ترجمه صحیح بخاری

فهرست کتاب

باب (۶): کسی که در راه خدا زخمی شود

باب (۶): کسی که در راه خدا زخمی شود

۱۱۹۹- «عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: بَعَثَ النَّبِيُّ ج أَقْوَامًا مِنْ بَنِي سُلَيْمٍ إِلَى بَنِي عَامِرٍ فِي سَبْعِينَ، فَلَمَّا قَدِمُوا قَالَ لَهُمْ خَالِي: أَتَقَدَّمُكُمْ فَإِنْ أَمَّنُونِي حَتَّى أُبَلِّغَهُمْ عَنْ رَسُولِ اللَّه ج وَإِلاَّ كُنْتُمْ مِنِّي قَرِيبًا، فَتَقَدَّمَ فَأَمَّنُوهُ فَبَيْنَمَا يُحَدِّثُهُمْ عَنِ النَّبِيِّ ج إِذْ أَوْمَئُوا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ فَطَعَنَهُ فَأَنْفَذَهُ، فَقَالَ: اللَّهُ أَكْبَرُ فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ، ثُمَّ مَالُوا عَلَى بَقِيَّةِ أَصْحَابِهِ فَقَتَلُوهُمْ إِلاَّ رَجُلاً أَعْرَجَ صَعِدَ الْجَبَلَ، فَأَخْبَرَ جِبْرِيلُ ÷ النَّبِيَّ ج أَنَّهُمْ قَدْ لَقُوا رَبَّهُمْ فَرَضِيَ عَنْهُمْ وَأَرْضَاهُمْ، فَكُنَّا نَقْرَأُ أَنْ بَلِّغُوا قَوْمَنَا أَنْ قَدْ لَقِينَا رَبَّنَا فَرَضِيَ عَنَّا وَأَرْضَانَا، ثُمَّ نُسِخَ بَعْدُ، فَدَعَا عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ صَبَاحًا عَلَى رِعْلٍ وَذَكْوَانَ وَبَنِي لَحْيَانَ وَبَنِي عُصَيَّةَ الَّذِينَ عَصَوُا اللَّهَ وَرَسُولَهُ ج».(بخارى: ۲۸۰۱)

ترجمه: «انس سمی‌گوید: نبی اكرم جعده‌ای از قبیله بنی سلیم را همراه هفتاد نفر دیگر، بسوی بنی عامر فرستاد. وقتی به آنجا رسیدند، دایی ام؛ حرام بن ملحان؛ گفت: من جلوتر از شما می‌روم. اگر به من اجازه دادند تا پیام رسول الله جرا به آنان برسانم (‌كه خوب است) وگر نه، شما به من نزدیک هستید (و می‌توانید از من دفاع كنید). او رفت و آنها (بنی عامر) هم به او اجازه دادند. اما در حالی كه داشت پیام رسول خدا جرا به آنان می‌رساند، بسوی یكی از مردان خود، اشاره كردند. او هم نیزه‌ای در بدنش فرو برد. حرام گفت: الله اكبر، سوگند به پرودگار كعبه كه رستگار شدم. سپس، بسوی سایر همراهان‌اش حمله ور شدند و بجز یک نفر لنگ كه بالای كوه رفت، همگی را به قتل رساندند. جبریل امین، نبی اكرم جرا مطلع ساخت كه آنان به لقای پروردگارشان نایل آمدند. خداوند از آنان خشنود شد و آنان را نیز خشنود ساخت.

راوی می‌گوید: ما این جملات را تلاوت می‌كردیم «أن قد لقینا ربنا فرضی عنا وارضانا» یعنی به قوم ما بگویید: ما به لقای پرودگارمان، نایل آمدیم. خداوند از ما خشنود شد و ما را نیز خشنود گردانید.

بعدها، این آیات، منسوخ شد. و رسول اكرم جتا چهل روز (در قنوت نماز صبح) قبایل رِعل، ذكوان، بنی لحیان و بنی عصیه را كه از خدا و رسولش، نافرمانی كردند، نفرین كرد».

۱۲۰۰- «عَنْ جُنْدَبِ بْنِ سُفْيَانَ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج كَانَ فِي بَعْضِ الْمَشَاهِدِ وَقَدْ دَمِيَتْ إِصْبَعُهُ فَقَالَ: «هَلْ أَنْتِ إِلاَّ إِصْبَعٌ دَمِيتِ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ مَا لَقِيتِ»».(بخارى:۲۸۰۲)

ترجمه: «جندب بن سفیان سمی‌گوید: انگشت مبارک رسول اكرم جدر یكی از غزوات، زخمی شد. آنحضرت جفرمود: «تو انگشتی بیش نیستی كه زخمی شده‌ای و آنچه به تو وارد شده است، در راه خدا می‌باشد»».