فتاوای علمای حرمین در مورد مسائل فقهی معاصر

فهرست کتاب

[۱۰۶] نشانه‌های ساحران و جادوگران و شعبده بازان

[۱۰۶] نشانه‌های ساحران و جادوگران و شعبده بازان

س: گروهی از مردم هستند که به قول خودشان با طب سنّتی به معالجه‌ی بیماران می‌پردازند. وقتی نزد یکی از آن‌‌ها بروی می‌گوید: اسم خودت و مادرت را بنویس و برو فردا بیا. وقتی فرد روز بعد به آن‌‌ها مراجعه می‌کند به او می‌گویند: بیماریِ شما چنین و چنان است و معالجه ات فلان چیز است... این افراد مدعی هستند که در معالجه از کلام خدا استفاده می‌کنند... نظر شما در مورد این‌‌ها چیست؟ حکم رفتن نزد این‌‌ها چه می‌باشد؟

ج: کسی که در معالجه، از این شیوه به کار می‌گیرد، این دلیلی است بر اینکه او از جن‌‌ها کار می‌گیرد و ادعای علم غیب می‌کند؛ پس بنابراین رفتن برای معالجه نزد چنین فردی و سؤال نمودن از ایشان جایز نیست؛ زیرا پیامبرج در مورد چنین افرادی می‌فرماید: «مَنْ أَتَى عَرَّافًا فَسَأَلَهُ عَنْ شَيْءٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِين لَیلَةً [۱۸۷۵]«هر کسی نزد کاهنی برود و از او در مورد چیزی بپرسد، نماز چهل شب او قبول نمی‌شود» مسلم.

در احادیث زیادی از پیامبرج ثابت است که ایشان از آمدن نزد کاهنان و طالع بین‌‌ها و جادوگران و پرسیدن آن‌‌ها و تصدیق گفته هایشان نهی کرده است.

پیامبرج می‌فرماید: «مَنْ أَتَى كَاهِنًا أَوْ عَرَّافًا فَصَدَّقَهُ بِمَا يَقُولُ فَقَدْ كَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ [۱۸۷۶]. «هر کسی نزد کاهنی رفت و او را در آنچه می‌گوید تصدیق نمود، به آنچه که بر محمدج نازل شده کفر ورزیده است».

هر کسی که با پرتاب نمودن سنگریزه یا خط کشیدن روی زمین یا پرسیدن اسم پدر و مادر و اسم خویشاوندان بیمار ادعای علم غیب کند، همه این موارد نشانه‌ی آن هستند که او از کاهنان و عرّافانی است که پیامبر ج از آمدن نزد آنان و پرسیدن از آن‌‌ها و تصدیق صحبت‌هایشان نهی کرده است. از این رو باید از آن‌‌ها دوری کرد و از آمدن برای معالجه نزد آن‌‌ها پرهیز نمود؛ حتی اگر ادعا کنند که با قرآن معالجه می‌کنند؛ چون روش اهل باطل این است که مردم را فریب می‌دهند و امور را بر آن‌‌ها مشتبه می‌سازند پس تصدیقشان در آنچه که می‌گویند جایز نیست.

هر کسی که آن‌‌ها را می‌شناسد باید به مسئولین امر از قبیل: قضات و امیر و حاکم شهر و هیئت‌های امر به معروف و نهی از منکر در هر شهری اطلاع دهد تا حکم الهی در مورد آن‌‌ها اجرا شود، و مسلمانان از شرّ و فساد آن‌‌ها در امان باشند و از خوردن مال مردم به ناحق جلوگیری شود.

والله المستعان، و لا حول و لا قوة الا بالله.

شیخ ابن باز- کتاب الدعوة- الفتاوی (۲/۲۲، ۲۳).

[۱۸۷۵] تخریج در فتوای سابق گذشت. [۱۸۷۶] تخریج در فتوای سابق گذشت.