باب (۱۸): کندن خندق
۱۲۱۴- «وَعَنْهُ س فِيْ رِوَايَةٍ أَنَّهُمْ كَانُوْا يَقُولُونَ:
نَحْنُ الَّذِينَ بَايَعُوا مُحَمَّدَا
ج عَلَى الإِسْلامِ مَا بَقِينَا أَبَدَا
ج
وَالنَّبِيُّ ج يُجِيبُهُمْ وَيَقُولُ:
اللَّهُمَّ إِنَّه لا خَيْرَ إِلاَّ خَيْرُ الآخِرَهْ
ج فَبَارِكْ فِي الأَنْصَارِ وَالْمُهَاجِرَهْ».
ج
(بخارى:۲۸۳۵)
ترجمه: «و در روایتی، انس سمیگوید: آنها میگفتند: ما كسانی هسیتم كه برای همیشه و تا زندهایم با محمد جبر اسلام، بیعت كردهایم. و نبی اكرم جدر جواب آنان، میفرمود: «خدایا! همانا هیچ خیری جز خیر آخرت، وجود ندارد. پس به مهاجرین و انصار، بركت عنایت فرما»».
۱۲۱۵- «عَنِ الْبَرَاءِ س قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج يَوْمَ الأَحْزَابِ يَنْقُلُ التُّرَابَ وَقَدْ وَارَى التُّرَابُ بَيَاضَ بَطْنِهِ وَهُوَ يَقُولُ:
لَوْلا أَنْتَ مَــا اهْتَــدَيْنَا
ج وَلا تَصَــدَّقْنَا وَلا صَـلَّيْــنَا
ج
فَأَنْزِلَنْ سَكِــينَةً عَلَيْــنَا
وَثَبِّـتِ الأَقْــدَامَ إِنْ لاقَــيْنَا
إِنَّ الأُلَى قَدْ بَغَـوْا عَلَيْــنَا
إِذَا أَرَادُوا فِتْــــنَةً أَبَيْــنَا».
(بخاری: ۲۸۳۷)
ترجمه: «براء سمیگوید: روز جنگ احزاب، رسول خدا جرا در حالی دیدم كه خاک، سفیدی شكمش را پوشانیده بود و میگفت:«پروردگارا! اگر تو نبودی، ما هدایت نمیشدیم، نماز نمیخواندیم و صدقه نمیدادیم. پس بر ما آرامش نازل كن و هنگام رویارویی با دشمن، ما را ثابت قدم بگردان. آنان بر ما ستم كردند و دشمنی ورزیدند. هرگاه، اراده فتنه و فساد كنند، جلوی آنان را خواهیم گرفت»».