[۵] حکم به کار بردن کلمات زننده و نامناسب برای مدعی عموم، به این دلیل که تلاش میکند تا جرم را بر مدعی علیه ثابت کند
س: در برخی از کشورهای عربی، مدعی عموم، شکایت را جهت رسیدگی و اثبات حق، به دادگاه تقدیم میکند، و با تمام توان تلاش میکند تا جرم را بر مدعی علیه ثابت کند و او را محکوم نماید.
از نظر برخی، این کار در نهایت پستی و زشتی است؛ زیرا مدعی عموم، با تمام وجود سعی میکند تا متهم را محکوم کند، آیا پرونده سازی علیه دیگران و جمع آوری مدارک و شواهد به منظور محکوم کردن آنان، و بازی با کلمات جهت اثبات محکومیت متهم از نظر شرعی جایز است یا خیر؟ آیا این کار متعارض با روش رسول الله ج نیست؟ آنگونه که در مورد کسی که اقرار به زنا نموده بود، پیامبر ج سعی داشت او را از اعترافش منصرف کند تا حد زنا بر او جاری نشود و تبرئه گردد، پیامبر ج به او گفت: شاید فقط او را بوسیدی و سخنانی از این قبیل...
همچنین بر خورد رسول الله ج با «غامدیه» و همچنین عملکرد اصحاب پیامبر از جمله عمر بن الخطاب و دیگر صحابه...
ج:آنچه میتوان در این موضوع اظهار داشت این است که جواز و عدم جواز چنین کاری امری نسبی است؛ زیرا به نسبت بعضی از متهمین وبه نسبت برخی از حقوق جایز است و به نسبت برخی دیگر جایز نیست.
چنانچه متهم از انسانهای بزهکار، فاسد و اهل معصیت است میتوان جهت اثبات اتهام، مدارک وشواهد را جمع آوری نموده و در جهت اثبات جرمش تلاش نمود.
مانند این موارد که نامبرده اهل نماز نیست، انسانی بد زبان و اهل سب و شتم است، همیشه خارج از منزل با افراد شرور و جنایتکار همراه است، با افرادی مصاحبت و رفت و آمد دارد که اهل منکرات و مخدرات هستند، کسانی که در بیتقوایی و عدم التزام به دین و شریعت زبانزد عموم هستند.
اطرافیانشان افراد لاابالی، ریش تراش، اهل دود و قلیون هستند، دوستانشان کسانی هستند که ملتزمین به دین و شریعت را مورد تمسخر قرار میدهند، از مجالس ذکر و یاد خدا دوری میورزند، و همواره در مجالس رقص و آواز و انواع بازیهای بیهوده شرکت میورزند؛ پرونده سازی علیه چنین افرادی لازم است و پیگیری امور آنان، کار ناجایزی به شمار نمیرود؛ زیرا چنین افرادی فاقد احترام هستند.
سختگیری در مورد این افراد به نفع جامعه است؛ زیرا با کنترل آنان میتوان شهر و جامعه را از معاصی و بزهکاری هایی که موجبات خشم خداوند را در دنیا و آخرت به همراه دارد، حفاظت نمود. امّا در صورتی که متهم انسانی وارسته و شایسته است و از این نوع منکرات فاصله دارد، زیر نظر گرفتن کارها و امور زندگی او و پیدا کردن نکات ضعفش ناجایز است؛ زیرا این کار به منزلهی اذیت وآزار بندگان خداوند متعال است.
در حدیثی آمده است: «يَا مَعْشَرَ مَنْ أَسْلَمَ بِلِسَانِهِ وَلَمْ يُفْضِ الْـإِيمَانُ إِلَى قَلْبِهِ: لَا تُؤْذُوا الْـمُسْلِمِينَ وَلَا تُعَيِّرُوهُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا عَوْرَاتِهِمْ؛ فَإِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَةَ أَخِيهِ الْـمُسْلِمِ تَتَبَّعَ اللَّـهُ عَوْرَتَهُ، وَمَنْ يَتَّبعِ اللَّـهُ عَوْرَتَهُ يَفْضَحْهُ وَلَوْ فِي جَوْفِ رَحْلِهِ» [۱۴۶۶]. «ای کسانی که به ظاهر ایمان آورده؛ اما هنوز ایمان به قلبتان وارد نشده است، مسلمانان را اذیت نکنید و به دنبال عیوب آنان نباشید؛ زیرا هر کسی که به دنبال عیوب برادر مسلمانش باشد الله تعالی به دنبال عیوب او خواهد بود و هر کسی که الله تعالی عیوب او را بپاید حتماً رسوایش میکند، حتی اگر در کنج خانهاش هم باشد».
الله تعالی میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡذُونَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ بِغَيۡرِ مَا ٱكۡتَسَبُواْ فَقَدِ ٱحۡتَمَلُواْ بُهۡتَٰنٗا وَإِثۡمٗا مُّبِينٗا٥٨﴾ [الأحزاب: ۵۸]. «و کسانى که مردان و زنان مؤمن را بى هیچ گناهى که مرتکب شده باشند، مى آزارند، به راستى [بار] بهتان و گناهى آشکار را بر دوش کشیدهاند (۵۸)».
اما در مورد کسی که اقرار به زنا کرده بود، پیامبر ج سعی مینمود تا او را از اعترافش منصرف نماید، نامبرده فردی متقی بود و از عذاب الهی بیمناک بود و از همین رو با اعترافش به عمل زنا میخواست حکم شریعت در مورد او اجرا شود، پیامبر ج نیز سعی مینمود تا موضوع را به او تفهیم کند که شاید مرتکب امری شده که حکمش از زنا پایینتر است و به آن اعتراف کند تا حکم زنا از او دور شود. والله اعلم
فتوا با امضای شیخ ابن جبرین
[۱۴۶۶] ترمذی (۲۰۳۲) و قال: «حسن غریب». وهو فی صحیح الجامع برقم: (۷۹۸۴).