فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۳۸] آیا جهل درمسایل عقیدتی عذر است؟

[۳۸] آیا جهل درمسایل عقیدتی عذر است؟

س: آیا عدم آگاهی از مسایل عقیدتی عذر محسوب می‌شود؟

ج: مسایل عقیدتی از مهم ترین امور بحساب می‌آیند، اصول اعتقادات عبارتند از: ایمان به الله، فرشتگان، کتاب‌‌های آسمانی، پیامبران، روز قیامت، تقدیر خوب و بدِ آن.

«ایمان به الله»: اعتقاد به اینکه تن‌‌ها ذات الله مستحق عبادت است و شهادت به اینکه معبود بر حقی جز الله وجود ندارد و محمد ج فرستاده‌ی الله تعالى بسوی تمام انسان‌‌ها و جن‌ها است و او خاتم النبیین است، ایمان به همه اموری که الله تعالى نازل نموده و رسول الله ج بیان فرموده است: بر زن و مرد واجب است از جمله: ایمان به آخرت، بهشت و جهنم، حساب و جزا، وزن اعمال و تحویل اعمال نامه‌ی نیکان به دست راست و بدان به دست چپ.

عدم آگاهی از این موارد عذر محسوب نمی‌شود؛ بلکه یادگیری این امور واجب است، کسی که در محیطی اسلامی‌بزرگ شده است و قرآن و حدیث به او رسیده باشد معذور بحساب نمی‌آید، چنین فردی جاهل نیست بلکه متجاهل و بی‌اعتنا به امور دین محسوب می‌شود.

الله تعالى فرموده است: ﴿أَمۡ تَحۡسَبُ أَنَّ أَكۡثَرَهُمۡ يَسۡمَعُونَ أَوۡ يَعۡقِلُونَۚ إِنۡ هُمۡ إِلَّا كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ سَبِيلًا٤٤ [الفرقان: ۴۴]. «آیا گمان می‌کنید که بیشترشان می‌شنوند یا می‌اندیشند؟ آنان جزمانند چهارپایان نیستند، بلکه گمراه ترند».

الله تعالى فرموده است: ﴿وَلَقَدۡ ذَرَأۡنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِۖ لَهُمۡ قُلُوبٞ لَّا يَفۡقَهُونَ بِهَا وَلَهُمۡ أَعۡيُنٞ لَّا يُبۡصِرُونَ بِهَا وَلَهُمۡ ءَاذَانٞ لَّا يَسۡمَعُونَ بِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡغَٰفِلُونَ١٧٩ [الأعراف: ۱۷۹]. «همانا بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده ایم (زیرا) دل هایی دارند که با آن نمی‌فهمند و چشم هایی دارند که با آن نمی‌بینند، و گوش هایی دارند که با آن نمی‌شنوند. آن‌ها چون چهارپایانند بلکه گمراه ترند، هم اینانند غافلان».

الله فرموده است: ﴿فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلضَّلَٰلَةُۚ إِنَّهُمُ ٱتَّخَذُواْ ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَيَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ٣٠ [الأعراف: ۳۰]. «گروهی را هدایت کرد و گروهی گمراهی برآن‌ها محقق شد؛ آن‌ها شیاطین را به جای خداوند ولی خود گرفتند و می‌پندارند راه یافته اند».

آیاتی که ذکر شد و بسیاری آیات دیگر که الله تعالى ظالمان و ستمگرانی را که از روی غفلت و بی‌توجهی از دستورات خداوند رویگردان شده‌اند معذور قرار نداده است.

اما کسانی که در میان غیر مسلمانان زندگی می‌کنند و قرآن وحدیث به آن‌‌ها نرسیده است، معذور بحساب می‌آیند، و حکمشان حکم (اهل فترة) است] مدت زمان طولانی که میان دعوت دو پیامبر ج فاصله ایجاد کند- درنتیجه نسل‌‌های بعدی از احکام دین بی‌خبر بمانند؛ بنابراین کسانی که احکام شریعت به آن‌‌ها نرسیده باشد و بر این حالت بمیرند، روز قیامت خداوند آنان را مورد امتحان قرار می‌دهد. کسی که اجابت نمود و امر الله را اطاعت کرد به بهشت وارد می‌شود و کسی که نافرمانی کرد وارد جهنم می‌شود، اما مسایلی همچون بعضی از احکام نماز، زکات و یا حج که بعضی از افراد از آن اطلاع حاصل نمی‌کنند، عذرشان پذیرفته است؛ طبیعی است که چنین مسائلی بر خیلی از افراد مخفی می‌ماند، زیرا همه مردم نمی‌توانند فقیه باشند.

مؤمن وظیفه دارد مسائل دینی را فرا گیرد، از علما سؤال نماید، الله تعالى فرموده است: ﴿فَسۡ‍َٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ [النحل: ۴۳]. «پس از آگاهان بپرسید اگر نمی‌دانید».

گروهی در زمان پیامبر ج بدون علم فتوا داده بودند پیامبر ج فرمود: «أَلَا سَأَلُوا إِذْ لَمْ يَعْلَمُوا فَإِنَّمَا شِفَاءُ الْـعِيِّ السُّؤَالُ» [۱۰۳]. «وقتی که نمی‌دانستند چرا سؤال نکردند؛ همانا شفای جاهل پرسیدن است».

پیامبر ج در حدیثی فرمودند: «مَنْ يُرِدْ اللَّـهُ بِهِ خَيْرًا يُفَقِّهْهُ فِي الدِّينِ» [۱۰۴]. «هر کسی که الله تعالى در حق او اراده خیر نماید به وی فهم دین، نصیب خواهد کرد».

مردان و زنان مسلمان وظیفه دارند مسائل دینی را بیاموزند؛ در مواردی که برایشان سؤال و یا اشکال پیش می‌آید از علما بپرسند، بی‌توجه نباشند، زیرا انسان‌‌ها آفریده شده‌اند تا الله تعالى را عبادت کنند و عبادت نیاز به علم دارد، تا زمانی که انسان در غفلت و بی‌توجهی به سر برد عالم نمی‌شود؛ بنابراین طلب علم و پرسیدن از علما لازم و ضروری است تا انسان از جهالت نجات یابد و آگاهی حاصل کند.

(شیخ ابن باز – مجموع فتاوی و مقالات متنوعة. ۹/۳۹۸)

[۱۰۳] احمد (۱/۳۳۰) دارمی (۷۵۲) ابوداود (۳۳۷،۳۳۶) ابن ماجه (۵۷۲) حاکم (۱/۱۷۸) (۶۳۱،۶۳۰) . وحسنه الألبانی فی صحیح ابی داود (۳۲۶،۳۲۵). [۱۰۴] بخاری (۶۹) مسلم (۱۷۱۹).