باب (۵): حق خویشاوندی، رعایت گردد
۱۹۸۸- «عَنْ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ س قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ ج جِهَارًا غَيْرَ سِرٍّ يَقُولُ: «إِنَّ آلَ أَبِي بَيَاضٌ لَيْسُوا بِأَوْلِيَائِي، إِنَّمَا وَلِيِّيَ اللَّهُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ، وَلَكِنْ لَهُمْ رَحِمٌ أَبُلُّهَا بِبَلاهَا»».(بخارى: ۵۹۹۰)
ترجمه: «عمرو بن عاص سمیگوید: شنیدم كه نبی اكرم جبا صراحت تمام و صدای بلند میفرمود: «همانا فرزندان ابو فلان، دوستان من نیستند. بلكه خدا و مؤمنان نیكوكار, دوستان من هستند. البته من حق خویشاوندی آنان را آنطور كه شایسته است, ادا مینمایم»».