[۱۶۸] توضیح شرط اظهار دین برای اقامت در دارالکفر
س: معنی شرط اظهار دین برای اقامت در کشورهای کافرچیست؟
ج: شیخ «عبدالعزیز بن عبدالله الراجحی» در بحث خود درباره مهمترین منکرات میگوید: یکی از منکرات مهم سفر به کشورهای مشرکین و اقامت درآنجا است. اقامت در دیار مشرکین از گناهان کبیره است به دلیل وعیدی که در حدیثی بروایت سمره آمده این اقامت ازگناهان کبیره است.
پیامبر ج میفرماید: «مَنْ جَامَعَ الْـمُشْرِكَ وَسَكَنَ مَعَهُ فَإِنَّهُ مِثْلُهُ» [۳۰۱]. «کسی که با مشرک هم نشین شود و با او زندگی کند، آن فرد مانند همان مشرک است».
هر حکمی به چیزی بستگی دارد که از آن پدید میآید و در این مسئله همنشینی با مشرک نتیجه زندگی در کشورکفر است و حکم به نتیجه بستگی بوسیله علت آن مشخص میشود.و این در اصول معروف است.
پیامبر ج میفرماید: «أَنَا بَرِيءٌ مِنْ كُلِّ مُسْلِمٍ يُقِيمُ بَيْنَ أَظْهُرِ الْـمُشْرِكِينَ، لَا تَرَاءَى نَارَاهُمَا» [۳۰۲]. «من از مسلمانی که بین مشرکین اقامت میکند بیزارم، باید فاصلهی مسلمان و مشرک آن قدر باشد که نور، روشنایی و آتش همدیگر را مشاهده نکنند».
(مقصد حدیث این است که مسلمان بین افراد مشرک زندگی نکند).
این بدان علت است که در رفتن به میان مشرکان دین فرد به خطر میافتد لذا سفر به دیار کفر جایز نیست. مگر با شرایطی که علما از نصوص، استخراج کردهاند – وعبارتند از:
۱- بتواند دین خود را اظهارکند، لازمهی این کار این است که با ادله و براهین متواتر دینش را که در قرآن و سنت بیان شده است، آشنا باشد و تا بتواند دینش را آشکار کند.
تنها نماز خواندن برای اظهار دین کافی نیست. بلکه باید مشرکین را تکفیر کند، ایرادهای دینشان را بر ملا نماید، به آنان ایراد گیرد، از آنان اعلان بیزاری کند، از دوستی و تمایل به آنان خودش را حفظ نموده و از آنان دوری کند.
۲- از فتنه در دینش در امان باشد، امّا اگر با اظهار دینش مورد خشم حاکمشان قرار میگیرد یا با شبهات پوچ و بیاساس و حرفهای بیهودهیشان مواجه میشود، جایز نیست که به آنجا برود و دین خود را به خطراندازد.
۳- با مشرکین دوستی و همکاری نکند، به این صورت که ناچار باشد با آنها سازشکند، یا به نرمی سخن گوید.
موالات [دوستی و همکاری] با مشرکین یکی از گناهان کبیره است، علما این را مانند: دادن شلاق به دست آنان و آماده کردن قلم و دوات برایشان و شبیه اینها مانند: اظهار خوشحالی و خوشرویی برای آنها، مثال زدهاند و نوعی از موالات دانستهاند. (دوستی وهمکاری) با مشرکین کفری است که فرد را از دین خارج میگرداند. بدین صورت که آنان را دوست داشته باشد یا با مال، جان و مشورت مشرکین را یاری و کمک نماید، یا از ترس آنان چنان اظهار کند که در دینشان با آنان موافق است و به خاطر دفع شرشان با آنان مدارا و سازش نماید حتی اگر دینشان را ناپسند بداند، از آنان متنفر باشد و اسلام و مسلمانان را دوست داشته باشد.
امّا کسی که به زور و ادار به این کار شده باشد. از این قاعده مستثنی است. فرد مجبورکسی است که مشرکان بر وی مسلط شدهاند و به او میگویند: کافر شود و گرنه تو را میکشیم یا با تو چنین و چنان میکنیم و مورد شکنجه قراردهند تا تسلیم شود و با آنان اعلان موافقت کند برای این فرد رواست که با زبان، خواستهی آنان را برآورده کند مشروط بر اینکه در قلبش کاملاً ایمان داشته باشد. همانطورکه الله تعالى میفرماید:
﴿إِلَّا مَنۡ أُكۡرِهَ وَقَلۡبُهُۥ مُطۡمَئِنُّۢ بِٱلۡإِيمَٰنِ﴾ [النحل: ۱۰۶].
«به جز آنها که تحت فشار واقع شدند در حالی که قلبشان مطمئن و با ایمان است».
به اجماع علما هرکسی به شوخی کلمات کفری به زبان بیاورد، کافر میشود. وقتی حقیقت چنین است حکم کسی که از ترس، یا با طمع اظهار کفر میکند، چه میشود؟ ادله درباره چنین فردی در قرآن و سنت زیاد است [۳۰۳].
الشیخ عبدالعزیز الراجحی- القول المبین الاظهر فی الدعوة
الی الله والامر بالمعروف والنهی عن المنکر، ص (۷۲/۷۳)
[۳۰۱] تخریج، باب/ ۱۶۶. [۳۰۲] تخریج، فتاوا/۱۵۴. [۳۰۳] «الدرر السنیة فی الاجوبة النجدیة» (۷/۵۷،۵۸،۱۵۴، ۱۵۴، ۱۹۶،۲۰۱).