فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۱۲۰] کشتن ساحر گاهی به خاطر مرتد شدن است و گاهی به خاطر اجرای یکی از حدود الهی است

[۱۲۰] کشتن ساحر گاهی به خاطر مرتد شدن است و گاهی به خاطر اجرای یکی از حدود الهی است

س: آیا ساحر به خاطر مرتد شدن کشته می‌شود یا بخاطر یکی از حدود الهی؟

ج: قتل جادوگر با توجه به تفصیلی که در مباحث گذشته ذکر کردیم ـ گاهی به خاطرمرتد شدن است و گاهی بخاطر یکی از حدود الهی است هرگاه ‌به کفر ساحر حکم کردیم، کشتن او به ‌خاطر مرتد ‌شدن است، اما اگر سحر ساحر به درجه‌ی ‌کفر نرسد کشتن او اجرای حد است؛ در هرحال کشتن جادوگران واجب است؛ جه آن‌‌ها را کافر بدانیم چه کافر ندانیم و این به خاطر ضرر ‌بزرگ و رسوایی کارشان ‌است، چون آن‌‌ها بین زن و شوهرش جدایی می‌اندازند وبعضی اوقات بین‌ دو نفر دشمن پیوند دوستی ایجاد می‌کنند.

تا از این طریق بتوانند به ‌اهداف‌شان برسند؛ مانند این‌که ساحر، زنی را سحر می‌کند. تا با او زنا کند پس بر حاکم مسلمانان واجب است ساحر را بعنوان حد بکشد بدون آن که از ساحر بخواهد توبه کند. این تازمانی است که کشتن وی به عنوان حداست، چرا که هرگاه‌ یکی از احکام مربوط به حدود به حاکم گزارش شود. از فرد متهم نمی‌خواهد ‌توبه‌ کند بلکه در‌ هر‌ حال حد‌ را اجرا می‌کند، اما اگرشخصی کافر شود حاکم از او می‌خواهد توبه کند. به این ترتیب اشتباه کسانی‌که حکم مرتد راجزو حدود دانسته‌اند آشکار‌ می‌گردد، چون کشتن مرتد از حدود نیست؛ چرا که اگر توبه کند کشتن او منتفی می‌گردد، وانگهی اجرای حدود کفاره‌ی گناهان است و فرد گناهکار کافر نمی‌گردد. کشتن ساحر به خاطر ارتداد، کفاره‌ی او نیست و بر فردی که به چنین جرمی کشته شود نماز خوانده نمی‌شود او را غسل نمی‌دهند و در قبرستان مسلمانان دفن نمی‌کنند. به این ترتیب، نظریه‌ی کشتن جادوگر با قوانین شریعت موافق و منطبق است: چون ساحران می‌کوشند که در زمین فساد را رواج دهند و فساد و خراب کاری ساحران از بزرگ‌ترین فساد‌ها است. هرگاه کشته شوند مردم از شرشان در امان می‌مانند و مردم از رفتن به نزد جادوگران باز می‌آیند.

شیخ ابن عثیمین المجموع الثمین (ص۱۳۳ـ۱۳۴ ج ۲)