باب (۴۵): ورود پیامبر اکرم ج و یارانش به مدینه
۱۵۷۷- «عَنِ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ ب قَالَ: أَوَّلُ مَنْ قَدِمَ عَلَيْنَا مُصْعَبُ بْنُ عُمَيْرٍ وَابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ، وَكَانَا يُقْرِئَانِ النَّاسَ، فَقَدِمَ بِلالٌ وَسَعْدٌ وَعَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ، ثُمَّ قَدِمَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فِي عِشْرِينَ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ ج، ثُمَّ قَدِمَ النَّبِيُّ ج، فَمَا رَأَيْتُ أَهْلَ الْمَدِينَةِ فَرِحُوا بِشَيْءٍ فَرَحَهُمْ بِرَسُولِ اللَّهِ ج حَتَّى جَعَلَ الإِمَاءُ يَقُلْنَ: قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ ج، فَمَا قَدِمَ حَتَّى قَرَأْتُ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الأَعْلَى فِي سُوَرٍ مِنَ الْمُفَصَّلِ».(بخارى: ۳۹۲۵)
ترجمه: «براء بن عازب بمیگوید: مصعب بن عمیر و عبد الله بن ام مكتوم، اولین كسانی بودند كه نزد ما (در مدینه) آمدند و به مردم، قرآن میآموختند. بعد از آنها, بلال، سعد و عمار بن یاسر آمدند و سپس، عمر بن خطاب سبا بیست نفر از یاران رسول خدا جآمد. سر انجام، نبی اكرم جتشریف آورد. پس من ندیدم كه اهل مدینه برای چیزی به اندازه آمدن رسول الله جخوشحال شوند تا جایی كه كنیزان هم (خوشحال بودند) و میگفتند: رسول خدا جآمده است. و هنگامی كه رسول خدا جبه مدینه آمد من ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى﴾و چند سوره مفصل را حفظ كرده بودم. (از سوره ق تا آخر قران را سورههای مفصل مینامند)».