونی طبیعی است که در اوقات مشخصی از زن میآید، و آن را حیض نامیدهاند. شریعت اسلام اسمی را که زنها بر این خون گذاشتهاند تأیید کرده است، و برای آن احکامیشرعی مقرر نموده که مردم این احکام را فرا گرفته و بر آن عمل میکنند. وقتی که خون قطع شود احکام هم برداشته میشوند؛ زیرا حکم با علتش دور میزند.
پس بنا بر این قول صحیح و بلکه آنچه قطعاً درست است، این است که حیض، از نظر سنّ زن، و زمان آن حداقل و حداکثر ندارد. همچنین طهر و پاکی بین دو حیض، هم حداقل مشخصی ندارد؛ بلکه حیض یعنی: آمدن خون و طهر یعنی نیامدن خون.
خون حیض گاهی کم میشود و گاهی زیاد و ایام آن گاهی جلو میافتد و گاهی عقب؛ چون ظاهر نصوص شرعی و عمل مسلمین بیانگر همین مطلب است که زنان جز عمل به این قول چارهای دیگر ندارند.
اما آنچه در مذهب حنبلی مشهور است این است که: کمترین سنّی که زن در آن حیض میشود نُه سالگی است و اکثر آن پنجاه سالگی است. حداقل مدت حیض یک شبانه روز است و اکثر آن پانزده روز است، و آنچه از این فراتر باشد حیض نیست و به سبب آن عبادت ترک نمیشود، و اگر از عادت زن بیشتر بیاید یا کمتر یا پس و پیش شود، زمانی زن میتواند آن را به حساب بیاورد که سه بار تکرار شود و آنگاه برایش عادت شمرده میشود و بر او لازم میشود که قضای روزه خود را بیاورد.
دلیلی که برای بخشی از این گفته، نه برای همه آن میآورند این است که میگویند: آنچه وجود دارد، حالت غالب است و حالتی که زن از آن بیرون میآید نادر است. اصل این است که برای آنچه به ندرت اتفاق میافتد حکمی ثابت نمیشود.
باید دانست که این دلیل ضعیفی است؛ چون آنچه وجود دارد تفاوتهای زیادی در آن پیش میآید. همه بر این امر اتفاق نظر دارند که زنها در این امور با یکدیگر متفاوت هستند.
امور به سه صورت نامگذاری میشوند: شرعی، لغوی و عرفی، و همه بر این مطابقت مینمایند که این خون حیض است و نبود آن طهر و پاکی است؛ آنچه این سه حقیقت بر آن متفق هستند، روشن ترین و رساترین حکم است.
بنابراین از دیدگاه مذهب: استحاضه، خونی است که از پانزده روز بیشتر باشد، و یا خونی باشد که نمیتواند حیض قرار بگیرد. مانند این که از یک شب و روز کمتر باشد یا قبل از نُه سالگی یا بعد از پنجاه سالگی باشد.
اما قول صحیح این است که حیض، اصل است و استحاضه امری عارضی است، مانند این که: همیشه و به طور مداوم از زن خون بیاید، یا خانمیشبیه به زنی باشد که همیشه از او خون میآید به این صورت که همواره از او خون بیاید؛ مگر در اوقات کوتاهی که قابل توجه نیستند. به هر حال اگر ثابت شد که خون زن استحاضه است، اگر قبل از این عادتی داشته است، همان عادت، حیض او شمرده میشود، و آنچه بیشتر از عادت اوست استحاضه شمرده میشود که باید غسل کند و در آن روزها عبادت نماید. اگر عادت مشخصی ندارد؛ اما میتوان در خونی که از او میآید تفاوت قایل شد. به این صورت که بخشی از خون غلیظ و بخشی از آن رقیق یا بخشی از خون سیاه و بخشی قرمز و یا بعضی بد بو و بعضی غیر بد بو باشند. پس خون غلیظ و سیاه و بد بو حیض است و بقیه استحاضه است، اما از نظر مذهب در چنین خونی که متفاوت است شرط، میگذارند که صلاحیت حیض بودن را داشته باشد. یعنی از یک شبانه روز کمتر نباشد و از پانزده روز بیشتر نباشد.
اما درست این است که چنین چیزی اعتبار ندارد، و اگر زن، عادت مشخصی نداشت در هر ماهی اغلب دوران حیض، یعنی: شش یا هفت روز را حیض حساب کند، به دلیل آنچه در احادیث بیان شده است، سپس بعد از گذشت آن روزها که حیض شمرده شدهاند، غسل کند و تا جایی که میتواند جلوی خونی را که میآید بگیرد و برای وقت هر نمازی وضو بگیرد و نماز بخواند.
خلاصه مطالب گذشته این است که:
خون نفاس: سبب آن ولادت است.
استحاضه: خونی است که به سبب بیماری یا چیزی دیگر پیش میآید.
حیض: خون اصلی و طبیعی است.
الشیخ السعدی- إرشاد أولی البصائر و الألباب، ص (۴۸-۵۳).