باب (۳): نان لواش و خوردن روی سفره
۱۸۶۸- «عَنْ أَنَسٍ س قَالَ: مَا أَكَلَ النَّبِيُّ ج خُبْزًا مُرَقَّقًا، وَلاَ شَاةً مَسْمُوطَةً، حَتَّى لَقِيَ اللَّهَ».(بخارى: ۵۳۸۵)
ترجمه: «انس سمیگوید: نبی اكرم جهرگز نان لواش و بزغاله تنورچه نخورد تا اینكه به دیدار خدا شتافت».
۱۸۶۹- «وَعَنْ أَنَسٍ س فِيْ رِوَايَةٍ قَالَ: مَا عَلِمْتُ النَّبِيَّ ج أَكَلَ عَلَى سُكْرُجَةٍ قَطُّ، وَلا خُبِزَ لَهُ مُرَقَّقٌ قَطُّ، وَلا أَكَلَ عَلَى خِوَانٍ قَطُّ. قِيلَ لِقَتَادَةَ: فَعَلامَ كَانُوا يَأْكُلُونَ؟ قَالَ: عَلَى السُّفَرِ».(بخارى: ۵۳۸۶)
ترجمه: «در روایتی دیگر, انس سمیگوید: سراغ ندارم كه نبی اكرم جدر ظرفهای كوچک و تشریفاتی، غذا بخورد و یا نان نازک (لواش) برایش پخته شود ویا اینكه روی میزهای نهارخوری، غذا بخورد».
مردم از قتاده كه یكی از راویان حدیث است, پرسیدند: پس روی چه چیزی غذا میخوردند؟ گفت: روی سفره.