[۲۱۴] حکم توسل به پیامبر ج
س: حکم توسل به سیدانبیاء ج چیست؟ آیا دلیلی برتحریم آن وجود دارد؟
ج: بحث توسل به پیامبر ج [۳۶۲] نیاز به شرح تفصیلی دارد، اگر توسل، با پیروی از دستورات پیامبر، دوست داشتن آن بزرگوار، اطاعت از شریعت وی، ترک نواهی، اخلاص به خاطر الله در عبادت باشد، که این عین اسلام است، همان دینی که الله انبیا را به خاطرآن برانگیخته است. این توسل بر هر فرد مکلف واجب است و وسیلهی سعادت در دنیا و آخرت است.
اما توسل با صدا زدن پیامبر ج، طلب فریادرسی و نصرت از ایشان بر دشمنان و درخواست شفای بیماران از ایشان باشد، شرک اکبر است. و این دین ابوجهل و امثال وی از بتپرستان است. حکم توسل به غیر پیامبر ج مانند: انبیا، اولیا، جنها، ملائکه، درختان، یا سنگها و بتها نیز همین است.
نوع سومی از توسل نیز وجود دارد که توسل به مقام یا به حق یا به ذات پیامبر ج است. مثل این که بگوید:ای الله، به وسیلهی پیامبرت ج از تو میخواهم، یا به مقام پیامبرت یا به حق پیامبرت یا به مقام پیامبران یا به حق پیامبران یا به مقام اولیا و صالحان و امثال اینها.
این توسل بدعت بوده و از وسایل شرک است لذا این نوع توسل به پیامبر ج یا به هر کسی دیگر که باشد، جایز نیست. چرا که الله تعالى این عمل را جایز قرار نداده است و از آنجایی که عبادات توقیفی است هیچ عبادتی بدون دلیل معتبر از شریعت پاک، جایز نیست.
اما توسل آن فرد نابینا به پیامبر ج در زمان حیاتش، توسل به خود پیامبر ج است. (وی از ایشان خواست) که در پیشگاه الله برایش دعا کند تا بینائیش بازگردد. این عمل توسل به ذات، مقام و یا حق پیامبر ج نیست.
همان طور که از سیاق حدیث [۳۶۳] روشن است، علمای حدیث نیز این روایت را شرح دادهاند.
شیخ الاسلام ابن تیمیه، این موضوع را به صورت گسترده در بسیاری از کتابهای خود مورد بحث قرار داده است، از جمله کتاب (القاعدة الجليلية، في التوسل والوسيلة) است که کتاب بسیار مفیدی است لذا شایسته است این کتاب را بشناسیم و از آن استفاده کنیم.
این حکم با افراد غیر از پیامبر ج که در قید حیات هستند، نیز جایز است. مانند این که به برادر، پدرت یا به کسی که نسبت به او گمان خیر داری، بگویی برایم دعا کن تا الله مریضیام را شفا دهد یا بیناییام را به من بازگرداند یا به من فرزندان صالحی عطا کند. و امثال اینها که به اجماع علما، جایز است.والله ولی التوفیق.
شیخ ابن باز- مجموع فتاوای و مقالات متنوعة- (۵/۳۲۳/۳۲۲).
[۳۶۲] یعنی: بعد از وفاتش. [۳۶۳] منظور حدیث عثمان بن حنیف س است. «أَنَّ رَجُلًا ضَرِيرَ الْبَصَرِ أَتَى فَقَالَ: ادْعُ اللَّـهَ أَنْ يُعَافِيَنِي. قَالَ: إِنْ شِئْتَ دَعَوْتُ لَكَ وَإِنْ شِئْتَ أَخَّرْتُ ذَاكَ فَهُوَ خَيْرٌ. فَقَالَ: ادْعُهُ فَأَمَرَهُ أَنْ يَتَوَضَّأَ فَيُحْسِنَ وُضُوءَهُ فَيُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ وَيَدْعُوَ بِهَذَا الدُّعَاءِ: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ يَا مُحَمَّدُ إِنِّي تَوَجَّهْتُ بِكَ إِلَى رَبِّي فِي حَاجَتِي هَذِهِ فَتَقْضِي لِي، اللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِيَّ». «که مردی نابینا خدمت پیامبر ج آمد و گفت: از الله بخواه مرا سالم گرداند (بیناییام را به من باز گرداند) پیامبر فرمود: اگر بخواهی دعا میکنم و اگر صبر کنی برایت بهتر است. گفت: دعا کن. پیامبر ج دستور داد به نحو احسن وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و این طور دعا کند. بارالها! به وسیله پیامبرت محمدج، پیامبر رحمت به تو روی آوردهام و از تو میخواهم که مشکلم را حل کنی. ای محمد ج ! من به وسیله تو به پروردگارم روی آوردهام، تا حاجتم برآورده شود. بارالها! او را شفیع من بگردان»! احمد (۴/۱۳۸) در چاپ الرسالة (۲۸/۲۷۸) أرناؤوط گوید: (اسناد آن صحیح و رجال آن ثقهاند، ترمذی (۳۵۷۸) و نسائی در عمل الیوم و اللیلة (۶۵۸-۶۶۰) و ابن ماجه (۱۳۵۸).