باب (۸): ذکر دامادهای پیامبر خدا ج
۱۵۲۱- «عَنِ الْمِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ س: أنَّ عَلِيًّا خَطَبَ بِنْتَ أَبِي جَهْلٍ، فَسَمِعَتْ بِذَلِكَ فَاطِمَةُ، فَأَتَتْ رَسُولَ اللَّهِ ج فَقَالَتْ: يَزْعُمُ قَوْمُكَ أَنَّكَ لا تَغْضَبُ لِبَنَاتِكَ، وَهَذَا عَلِيٌّ نَاكِحٌ بِنْتَ أَبِي جَهْلٍ. فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ ج فَسَمِعْتُهُ حِينَ تَشَهَّدَ يَقُولُ: «أَمَّا بَعْدُ أَنْكَحْتُ أَبَا الْعَاصِ بْنَ الرَّبِيعِ فَحَدَّثَنِي وَصَدَقَنِي، وَإِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي، وَإِنِّي أَكْرَهُ أَنْ يَسُوءَهَا وَاللَّهِ لا تَجْتَمِعُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ ج وَبِنْتُ عَدُوِّ اللَّهِ عِنْدَ رَجُلٍ وَاحِدٍ». فَتَرَكَ عَلِيٌّ الْخِطْبَة».(بخارى: ۳۷۲۹)
ترجمه: «مسور بن مخرمه سمیگوید: علی بن ابی طالب ساز دختر ابوجهل، خواستگاری كرد. هنگامی كه خبر به گوش فاطمه سرسید، نزد رسول الله جآمد و گفت: قومات خیال میكند كه تو بخاطر دخترانت، خشمگین نمیشوی و هم اكنون، علی میخواهد با دختر ابوجهل، ازدواج كند. بعد از شنیدن این سخن، رسول خدا جبرخاست و شنیدم كه پس از خواندن شهادتین، فرمود: «اما بعد، من ابو العاص بن ربیع را داماد كردم. او در سخنانش با من، صادق بود. و فاطمه پاره تن من است و من دوست ندارم كه برایش بد بگذرد. به خدا سوگند، دختر رسول خدا و دختر دشمن خدا، در خانه یک شوهر، جمع نمیشوند». آنگاه علی ساز خواستگاریاش، صرف نظر كرد».
۱۵۲۲- «وَعَنْهُ س قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ ج وَذَكَرَ صِهْرًا لَهُ مِنْ بَنِي عَبْدِشَمْسٍ، فَأَثْنَى عَلَيْهِ فِي مُصَاهَرَتِهِ إِيَّاهُ، فَأَحْسَنَ، قَالَ: «حَدَّثَنِي فَصَدَقَنِي، وَوَعَدَنِي فَوَفَى لِي»».(بخاری: ۳۷۲۹)
ترجمه: «و در روایتی دیگر، مسور بن مخزمه میگوید: شنیدم كه نبی اكرم جذكر دامادش (ابوالعاص) را كه از بنی عبد شمس بود، به میان آورد و پیوند با ایشان را بسیار ستود و فرمود: «او در سخنانش با من صادق بود و به وعدههایی كه به من داد، وفا كرد»».