باب (۳): ازدواج با دوشیزهها
۱۸۰۹- «عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَرَأَيْتَ لَوْ نَزَلْتَ وَادِيًا وَفِيهِ شَجَرَةٌ قَدْ أُكِلَ مِنْهَا، وَوَجَدْتَ شَجَرًا لَمْ يُؤْكَلْ مِنْهَا، فِي أَيِّهَا كُنْتَ تُرْتِعُ بَعِيرَكَ؟ قَالَ: «فِي الَّذِي لَمْ يُرْتَعْ مِنْهَا». تَعْنِي أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج لَمْ يَتَزَوَّجْ بِكْرًا غَيْرَهَا».(بخارى: ۵۰۷۷)
ترجمه: «عایشه لمیگوید: گفتم: ای رسول خدا! اگر وارد درهای شدی كه بعضی از درختان آن را (حیوانات) خوردهاند و بعضی دیگر را نخوردهاند، در كدام یک از آنها شترانت را به چرا میبری؟ فرمود: «به سوی درختانی میبرم كه چرانیده نشدهاند». هدف عایشه لاین بود كه رسول الله جبا دوشیزهای غیر از او ازدواج نكرده بود».