باب (۲): شروطی که در حدود، صحیح نیست
۱۱۷۸- «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ وَزَيْدِ بْنِ خَالِدٍ الْجُهَنِيِّ ب أَنَّهُمَا قَالا: إِنَّ رَجُلاً مِنَ الأَعْرَابِ أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ج فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَنْشُدُكَ اللَّهَ إِلاَّ قَضَيْتَ لِي بِكِتَابِ اللَّهِ، فَقَالَ الْخَصْمُ الآخَرُ ـ وَهُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ ـ: نَعَمْ فَاقْضِ بَيْنَنَا بِكِتَابِ اللَّهِ، وَأْذَنْ لِي، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «قُلْ». قَالَ: إِنَّ ابْنِي كَانَ عَسِيفًا عَلَى هَذَا، فَزَنَى بِامْرَأَتِهِ، وَإِنِّي أُخْبِرْتُ أَنَّ عَلَى ابْنِي الرَّجْمَ، فَافْتَدَيْتُ مِنْهُ بِمِائَةِ شَاةٍ وَوَلِيدَةٍ، فَسَأَلْتُ أَهْلَ الْعِلْمِ فَأَخْبَرُونِي أَنَّمَا عَلَى ابْنِي جَلْدُ مِائَةٍ وَتَغْرِيبُ عَامٍ، وَأَنَّ عَلَى امْرَأَةِ هَذَا الرَّجْمَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لأَقْضِيَنَّ بَيْنَكُمَا بِكِتَابِ اللَّهِ، الْوَلِيدَةُ وَالْغَنَمُ رَدٌّ، وَعَلَى ابْنِكَ جَلْدُ مِائَةٍ وَتَغْرِيبُ عَامٍ، اغْدُ يَا أُنَيْسُ إِلَى امْرَأَةِ هَذَا، فَإِنِ اعْتَرَفَتْ فَارْجُمْهَا». قَالَ: فَغَدَا عَلَيْهَا، فَاعْتَرَفَتْ، فَأَمَرَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ ج فَرُجِمَتْ».(بخارى: ۲۷۲۵)
ترجمه: «ابوهریره و زید بن خالد جهنی بمیگویند: مردی بادیه نشین نزد رسول خدا جآمد و گفت: ای رسول خدا! تو را بخدا سوگند میدهم كه در مورد من، بر اساس كتاب خدا قضاوت نمایی. طرف دیگر كه مردی داناتر بود، گفت: بلی، میان ما بر اساس كتاب خدا قضاوت كن. و اجازه بده تا من سخن بگویم. رسول خدا جفرمود: «صحبت كن». او گفت: پسرم نزد این (بادیه نشین) كار میكرد و با همسرش، مرتكب زنا گردید. به من گفتند: پسرت باید رجم شود. من بجای رجم، صد گوسفند و یک كنیز به او فدیه دادم. سپس مسأله را از علما پرسیدم. گفتند: پسرت باید صد ضربه شلاق، زده شود و یک سال، تبعید گردد. رسول خدا جفرمود: «سوگند به ذاتی كه جانم در دست اوست، میان شما، طبق كتاب خدا قضاوت مینمایم. گوسفندان و كنیزت، به تو برگردانده میشوند و پسرت باید صد ضربه شلاق، زده شود و یک سال، تبعید گردد». و با اشاره به سوی بادیه نشین، فرمود: «ای انیس! فردا صبح نزد همسر این مرد برو. اگر اعتراف كردكه مرتكب عمل زنا شده است، او را رجم كن».
راوی میگوید: انیس، نزد آن زن رفت و او نیز اعتراف كرد. آنگاه، رسول خدا جدستور رجم داد و حكم، اجرا شد».