[۱۲۵] علاج حساسیت و شرک خفی
س: بعضی از اوقات احساس قساوت قلب و سنگدلی میکنم و گاهی احساس میکنم که به بیماری شرک خفی (ریا کاری) و حسادت و حساسیت نسبت به بعضی از مردم، مبتلا شده ام، راه حل چیست؟ به خصوص که من دعای پیامبر ج را به کثرت یاد میکنم که میفرمود: «اللَّـهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أُشْرِكَ بِكَ وَأَنَا أَعْلَمُ وَأَسْتَغْفِرُكَ لِمَا لا أَعْلَمُ» [۱۶۷۲]. «پروردگارا! از شریک آوردن برای تو، به خودت پناه میبرم، از آن چه که میدانم و از آن چه که نمیدانم از تو آمرزش میطلبم».
همچنین به کثرت برای کسانی که نسبت به آنها احساس حسادت میکنم دعا مینمایم تا کفارهی خطای من در برابر آنها باشد.... آیا علاجی دیگر هست که مرا از این بیماری خطرناک نجات دهد؟
ج: شایسته است شما به کثرت ذکر الله تعالى را به جای آورید و قرآن را تلاوت نمایید، و تا جایی که میتوانید نمازهای نفل بخوانید و با اهل دین و انسانهای نیک و صالح همنشینی کنید، و همراه با آن عبادات و طاعات را خالص برای الله تعالى انجام دهید و از محلهای ریا کاری و تظاهر دوری کنید و با طلب رضای پروردگار و سعادت در جهان آخرت، احساس ریا کاری را از خود دفع کنید.
اما دفع حسادت این گونه میشود که باید فرد معتقد باشد که همه نعمتها بخشش الهی هستند و خداوند است که نعمتها را بر بندگانش تقسیم مینماید.
خداوند متعال میفرماید: ﴿نَحۡنُ قَسَمۡنَا بَيۡنَهُم مَّعِيشَتَهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَرَفَعۡنَا بَعۡضَهُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّيَتَّخِذَ بَعۡضُهُم بَعۡضٗا سُخۡرِيّٗاۗ وَرَحۡمَتُ رَبِّكَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ﴾ [الزخرف: ۳۲]. «ما زندگی و روزی آنان را در دنیا و آخرت بین آنها تقسیم نموده ایم و برخی را بر برخی دیگر مقام و درجهی بالاتری داده ایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند، (و به یکدیگر خدمت کنند) و رحمت پروردگارت بهتر از آن چیزی است که جمع میکنند».
باید انسان آنچه را که برای خود میپسندد، برای برادرش بپسندد، چون پیامبر ج میفرماید: «لا يُؤمِنُ أحَدُكُمْ حَتَّى يُحِبَّ لأَخِيهِ مَا يُحبُّ لِنَفْسِهِ». «هیچ یک از شما مؤمن واقعی قرار نمیگیرد؛ مگر آنکه آنچه را که برای خود میپسندد برای برادرش هم بپسندد [۱۶۷۳]».
شما با یاد آوری این حدیث و مشغول کردن خود با اقوال و اعمال صالح از غیبت و حسادت دیگران، خود را حفاظت کنید.
اللجنة الدائمة. فتاوی العلاج بالقرآن و السنة – ۲۸/۲۹.
[۱۶۷۲] احمد ۴/۴۰۳ و ابن ابی شیبه ۲۹۵۴۷ و ابو یعلی ۶۱-۵۸ و ضیاء مقدسی در المختاره ۶۳ و طبرانی در الاوسط ۳۴۷۹ و بخاری در الادب المفرد ۷۱۶ با تحقیق آلبانی و ایشان آن را صحیح قرار داده است. قال فی «مجمع الزوائد» ۱۰/۲۲۴: «رواه أحمد و الطبرانی فی الکبیر و الأوسط، و رجال أحمد رجال الصحیح غیر أبی علی، و وثقه ابن حبان». [۱۶۷۳] بخاری ۱۳ و مسلم ۴۵.