[۹۵] برخی از احکام عیدین
س: احکام و سنتهای عید کدام است؟
ج: الله تعالی در عید احکام زیادی مقرر نموده که به مواردی اشاره میشود:
اول: گفتن تکبیر در شب عید رمضان مستحب است. این تکبیرات از غروب آفتابِ آخرین روز از رمضان شروع میشود و تا حضور امام به نمازهای عید ادامه مییابد.
الفاظ تکبیر این است: «الله اكبر الله اكبر، لا اله الا الله، الله اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله، الله اكبر، الله اكبر، ولله الحمد». همهی این تکبیرات جائز است.
دوم: خوردن چند عدد خرما قبل از رفتن به عیدگاه. زیرا رسول الله ج روز عید فطر تا چند دانه خرما نمیخورد به عیدگاه نمیرفت و در خوردن آنها عدد فرد را رعایت میکرد [۸۱۵].
سوم: کسی که به نماز عید میرود بهترین لباسش را بپوشد، این حکم برای مردان است، و زنان که به عیدگاه میروند، نباید لباس زیبا بپوشند. چون رسول الله ج فرموده است: «وَلْيَخْرُجْنَ تَفِلات» [۸۱۶]. «زنان باید با لباس عادی و معمولی به عیدگاه بروند».
بنابراین بر زنان حرام است که عطر و خوشبویی بزنند و به عیدگاه بروند.
چهارم: برخی از علما گفتهاند: مستحب است که انسان برای نماز عید غسل کند و همین امر از برخی اسلاف و علمای گذشته روایت شده است. پس غسل کردن به خاطر اجتماع مردم همان گونه که برای جمعه ثابت است برای عید نیز مستحب است.
پنجم: خواندن نماز عید است. مسلمانان به مشروعیت و خواندن نماز عید اجماع نمودهاند؛ برخی از آنها آن را سنت، برخی فرض کفایه و برخی دیگر فرض عین دانستهاند و گفتهاند که: تارک نماز عید گناهکار میشود. آنهایی که نماز عید را فرض میدانند استدلال شان به این صورت است که رسول الله ج حتی به دختران پرده نشین و جوان دستور داد تا خود را به عیدگاه برسانند و دستور فرمود زنان قاعده در گوشهای جدا از جمعیت نماز گزاران بنشینند، زیرا زن قاعده نمیتواند در مسجد بماند، هرچند که عبور کردن از داخل مسجد، بدون درنگ نمودن برایش جائز است. آنچه که از دیدگاه من ترجیح دارد این است که نماز عید فرض است و بر مسلمان مکلّف و مذکر واجب است که جهت ادای نماز به عیدگاه برود؛ مگر شخصی که عذری داشته باشد. شیخ الاسلام ابن تیمیه (/) همین قول را اختیار کرده است. نماز عید اگر از کسی فوت شود ساقط میگردد. چون نماز عید مانند جمعه است با این تفاوت که در صورت فوت جمعه نماز ظهر خوانده میشود.
برخی از علما گفتهاند که قضای نماز عید مسنون است، از دیدگاه این دسته از علما، هرگاه شما به عیدگاه آمدید و امام را در حال ایراد خطبه دیدید، نماز عید را به همان شکلی که امام خوانده است بخوانید.
امام در رکعت اول سورهی (اعلی) و در رکعت دوم سورهی (غاشیه)، را بخواند. یا سورهی (ق) را در رکعت اول و سورهی (قمر) را در رکعت دوم بخواند [۸۱۷].
این هر دو مورد از پیامبر ج به اثبات رسیدهاند.
ششم: هرگاه جمعه و عید در یک روز با هم جمع شوند، هر دو در وقتشان برگزار میشوند، کما این که ظاهر حدیث نعمان بن بشیر س که در صحیح مسلم روایت شده برهمین موضوع دلالت میکند [۸۱۸].
لیکن کسی که در نماز عید شرکت کرده است، اگر بخواهد میتواند به نماز جمعه برود و اگر بخواهد میتواند نماز ظهر را بخواند و در نماز جمعه شرکت نکند.
هفتم: یکی دیگر از احکام نماز عید در نزد بسیاری از علما این است که هرگاه انسان قبل از حضور امام به عیدگاه میرود باید بنشیند و از خواندن هر نوع نمازی خودداری کند؛ چون ثابت شده است که رسول الله ج نماز عید را دو رکعت خوانده و قبل و بعد از آن هیچ نماز دیگری نخوانده است [۸۱۹].
البته بعضی از علما گفتهاند که اگر انسان قبل از حضور امام به عیدگاه برود باید دو رکعت نماز بخواند. چون عیدگاه در حکم مسجد است و به همین علت زنان قاعده از حضور در آنجا منع شدهاند و از این رهگذر است که عید گاه نیز شامل این حدیث داخل است. «إِذَا دَخَلَ أَحَدُكُمْ الْـمَسْجِدَ فَلَا يَجْلِسْ حَتَّى يُصَلِّيَ رَكْعَتَيْنِ» [۸۲۰]. «هرگاه یکی از شما به مسجد آمد تا دو رکعت نخوانده است نباید بنشیند».
اما نماز نخواندن پیامبر ج قبل و بعد از نماز عید بدان خاطر بوده که ایشان به محض تشریف فرمایی نماز عید را آغاز میکرد. بنابراین خواندن تحیة المسجد در عیدگاه ثابت میشود. همان گونه که خواندن آن برای تمام مساجد به اثبات رسیده است. اگر از حدیث مذکور استنباط بکنیم که عیدگاه تحیة المسجد ندارد؛ میگوییم پس مسجد جمعه نیز تحیة المسجد ندارد، زیرا رسول الله ج به محض حضور در مسجدِ جمعه، بالای منبر میرفت و خطبه را شروع مینمود و سپس نماز جمعه را بر پا میداشت و آنگاه به خانه تشریف میبرد و سنت بعد از جمعه را در آنجا میخواند؛ آیا میتوان گفت که رسول الله ج قبل و بعد از جمعه هیچ نمازی نخوانده است؟ بنده ترجیحاً میگویم که در عیدگاه باید تحیة المسجد خوانده شود، ولی با این وجود در مورد این مسئله، ایرادی از یکدیگر نمیگیریم چون این مسئله، مسئلهای اختلافی است. اصلاً تردیدِ یکدیگر در مسائل اختلافی مناسب نیست، مگر آنکه درآن مسئله دلیلی کاملاً روشن موجود باشد، ولی در این جا باید بگویم که اگر کسی در عیدگاه، تحیة المسجد بخواند از او ایرادی نمیگیریم و اگر کسی هم نخواند بر او ایرادی نیست.
هشتم: در روز عید فطر، ادای زکات فطر فرض است. رسول الله ج دستور داده که زکات فطر باید قبل از نماز عید داده شود [۸۲۱].
دادن زکات فطر قبل از یک یا دو روز زودتر نیز جائز است، به دلیل حدیث ابن عمر س «و كانوا يُعطُون قبل الفطر بيوم أو يومين» [۸۲۲]. «آنها زکات فطر را یک یا دو روز قبل از عید پرداخت میکردند».
اگر کسی زکات فطرش را بعد از نماز عید ادا کند به عنوان زکات فطر قبول نمیشود.
ابن عباس گفته است: «مَنْ أَدَّاهَا قَبْلَ الصَّلَاةِ فَهِيَ زَكَاةٌ مَقْبُولَةٌ وَمَنْ أَدَّاهَا بَعْدَ الصَّلَاةِ فَهِيَ صَدَقَةٌ مِنْ الصَّدَقَاتِ» [۸۲۳]. «...پس هرکس قبل از نماز (عید) آن را بپردازد به عنوان زکات فطر قبول است و هرکس بعد از نماز آن را بدهد صدقهای همچون سایر صدقات خواهد بود».
پس بر انسان حرام است که زکات فطر را از نماز عید به تأخیر بیندازد. چنانچه بدون عذر آن را بعد از نماز بپردازد از او به عنوان صدقهی فطر قبول نمیشود. ولی اگر شخصی بنا بر عذری نتوانست قبل از نماز عید زکات فطرش را بپردازد، مانند کسی که در سفر باشد و در خانه کسی را نداشته باشد که در غیاب او زکات فطرش را بدهد، به خاطر این تأخیر گناهکار نمیشود، چون معذور است.
نهم: مردم در این روز به یکدیگر تبریک و شاد باش بگویند. متأسفانه امروزه مردم مسائل زیادی را در روز عید انجام میدهند که برخلاف شرع است، برخی از مردان که به خانهی اقوام و دوستانشان میروند، با زنان نامحرم مصافحه میکنند. برخی از مردم را مشاهده میکنیم که از کسانی که از مصافحه با زن نامحرم خودداری میکنند، اظهار انزجار و نفرت میکنند واقعاً اینها ستمگرند نه آن کسی که از مصافحه با زن نامحرم خودداری میکند همین افراد مرتکب قطع صلهی رحم میشوند، نه آن کسی که با زنان نامحرم مصافحه نمیکند.
لیکن چنین افرادی را باید نصیحت کرد و حقیقت را برایشان بیان نمود. همچنین اینها را جهت کسب اطمینان از حرمت این عمل به علمای معتمد راهنمایی کرد. اینها باید تفهیم و ارشاد شوند که صرفاً بخاطر تبعیت از عادات پدران و اجداد بر دیگران اظهار ناراحتی و خشم نکنند. اگر کسی با این عادات مخالفت کرد ناراحت و خشمگین نشود.
چون عادات اجدادی نمیتواند حلالی را حرام و یا حرامی را حلال کند.
برای اینها باید توضیح داد که همچون کسانی نشوند که الله تعالی دربارهی آنها فرموده است: ﴿وَكَذَٰلِكَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ فِي قَرۡيَةٖ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ٢٣﴾ [الزخرف: ۲۳]. «همین طور در هیچ شهر و دیاری پیش از تو (ای پیامبر)بیم دهنده ای مبعوث نکردهایم؛ مگر این که خوشگذرانان آنجا گفته اند: ما پدران و نیاکان خود را بر آئینی یافته ایم (که بت پرستی را بر همه واجب کرده است) و ما هم قطعاً به دنبال آنان میرویم».
برخی از مردم عادت دارند که در روز عید به گورستآنها میروند و به اهل قبور تبریک و شاد باش میگویند در حالی که اهل قبور نیازی به تبریک ندارند چون آنها نه روزه بودهاند و نه به شب زنده داری پرداختهاند.
رفتن به زیارت گورستان نباید به روز عید، یا روز جمعه و یا هر روز دیگری اختصاص یابد. ثابت شده که رسول الله ج که در شب به قبرستان رفته است- همچنان که در حدیث عائشه ل در مسلم آمده است [۸۲۴].
رسول الله ج فرموده است: «زُورُوا الْـقُبُورَ فَآنها تُذَكِّرُكُمْ الْـآخِرَةَ» [۸۲۵]. «به زیارت قبرها بروید چون آنها شما را به یاد آخرت میاندازند».
اگر برخی، رفتن به مقبره را تنها برای افراد سخت دل مقید کردهاند، سخن گزافی نگفتهاند؛ زیرا رسول الله ج علت زیارت قبور را با یاد آوردن آخرت عنوان نموده است، بنابراین هرگاه از یاد آخرت بیخبر میشویم به گورستان میرویم.
البته من هیچ یکی از علما را سراغ ندارم که قائل به این قول باشد، ولی اگر کسی چنین نظریهای داشته باشد نظریهاش موجه است.
زیارت قبور عبادت است و معلوم است که هیچ عبادتی جایز نمیشود؛ مگر این که در شش مورد با شریعت موافق باشد که یکی از آن شش مورد، زمان میباشد و به اثبات نرسیده است که پیامبر اکرم ج روز عید را برای زیارت قبور، اختصاص بدهد، بنابراین نباید در این روز اختصاصاً به زیارت قبور رفت.
دهم: عمل دیگری که در روز عید انجام میگیرد این است که مردم همدیگر را در آغوش میگیرند و زنان محرم خود را میبوسند و در این کار اشکالی وجود ندارد؛ لیکن برخی از علما بوسیدن زنان محرم را نیز مکروه دانستهاند، بجز مادر را که شخص میتواند سر و پیشانیاش را بوسه بزند و همچنین در مورد دختر چنین اجازهای دادهاند. از بوسیدن رخسارهای سایر محارم باید پرهیز شود که این کار برای فرد سالم تر است.
یازدهم: کسی که به نماز عید میرود برایش سنت است که مسیر رفتنش را از مسیر برگشتنش جدا کند. [۸۲۶] این عمل در هیچ یک از نمازهای دیگر مسنون نیست، نه در جمعه و نه در هیچ نماز دیگر. البته برخی از علما این عمل را در جمعه نیز سنت میدانند؛ لیکن این قاعده (هر کاری که سبب آن در زمان پیامبر ج موجود بوده و ایشان آن را انجام نداده باشند پس عبادت قرار دادن آن بدعت است) مشخص میکند که عمل مذکور در نماز جمعه مشروعیت ندارد.
اگر سؤال شود که حکمت از تغییر مسیر چیست؟
در پاسخ میگوئیم: متابعت و پیروی از رسول الله ج در همین است که راههای رفت و برگشت را تغییر میدهیم.
الله تعالی در خصوص متابعت از پیامبر ج فرموده است: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا٣٦﴾ [الأحزاب: ۳۶]. «هیچ مرد و زن مؤمنی که در کاری که الله و پیامبرش حکم کرده باشند، اختیاری از خود در آن ندارند. هرکس از دستور الله و پیامبرش سرپیچی کند، گرفتار گمراهی کاملاً آشکاری میگردد».
هنگامی که از عائشه ل پرسیدند که چرا زن هنگامی که قاعده میشود روزه هایش را قضایی میآورد، ولی از قضای نماز معاف است؟
ام المؤمنین در پاسخ گفت: «كَانَ يُصِيبُنَا ذَلِكَ فَنُؤْمَرُ بِقَضَاءِ الصَّوْمِ وَلَا نُؤْمَرُ بِقَضَاءِ الصَّلَاةِ» [۸۲۷]. «ما دچار قاعدگی میشویم و به قضای روزه مأمور بوده ایم و به قضای نماز دستور داده نمیشدیم». پس حکمت تغییر مسیر اطاعت و پیروی از پیامبر ج است.
البته برخی از علما حکمت آن را اظهار و معرفی بیشتر روز عید در بازارهای مسلمانان بیان نمودهاند. برخی دیگر گواهی دادن دو راه برای انسان را در روز قیامت بیان کردهاند. برخی دیگر گفتهاند که علت این امر این است که تا مسلمانان به فتوایی که در مسیر دوم قرار دارند صدقه بدهند.
شیخ ابن عثیمین – مجموع فتاوا و رسائل (۱۶/۲۱۶)
[۸۱۵] بخاری (۹۵۳). [۸۱۶] احمد (۲/۵۲۸،۴۷۵،۴۳۸،۱۴۵) (۵/۱۹۳،۱۹۲)، (۶/۶۹)، أبوداود (۵۶۵) البزار (۳۷۷۲) ابن حبان (۲۲۱۱،۲۲۱۴) والدارمی (۱۲۷۹) و ابن ابی شیبه فی مصنفه (۷۶۰۹) و آخرون. قال الألبانی فی «صحیح أبی داود» (۵۲۹): «حسن صحیح» . وانظر: «مجمع الزوائد» (۲/۳۳). [۸۱۷] مسلم (۸۹۱،۸۷۸). [۸۱۸] مسلم (۸۷۸). [۸۱۹] بخاری (۹۶۴) و مسلم (۸۸۴). [۸۲۰] بخاری (۱۱۶۳،۴۴۴) ومسلم (۷۱۴). [۸۲۱] بخاری (۱۵۰۹) ومسلم (۹۸۶). [۸۲۲] بخاری (۱۵۱۱). [۸۲۳] ابو داود (۱۶۰۹)وحاکم ۱/۴۰۹ (۱۴۸۸) حاکم حدیث مذکور تصحیح کرده ذهبی در این باره با وی موافق است. [۸۲۴] مسلم (۹۷۴). [۸۲۵] مسلم (۹۷۶) در صحیح مسلم با لفظ (فآنها تذكركم الموت) وارد شده ودر ترمذی با لفظ ( (تذكر الاخرة)) آمده است. امام ترمذی این حدیث را (حدیثٌ صحیحٌ) قرار داده است. [۸۲۶] بخاری (۹۸۶). [۸۲۷] مسلم (۳۳۵). این حدیث در بخاری با الفاظ دیگری آمده است: (۳۲۱). «كُنَّا نَحِيضُ مَعَ النَّبِيِّ ج فَلَا يَأْمُرُنَا بِهِ، أَوْ قَالَتْ: فَلَا نَفْعَلُهُ».