باب (۳۶): آرزوی دفن شدن در سرزمینهای مقدس
۶۶۹- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: أُرْسِلَ مَلَكُ الْمَوْتِ إِلَى مُوسَى عَلَيْهِمَا السَّلام، فَلَمَّا جَاءَهُ صَكَّهُ، فَرَجَعَ إِلَى رَبِّهِ، فَقَالَ: أَرْسَلْتَنِي إِلَى عَبْدٍ لا يُرِيدُ الْمَوْتَ، فَرَدَّ اللَّهُ عَلَيْهِ عَيْنَهُ، وَقَالَ: ارْجِعْ، فَقُلْ لَهُ يَضَعُ يَدَهُ عَلَى مَتْنِ ثَوْرٍ، فَلَهُ بِكُلِّ مَا غَطَّتْ بِهِ يَدُهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ سَنَةٌ. قَالَ: أَيْ رَبِّ، ثُمَّ مَاذَا؟ قَالَ: ثُمَّ الْمَوْتُ، قَالَ: فَالآنَ، فَسَأَلَ اللَّهَ أَنْ يُدْنِيَهُ مِنَ الأَرْضِ الْمُقَدَّسَةِ رَمْيَةً بِحَجَرٍ».قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «فَلَوْ كُنْتُ ثَمَّ لأَرَيْتُكُمْ قَبْرَهُ إِلَى جَانِبِ الطَّرِيقِ، عِنْدَ الْكَثِيبِ الأَحْمَرِ»».(بخارى:۱۳۳۹)
ترجمه: «ابوهریره سمیگوید: ملک الموت برای قبض روح حضرت موسی ÷فرستاده شد. هنگامی كه نزد او رفت، حضرت موسی ÷او را سیلی زد. ملک الموت نزد پروردگارش برگشت و گفت: خدایا، مرا برای قبض روح بندهای فرستادی كه نمیخواهد بمیرد. خداوند چشمش را كه در اثر آن سیلی، بیرون آمده بود، سر جایش برگرداند و فرمود: برو به او بگو دستش را بر پشت گاوی بگذارد. به ازای هر تار مویی كه زیر دستش قرار میگیرد, یک سال بر عمرش اضافه میشود. حضرت موسی گفت: بعد از آن، چه خواهد شد؟ خداوند فرمود: بعد از آن، مرگ است. حضرت موسی ÷گفت: حال كه چنین است، ترجیح میدهم، اكنون بمیرم. و از خداوند خواست تا او را نزدیک سرزمین مقدس، و به فاصله پرتاب سنگی از آن، قرار دهد. رسول خدا جفرمود:«اگر آنجا بودیم، قبر موسی را كنار راه، نزدیک تپه سرخ، به شما نشان میدادم».