[۴۲] آیا فردی نصرانی که دین اسلام به او نرسیده باشد و بمیرد، از اهل جهنم است؟
س: چنانچه خبرهای نادرستی در مورد اسلام به او برسد که بر اثر این خبرهای نادرست از اسلام رویگردان شود حکمش چیست؟
ج: کسی که اصلاً دعوت اسلام به او نرسیده باشد حکمش حکم کسی است که نه پیامبری بسویشان مبعوث شده و نه خبر رسالت رسولی بدیشان رسیده باشد، صحیح ترین نظریه این است که این افراد روز قیامت مورد امتحان قرار میگیرند؛ امام احمد در مسند خویش از اسود بن سریع س روایت میکند که پیامبر ج فرمود: «أَرْبَعَةٌ يَحْتَجُّونَ يَوْمَ الْـقِيَامَةِ رَجُلٌ أَصَمُّ وَرَجُلٌ أَحْمَقُ وَرَجُلٌ هَرِمٌ وَرَجُلٌ مَاتَ فِي الْـفَتْرَةِ، ... فَيَأْخُذُ مَوَاثِيقَهُمْ لَيُطِيعَنَّهُ فَيُرْسِلُ إِلَيْهِمْ رَسُولاَ أَنِ ادْخُلُوا النَّارَ قَالَ فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ دَخَلُوهَا كَانَتْ عَلَيْهِمْ بَرْدًا وَسَلاَمًا» [۱۰۷]. «چهار گروه روز قیامت (به پیشگاه الله تعالى) اقامهی دلیل میکنند: مردی که کر و ناشنوا بوده است (میگوید: بار الها! اسلام آمد اما من چیزی نشنیدم.
شخص بیعقل یا کم عقل (میگوید: بار الها! اسلام آمد اما من بازیچهی کودکان بودم) شخص پیر و سالخورده و فرتوت (میگوید: بار الها! اسلام آمد اما من در اثر پیری و فرتوتی چیزی نفهمیدم) و شخصی که در زمان «فترت» زندگی کرده است (میگوید: بار الها! رسول و کسی که احکام دین تو را به من برساند ملاقات ننمودم)، در این هنگام الله تعالى از آنان عهد و پیمان میگیردکه باید اطاعت نمایند؛ الله تعالى بسویآنان پیام میفرستد که وارد آتش شوند (در واقع با صدور این فرمان الله تعالى آنان را مورد امتحان قرار میدهد که اطاعت میکنند یا خیر) چنانچه اطاعت نمودند و وارد آتش شدند، آتش بر آنان سرد و سالم میشود».
در حدیثی که امام احمد در مسند خویش از ابوهریره س روایت نموده است در پایان روایت چنین آمده: «فَمَنْ دَخَلَهَا كَانَتْ عَلَيْهِ بَرْدًا وَسَلَامًا وَمَنْ لَمْ يَدْخُلْهَا يُسْحَبُ إِلَيْهَا» [۱۰۸]. «کسی که وارد آتش شود، آتش بر او سرد و سالم میشود و کسی که وارد نشود او را کشیده و در آتش داخل میکنند».
در مسند ابو یعلی از انس س مرفوعاً روایت شده: «يُؤْتَى بِأَرْبَعَةٍ يَوْمَ الْـقِيَامَةِ: بِالْـمَوْلُودِ وَبِالْـمَعْتُوهِ وَبِمَنْ مَاتَ فِي الْـفَتْرَةِ وَالشَّيْخِ الْـفَانِي، كُلُّهُمْ يَتَكَلَّمُ بِحُجَّتِهِ، فَيَقُولُ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لِعُنُقٍ مِنَ النَّارِ: ابْرُزْ فَيَقُولُ لَهُمْ إِنِّي كُنْتُ أَبْعَثُ إِلَى عِبَادِي رُسُلا مِنْ أَنْفُسِهِمْ، وَإِنِّي رَسُولُ نَفْسِي إِلَيْكُمْ، ادْخُلُوا هَذِهِ. فَيَقُولُ مَنْ كُتِبَ عَلَيْهِ الشَّقَاءُ: يَا رَبِّ أَيْنَ نَدْخُلُهَا وَمِنْهَا كُنَّا نَفِرُّ؟! قَالَ وَمَنْ كُتِبَتْ عَلَيْهِ السَّعَادَةُ يَمْضِي فَيَتَقَحَّمُ فِيهَا مُسْرِعًا؛ فَيَقُولُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: أَنْتُمْ لِرُسُلِي أَشَدُّ تَكْذِيبًا وَمَعْصِيَةً، فَيُدْخِلُ هَؤُلاءِ الْـجَنَّةَ وَهَؤُلاءِ النَّارَ» [۱۰۹]. «روز قیامت چهار گروه آورده میشوند: طفل و خردسال، مجنون، کسی که در دوران فترت مرده، پیر و فرتوت، تمام این افراد برای دفاع از خود دلایلی ذکر میکنند، الله تبارک و تعالى به شعله هایی از آتش فرمان ظهور میدهد، و خطاب به این چهار گروه میگوید: برای بندگانم پیامبرانی از خودشان، برانگیختم، خودم بسوی شما پیام رسانم، در این آتش وارد شوید، آنان که اهل شقاوت هستند، گویند: پروردگارا، ما از آتش فرار میکردیم، چگونه به آن وارد شویم؟! آنان که اهل سعادت هستند، اطاعت میکنند و با سرعت وارد آتش میشوند؛ الله تعالى میگوید:شما (کسانی که از فرمان سرپیچی کردید، و به آتش وارد نشدید) پیامبران مرا بیشتر تکذیب میکردید و مرتکب عصیان میشدید، گروهی که وارد آتش شدند به بهشت میروند و گروهی که وارد آتش نشدند به جهنم میروند».
در این مورد ابن کثیر احادیثی را در تفسیر آیه ﴿وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبۡعَثَ رَسُولٗا﴾ [الإسراء: ۱۵]. ذکر نموده است؛ [۱۱۰] همچنین علامه ابن القیم در کتاب (طریق الهجرتین) در مبحث طبقات المکلفین پیرامون موضوع فوق به تفصیل سخن گفته است [۱۱۱].
بدون تردید دین اسلام از آغاز ظهورش در تمام دنیا در شرق و غرب انتشار یافته است و همهی مردم از دعوت آن باخبر شدهاند؛ بنابراین کسانی که دعوت به آنان رسیده باشد و از پذیرش اسلام سر باز زده و عناد ورزیدهاند، عذری از آنان پذیرفته نیست.
کسانی که در مورد اسلام اخبار نادرستی به آنان رسیده است وظیفه داشتند تحقیق کنند، با وجود قدرت بر این کار بدلیل این که تحقیق و بررسی ننمودهاند بعنوان کسانی شناخته میشوند که در انجام وظیفه کوتاهی کردهاند، بنابراین روز قیامت عذری نخواهند داشت.
شیخ ابن جبرین- فتاوی و احکام فی نبی الله عیسی ÷ ص (۷۹/۸۰) با کوشش: علی العماری.
[۱۰۷] احمد (۴/۲۴)، ابن حبان (۷۳۵۷)، و طبرانی در الکبیر (۸۴۱)، و آخرون. و شیخ آلبانی آن را صحیح دانسته در کتاب «صحیح الجامع» شماره«۸۸۱ » و « سلسله الصحیحه » شماره (۱۴۳۴). [۱۰۸] احمد (۴/۲۴) بعد الحدیث السابق. و صححه الألبانی فی «صحیح الجامع» رقم (۸۸۱۱) و « السلسلة الصحیحة» شماره حدیث (۱۴۳۴). [۱۰۹] ابو یعلی فی «مسنده» (۴۲۲۴). قال الهیثمی فی «مجمع الزوائد» (۷/۲۱۶): « رواه أبویعلی و البزار بنحوه، و فیه لیث بن أبی سلیم و هو مدلس، و بقیة رجال أبی یعلی رجال الصحیح». [۱۱۰] ر.ک تفسیر ابن کثیر (۳/۲۹-۳۳). [۱۱۱] ر.ک کتاب «طریق الهجرتین» ص (۵۷۰) و پس از آن.